خبر و دیدگاه
برگشت اشرف غني

دو سال قبل در برنامه شماره ٣٧٣ “جمهوري پنجم ” برگشت اشرف غني را پيش بيني كرده بودم . امروز ( ٢٨ اكتوبر ٢٠٢٤) ، در صفحات مجازي خواندم كه آقاي اتمر با طرفدران در صدد اين هستند كه دوباره رئيس شان به قدرت برسد. خواه مخواه اين حركت بدون پشتيباني ايالات متحده امريكا و انگلستان ناممكن اســت. فرض كنيم كه تا شش ماه آينده وضع تغيير كند و اشرف غني براي بار دوم در ارگ كابل داخل شود پس چه بايد كرد ؟
اين معلوم نيست كه اشرف غني تغيير مي كند يا خير ؟؟!؟ نمي دانيم . اما اوضاع در سه سال اخير طوري بوده كه اشرف غني و دار و دسته اش بايد تغيير كند و اگر نكند، اين به نفع مردم افغانستان نيست. اگر باز افغانستان آغشته قوم گرايي و قوم پرستي اشرف غني شود و مردمان غير پشتون از حقوق زباني، تساوي حقوق مدني محروم شوند و مردم در مقابل قانون از هرنگاه حقوق مساوي نداشته باشند اينجاست كه مردم بايد براي آينده شان جدي فكر كنند. سازش ها و منافقت ها به خاطر پول و مقام بايد متوقف ساخته شود و نظام بايد به چالش كشيده شود. فعلا اوپوزيسيون زير هر نام كه اســت به جزء گپ زدن و وقت ضايع كردن و يگان لاف و پتاق و مجلس هاي بيهوده چيزي نكرده اند. اگر افغانستاني بود يا اروپايي بود و يا امريكايي همه را كله به كله كردند بدون نتيجه كه چگونه و چطور ازين حالت وحشت و دهشت نجات پيدا كنيم. يك دليل عمده اين اســت كه افغانستاني ها قادر نشدند وجه مشترك خود شانرا پبدا كنند اين براي اين است كه يكي خواست با طالب تفاهم كند. غافل ازينكه طالب تفاهم نمي كند ، يكي به نام كمونيزم و همان لودگي هاي قبلي هنوز هم براي سرگرمي خود مصروف هستند ، و به غير فريب كاري مردم كار ديگر ندارند ؛ يكي جمهوري خراسان را به وجود آورده و ديگري جمهوري هزاره را غافل ازينكه اين اقدامات ساده و بسيط نيست ، و در شرايط فعلي يك خواب و خيال اســت. اكثر پشتون ها نمي خواهند تسلط سياسي را از دست بدهند و با آمدن اشرف غني خوش هستند و قوه هاي مخالف ، اين قوم پرستي دونيم صد ساله نياموخته اند كه چطور در يك كشور مسلمان ازين بدبختي نجات پيدا كنند. و يكي از دلايل كه پشتون ها يك نظام فدرالي را جانبداري نمي كنند براي اين اســت كه تسلط سياسي افغانستان از دست شان مي رود زيرا از نگاه اشخاص مانند قيوم كوچي و اسماعيل يون و غيره مردمان غير پشتون را صاحبين اين سرزمين نميدانند و از طرفدران سر سخت محمد گل مومند هستند. در حاليكه غير پشتون ها هرگز نگفته اند و نمي گويند كه پشتون ها هم مالك اين سرزمين نيستند. همه مردم افغانستان مخصوصا آنانيكه هميشه فريب خوردند بايد خود را جمع و جور كنند و براي يك مبارزه تمام عيار براي يك افغانستان بدون تبعيض و تعصب و تنگ نظري بايد مبارزه كنند. در غير آن همان آش اســت و همان كاسه. يكي از اقدامات جدي مبارزه تنها مبارزه برعليه قوم پرستان نيست بلكه مبارزه بر عليه ازدواج نا مشروع قوم و مذهب اســت كه بايد به طلاق انجامد .
فريد يونس
استاد بازنشسته ي بشر شناسي فرهنگي خاور ميانه و مطالعات و فلسفه اسلامي