خبر و دیدگاه

سالروز شهادت امام اعظم ابوحنیفه(۸۰کوفه – ۱۵۰بغداد) گرامی باد.

بی همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شود
عشق تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود
دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو
گوش طرب به دست تو بی‌تو به سر نمی‌شود
جان ز تو جوش می‌کند دل ز تو نوش می‌کند
عقل خروش می‌کند بی‌تو به سر نمی‌شود
لو کان الدین (او العلم) معلقا بالثریا لتناوله رجال من ابناء الفارس( حدیث )
درست در پایان روز ( ۱۴) ماه ژوئن بود که فقیه اعلم و یکی از بزرگ‌ترین متکلمان و دانشمندان صدر اسلام و فرزند صدیق سرزمین
تمدن پرور خراسان(کابل)؛ امام ابوحنیفه در زندان منصور خلیفه عباسی مسموم گردیده و به شهادت رسید.
امام ابوحنیفه تنها فقیه و مجتهدی بزرگ صدراسلام بود که خردگرایی تمدنی ما را استمرار بخشید و زبان پارسی را به عنوان عنصر اساسی هویت نیاکان خویش پاسداشت.
محصور و منحصر دانستن امام ابوحنیفه به مذهب حنفی جفای بزرگ به این شخصیت فرامذهبی و فقیه مبارز و مجاهد بزرگ صدر اسلام می باشد.
امام ابوحنیفه از قیام زید علیه امویان نه تنها حمایت علنی کرد بلکه امکانات جهاد و بستر شرعی قیام را فراهم آورد؛ امری که متأسفانه کمتر به آن پرداخته شده است.
این حمایت آشکار امام ابوحنیفه در شرایطی بود که مجتهد و فقیه بزرگ دیگری عصر صدراسلام و نوادهٔ ابوبکر صدیق امام جعفر صادق علناً از قیام زید حمایت نکرد.
بگذارید به این نکته اشاره کنم که نه امام ابوحنیفه در محدودهٔ تنگ مذهب تاریخی می گنجد و نه امام جعفر صادق؛ این قفس های تنگ و تاریک ساخته و پرداخته دکانداران تجارت پیشه‌ی مذاهب است.
ما مولفان و قصه پردازان و نقالان و افسانه سرایان محترمی در تاریخ اسلام داریم که کارشان در حد یک مولف و محقق میدانی و نقال شفاهی قابل قدر می باشند؛ اما هرگز شایسته‌ی پیشوند واژهٔ پیشوا و امام نیستند.
شماتت های جاهلانه، اتهام های ناروا، تعرض های سخیف و کاربرد ادبیات مستهجن از طرف عناصری که یک قرن یا قرنها بعد از او آمده اند؛ ریشه در حمایت از مبارزان علیه حکام و خلفاء فاسد زمان و مشی خرد گرایانهٔ امام ابوحنیفه دارد.
فراموش نکنیم که تفکر حنفی و قرائت امام اعظم یکی از ارکان اربعه‌ی هویت ماست، قیام و قوام زبان و فرهنگ فارسی و اعتدال و خرد در تفکر حنفی متجلی و متبلور است.
فتوای امام اعظم به مردم سمرقند در ادای نماز به زبان فارسی، انقلاب عظیم در اجتهاد و خدمت سترگ به فرهنگ و هویت ما بود.
نهضت عظیم ترجمه در عصر عباسیان و سامانیان پیامد مبارک مکتب و تفکر امام ابوحنیفه می باشد.
مداراء، تأمل، تسامح، تضارب آراء و تعاطی اندیشه، تنوع تفکر و گثرت گرایی که در ادوار امپراطوری های سامانیان و سلجوقیان و تمام امپراطوری های خاندانی فلات ایران، سبب رشد و توسعه در تمام زمینه ها گردید محصول قانون، فقه و اجتهاد حنفی بوده است،
امام ابوحنیفه، مقتدرترین متکلم قهار سدهٔ دوم تاریخ صدر اسلام بود که با سلاح فقه و علم کلام به نبرد خوارج عصر خود رفت و بساط جهل و تکفیر را برای قرنها برچید.
ابوحنیفه را می توان نقطه‌ی وصل مذاهب دانست، او در صدور فتوای تکفیر چنان سختگیر بود که فرمود:
«لا نکفر أحدا من أهل القبلة»
در حالیکه معتزله هم اهل رأی بودند اما ابن قتیبه مورخ و محدث مشهور در کتاب «تاویل مختلف الحدیث» تنها امام ابوحنیفه را اهل رأی می داند.
علاوه بر اینکه امام ابوحنیفه اهل «رأی» بود، او بنیانگذار «استحسان » هم است و این از ابتکارات منحصر بفرد اوست که ما را با ارزش جهان مدرن آشتی می دهد.
امروز که تکفیریان از چپ و راست شمشیر جهل و جعل را از رو بسته اند و در سراسر جهان اسلام و بخصوص در افغانستان، قتل و کشتار و جنایت به راه انداخته اند؛ احیاء تفکر حنفی و پیوند آ با مدرنیته؛ تنها چاره و درمان کار است.
از اینکه جوانان ما حافظه‌ی تمدنی خود را همواره به یاد ندارند و از روز مرگ و میلاد بزرگ‌ترین افتخار تاریخ خود بی خبرند، سخت متأثرم؛ این به دین معناست که ما ها هیچکدام وظیفه ای خود را بدرستی انجام نداده ایم.
دکتر یاشار نوری اؤزتورک (Yaşar Nuri Öztürk) قرآن پژوه، متفکر و روشنفکر برجسته‌ی معاصر ترک معتقد است:
«امام ابوحنیفه اول شخصی است که بعد از دوران صحابه و وقایع صدر اسلام، عقلگرایی را در مقابل عربگرایی مطرح کرده است و لهذا او را میتوان اولین روشنفکر دینی جهان اسلام دانست.»
دکتر یاشار ارزش های متمایز تفکر امام ابوحنیفه را چنین بر می شمارد:
۱- او مطابق قرآن به کارگیری عقل را نهادینه ساخت و حاکمیت عقل را از اهداف اساسی دین برشمرد.
۲- او عصیان و مبارزه با ظلم را از خواسته ها و مطلوبات دین می دانست و لهذا رهبری و روشنفکری عملگرایی این امر را بر عهده گرفت.
۳- وی به مقابله با ظلم و فرهنگ سیاسی عربگرایی خلافتهای اموی و عباسی برخاست و دراین راستا از مبارزین حمایت معنوی و مادی نمود.
۴- او مخالف این بود که اسلام تبدیل به ایدئولوژی عربی گردد.
۵- او نخستین کسی بود که فتوا داد؛ هر مسلمانی می تواند در زبان مادری خود به عبادت بپردازد و نماز را به زبان خود و از طریق ترجمه آیات قرآن بخواند.
۶- امام ابوحنیفه به رد احادیث ساختگی پرداخت و به مقابله با احادیث منسوب به پیامبر که در تضاد با عقل و قرآن بودند، برخاست.
۷- او هزار و اندی سال پیش از امروز با ارائه این دو فکر، چراغ بشارت را برافروخت:
الف- عبادت را جدا و مستقل از ایمان دانست و به مقابله با این فکر که تقید به دین ، معیاری برای سنجش انسانها باشد، برخاست و با استناد به قرآن مخالف اصلی بود؛ که عبادات را بخش ضروری و تفکیک ناپذیر ایمان می شمرد.
ب- به مخالفت با جنگ صلیبی و تمسک به دین برای جنگ و خونرویزی پرداخت.
۷- با بیان اینکه زنان در امر ازدواج نیازی به ولایت و وساطت دیگری ندارند ، راه را بر حق آزادی زنان هموار نمود و از این طریق به هدم یکی از مقبولات اساسی فقه سنتی پرداخت.
۸- باور به اینکه دورویی و نفاق از بزرگترین سقوط های اخلاقی است، چنین الزام میکرد که وی در حیات فکری و مبارزاتی خود هیچگاه به امر تقیه روی نیاورد و سخنانش را آشکار و کامل بیان نمود.»
آری، سرانجام زمان مقرر فرارسید و امام ابوحنیفه از اثر مسولیت زهر خلیفه عباسی، در زندان به شهادت رسید.
حسن بن عماره قاضی القضات بغداد بر جنازه او نماز خواند و بر سر مزارش چنین گفت : «رحمت خدا بر تو بادا.
«تو در نزد ما خَلَف گذشتگان بودی، اما کسی نخواهد توانست خَلَف تو باشد. گیرم که در علم چنین خَلَفی پیدا شود ، در عظمت و بزرگی روح چه کسی جانشین تو خواهد بود».
امیدوارم کتاب مهم و ارزشمند روشنفکر و دانشمند برجسته‌ی ترک؛ دکتر یاشار نوری اؤزتورک تحت عنوان « امام اعظم ابوحنیفه» به زبان فارسی ترجمه گردد تا جوانان ما از آن بهره مند شوند.
در پایان ضمن سلام و درود به روح و روان بنیانگذار مکتب خرد، پاسدار زبان و فرهنگ پارسی و نخستین روشنفکر دینی جهان اسلام، ابیاتی عارف بزرگ خراسان عطار نیشابوری در وصف امام ابوحنیفه را با هم قرائت نماییم:
جهان را هم امام و هم خلیفه
کِرا میدانی الّا بوحنیفه
جهان علم و دریای معانی
امام اوّل و لقمان ثانی
اگر اعدای دین بسیار جمعند
ز کار بوحنیفه سر چو شمعند
قضا را و قدر را معتبر یافت
ولیکن این قضا اندر قدر یافت
چودر دین محمّد داد دین داد
محمّد را چنین بود و چنین داد
چو او استاد دین آمد در اسرار
چو تو بگذشتی از قرآن و اخبار
اگر در فقه صد جامع کبیرست
ز یک شاگردش آن جامع صغیرست
یادداشت:
در گزینش نقل قولهای از کتاب دکتر یاشار از ترجمه‌ی سید جواد رفیعی استفاده کرده ام.

نوشته های مشابه

‫2 دیدگاه ها

  1. agha abdul hai khorasani ager in nask(ketab) ra ne pasende bodi , chera az an kar garefte wae naweshte at ra tahaye kerdi , hi , na-merd ? ” namaek ra mi khori , wae namaek-dan ra mi shakani ! “

  2. 14th June 2023
    agha khorasani shama nabeshte yed ke : ” omid-waraem ketab mohem ,arzesh-mand danesh-mand ber jeste turk doktor yashar auzotork tahat enwan – amam azaem abu hanife – be zabn parsi terjame gerdaed taa jawanan maa az an bahre-mand shawand. ”

    amaa der zir naweshte yed : ” der gazenesh naghl ghaul haa az ketab doktor yashar az terjeme sayed jawad rafayen estefaade kerde am. ” ? az did shma ,chon ketab ra yek shai bergerdan kerde ast ,ketab khob nist
    ? tang-andishi khod ra aash-kar saakhte yed

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا