خبر و دیدگاه
نسل کشی تاجیکان در پنجشیر، اندراب وخوست ادامه دارد
وقتی تاریخ را مرور می کنیم، به برهه های شوم و تاریکی در تاریخ تاجیکان بر میخوریم، که آنان به تکراردرسرزمین نیاکان وبومی شان قتل عام شده وبه کوچ اجباری وادار شده اند وجامعه پس از دور زدنهای تاریخی اکنون برای چندمین بار به این وضع مواجه شده است.
جامعۀ تاجیک پس از این همه فراز وفرودهای تاریخی اکنون در برابر وضیعتی قرار دارد که: از یکسو پس از دادن این همه هزینه وقربانی به عدالت ملی وسیاسی وبه دست آوردن حق تعیین سرنوشتش نرسید؛ از جانب دیگر با همان قتل عام دشمنانش بار دیگر مواجه شد. تیرباران، قطعه، قطعه کردن جسدهای بی جان، پرت کردن جسد ها در کوی وبیابان، اختطاف، شکنجه، تحقیر، زندان وسر به نیست کردنها نه تنها اعضا وهواخواهان جبهۀ مقاومت ملی، بلکه این مجازات های غیر انسانی وقتل عام مشمول افراد ملکی، پیر مردان، زنان وکودکان جامعه هم میشود. بیشتر از یک سال به صدها خانواده از پنجشیر، اندراب، خوست وفرنگ، تخار، بدخشان به کوچ اجباری محکوم شده اند، هستی ودارایی شان را در نتیجه خانه پالی های پیوسته طالبان از دست داده اند وصد ها تن در نتیجۀ این خانه پالی ها از خانه به زندانها وشکنجه گاه های غیر انسانی وقرون وسطایی انتقال یافته اند. امنیت فزیکی، شغلی، روحی، روانی، اقتصادی از جامعه سلب شده است. صدها هزار از افراد جامعه به جرم تاجیک بودن از کار دولتی طرد شده و به اردوی بیکاران وگرسنگان جامعه رانده شده اند وحتی نمیتوانند از کمکهای ناچیز سازمان غذایی ملل متحد مستفید شوند. سفر جوانان جامعه به بیرون از کشور وگذشتن از پاتکهای طالبان بدون هزینه وگذاشتن قربانی نیست.
در بیشترازیکسال پس از تحویل دهی قدرت به طالبان از سوی امریکا وحاکمیت دست نشانده اش در کابل از جامعۀ چند ملیونی تاجیک با آن همه هیاهویی دیروزی، در سنگرهای مبارزۀ آزادیخواهانه برای آزادی وعدالت وبه دست آوردن حق تعیین سرنوشت ملی وسیاسی خبری نیست. دلاور مردان وسنگرداران پر افتخار پینجشیری، اندرابی، خوست وفرنگی وتعدادی دیگر به تنهایی در یک نبرد خونین نابرابررها شده اند.افسانه های شیرین تجزیه گران، کنفدرال خواهان، فدرال خواهان و« ملیتهای محکوم» هیچ نقشی در این مقاومت جانبازانۀ مردم ندارد. جریانها، نهادها وبخشی از روشنگران وکنشگران سیاسی جامعه تنها یک مشت نصیحت،نقد وانتقاد، سپارش به جبهۀ مقاومت وحرف مفت به مردم تحویل میدهند. دراین برهه دشوار ومحشر بدون قیامت خود جامعه هم فاقد اتحاد سیاسی واجتماعی است ویکی از دلایل اصلی بالا بردن هزینه برای رزمندگان جان باز مقاومت ملی همین مساله است. سرنی چی های فدرالخواه بیش از دیگران به بهانۀ شرکت احمد مسعود رهبر جبهۀ مقاومت در نشست ویانا با چنگ ودندان به جان جبهل مقومت ملی ورهبر آن افتاده اند.
در وضیعت فعلی، جامعه همین یک آدرس را برای مقاومت در برابر لشکر حشری، قومی، قبیله یی دوسوی مرز دیورند، لشکر تروریستی از بیست کشور جهان، جنرالان وفوج ملیشه یی پاکستان دارد که جامعه باید از آن با همه امکانات ودار وندارش حمایت کند. اگر منتقدان راست می گویند، خود وارد صف پیکار شوند تا مردم به آنها اقتدا کنند. چهره یی اصلی مزدوران آی.اس.آی. در این نوشته ها ی روشنفکرانه؟! چنان روشن است که نیاز به هیچ سند ومدرک دیگر نیست. نبرد جانبازانه سنگر داران پنجشیری، اندرابی، خوست وفرنگی به زودی چهره خفاشان ودشمنان داخلی ودرون اجتماعی دیگرجامعه را نیز رسوا خواهد ساخت.