خبر و دیدگاه
فتوي خودي يا شخصي
يك عده زياد مردم بطور ناخودآگاه فتوي خودي يا شخصي براي خود ميدهند كه اين جز شريعت اسلام است. فتوي خودي آن است كه چون انسان از ديد و بينش اسلام آزاد خلق شده است و خود مختار است پس حتي در احكام مي تواند براي خود و همچنان اگر در راس كار باشد براي مصلحت ديگران فتوي دهد. و اما نه مي تواند از دايره ايمان خارج شود. پنج بناي مسلماني از زمره احكام است نه ايمان .
ايمان داشتن شرط و شرايط ندارد. يا شخص از قلب ايمان دارد و قبول مي كند و يا ندارد و قبول نه مي كند. و اما احكام شرط و شرايط دارد ؛ نظر به شرايط زمان و مكان ، حكم مي تواند تغيير كند. طور مثال حضرت عمر ( رض)در زمان قحطي حد جزا دزد را تغيير داد .
چون انسان خود مختار است كه چگونه رابطه با خدا داشته باشد. درين بحث بايد دو سه موضوع را دقيق بدانيم تا فتوي خودي و شخصي را بتوانيم توجيه كنيم.
اول ايمان است . ايمان عبارت است
ايمان به يگانگي خداوند ،
ايمان به فرشتگان
ايمان به پیامبران ،
ايمان به كتب آسماني ،
ايمان به آخرت ،
ايمان به قضا و قدر
و ايمان به زنده شدن بعد از مرگ
به اساس نص قرآن مجيد ايمان با نيت پاك و اعمال نيك مي تواند زياد شود كه اين در اثر تطبيق اعمال نيك تزيد داده شود و يا در اثر غفلت كم شود. اما با اين هم خودمختاري انسان را نفيه نه مي كند. همينكه ايمان نظر به نص قرآن زياد و كم مي شود آزادي انسان را بيان مي كند .
در رابطه به خدا شناسي سه رابطه وجود دارد كه رابطه انسان با خداست، رابطه انسان با خودش است و رابطه انسان با اجتماع است كه اين سه رابطه را در علوم امروزي
Theo-ethics , Psycho-ethics , Socio-ethics
ياد مي كنند.
رابطه انسان با خدا بسيار خصوصي است. نماز خواندن و روزه گرفتن از رابطه هاي خصوصي انسان با خداست. مثلا در روزه گرفتن آنقدر خصوصي است كه يك شخص از يك شخص ديگر نبايد سوال كند كه روزه داري يا نداري . ( احياء علوم الدين اثر بي نظير امام غزالي طوسي عليه الرحمه ) ، موضوع شخصي انسان با خداست. همچنان چون شخص با ايمان است و به مفردات ايمان كه يك موضوع قلبي و فكري أست كه در بالا تذكر داده شد ، اعتقاد كامل دارد و اما در عملكرد احكام رابطه اش را خود مشخص مي كند. مثلا نماز خود را خودش به تاخير مي اندازد در حاليكه بايد به وقت نماز خواند. يا در ماه رمضان دوست دارد. روزه بگيرد و يا سحري صرف كند و يا نكند و افطار كند و اما در طول روز نظر به يك مشكل كه دارد تنها آب مي نوشد و بس . حكم چنين نيست و اما چون رابطه از نكاه Theo-ethics بسيار خصوصي است خودش مسوليت گناه خود را به دوش ميگيرد چنانچه قرآن مي گويد :
كل نفس بما كسبت رهينه يعني انسان مسول گناه و خطاي خود است .اما خداوند از قلبش آگاهي دارد و مي بيند و مي داند كه چرا بنده اش چنين عمل مي كند و چون خدا مي داند كه ايمان كامل دارد در عملكرد احكام خداوند سختگبر نيست و قرآن مي گويد كه خداوند براي بندگان سختي نه ميخواهد . و به پيامبر هم گفته است كه وظيفه اش تنها رساندن پيام است. اينكه مردم قبول مي كنند يا نه مي كنند و يا به چه ترتيب عمل مي كنند نه مسوليت پيامبر بوده و نه مسوليت علما مي باشد و نه مسوليت يك حكومت اسلامي.
انسان از نگاه Socio-ethics مسول مردم است و آن وقتي است كه گناه او علني باشد و آنهم ثبوت شود. اگر قانون مدني يك كشور اسلامي روزه خوردن را در محضر عام مجاز نه مي داند و اگر كسي مرتكب اين قانون شكني مي شود بعد از ثبوت اينكه شايد شخص مريض باشد تكليف شكر داشته باشد و مجبور شود يك دوا و يا چيزي بخورد تثبيت شود اينجاست كه محكوم شمرده مي شود يا نمي شود . يعني در نظام مدني اسلام كرامت شخص بسيار مطرح است كه نبايد پايمال شود. انسان خود مختار آزاد است كه در رابطه با خودش و خدايش چگونه عمل مي كند زيرا دين در سطح فردي يك موضوع بسيار نازك و زيباي رابطه بين خدا و انسان است و نهايت خصوصي است.
دكتر فريد يونس
استاد باز نشسته بشر شناسي خاور ميانه و فلسفه اسلامي دانشكاه ايالتي كليفورنيا
awevso@gmail.com