خبر و دیدگاه
« جمهوریت پنجم» یا رسانۀ نفاق افگنی
پیش از وارد شدن به اصل مساله، خود این نام « جمهوری پنجم» مسخ تاریخ و واقعیت سیاسی در کشور است. گویا ما چهار جمهوریت داشتیم وبا دریغ آن همه مدینۀ فاضله را از دست دادیم وحال باید پنجمش را به گونۀ تخیلی در رسانه بسازیم. در حالیکه مردم به جای چهار جمهوریت، استبداد سیاسی، ایدیولوژیکی، قومی و قبیله یی را آنهم توأم با حاکمیتهای دستنشانده تجربه کردند.
برگردیم به اصل مساله: از مدتی است من به عنوان یک بیننده، برنامه های مختلف جناب مامون را میبینم. برنامه های «جمهوری پنجم» که همزمان با تحویلدهی قدرت به مزدوران پاکستان روی پرده تلویزون چهره نمایی میکنند، در ظاهر علیه طالبان واما در اصل بیشتر برای تضعیف سیاسی ونظامی تاجیکان ومهره های مقاومت پیشین به راه افتاده و سمت وسوی اساسی این برنامه ها تشدید افتراق درونی، فروپاشاندن و ترویج بحران اعتماد سیاسی در میان اعضای جبهه مقاومت ملی را مطمح نظر اساسی قرار داده است.
البته سران پیشین جبهه مقاومت اشتباه چی؛ بلکه در بیساری از موردها مرتکب خیانت آشکار شدند؛ اما فلیته وچراغ گرفتن آقای مامون در این برهۀ زمانی پشت سر سران مقاومت پیشین برای عبرت آموزی از تاریخ نیست ونه اکنون این بحثها الزامیت دارند؛ بلکه رسانه ای ساختن اسرار سیاسی ونظامی جبهه ویکی را به جان دیگر انداختن بیشتر برای بی رنگ ورو ساختن وجهه سیاسی واجتماعی جبهه مقاومت مد نظر است. من جمله رسانه ای ساختن نامه احمد مسعود عنوانی وزارت خارجۀ پاکستان بیشتر در این سمت وسو طراحی شده است و آب این هیاهوی «جمهوری پنجم» به آسیاب « ارتش افغانی» پاکستان میریزد.
درزکردن اطلاعات جبهه مقاومت از تاجیکستان ویا هر جایی دیگر ورسانه ای ساختن آن توسط جناب مامون از یک واقعیت دیگر نیز پرده برمیدارد که افزارها ومهره های آی.اس.آی. به قول مامون در دفتر سیاسی مقاومت حضور دارند وپیوسته از چگونه گی فعالیت جبهه به آی.اس.آی. گزارش میدهند و در عین زمان برای خدشه دار شدن پرستیژ سیاسی جبهه مقاومت برای نشر به جناب مامون فرستاده میشوند.در واقع افشاگریها، مساله هماهنگ شده با آی.اس.آی. است.
یاد مان نرود که چندی پیش زمانی که جبهه آزادی حضورش را در دفاع از مردم وآزادی کشور اعلام کرد، مامون ومامونها آن را به عنوان ماموران غنی رسانه ای ساختند. اگر واقعا اعضای « اپوزیسیون رادیکال» در دفتر سیاسی جبهه مقاومت ملی وافزارهای تبلیغاتی شان در وجود مامونها راست میگویند، خود شان وارد صحنه شوند، تا مردم باور کنند وبه اینها اقتدا کنند، ورنه از غارهای آی.اس.آی. صدا بلند کردن واز پشت خنجرزدن به یک داعیه ملی برای آزادی کشور خیانت آشکار وآفتابی است وهیچ توجیه دیگر ندارد.
وقتی گروهی، نهادی، جریانی، سازمانی، حزبی … در جبهه جنگ سرش را در کفش میگیرد و سینه اش را سپر مرمی دشمن میکند، میتوان معیاری دیگری بالا تر از این برای صداقت در مبارزه سیاسی تعیین کرد؟
اکنون رهبران جبهه در برابر تبلیغات رسانه ای مامونها باید دست به دو اقدام اساسی بزنند:
1 ـ پیش از همه رهبری جبهه را از وجود مهره ها ومیزبانان آی.اس.آی. تصفیه کنند، تا اسرار سیاسی ونظامی جبهه مثل کاروان سرای به بیرون درز نکند.
2 ـ رهبری جبهه باید در مورد صحت وسقم این نامه ها واین کرنشهای سیاسی به مردم توضیح بدهند.
جبهه مقاومت ملی باید در مورد سیاست داخلی، منطقه یی وبین المللی اش به طور شفاف وصادقانه به مردم توضیح بدهد، که چی میخواهد وبه کجا میرود؟ به باور این هیچمدان بیش از اینکه جبهه به «حکومت همه شمول» بچسپد، باید به دموکراسی فراگیر وهمه شمول از پائین به با لا، بر خود گردانیهای محلی از دهکده تا تراز ولایت وبه تقسیم افقی وعمودی قدرت پا بفشارد؛ زیرا سهم گیری چند تیکه دار مامور زیر نام « حکومت همه شمول» نه راه نجات از استبداد سیستماتیک تاریخی قومی است؛ نه علاجی برای پایان دادن به تمرکز خشن وبیروکراتیک مرکزی قدرت ونه تبارز ارادۀ سیاسی مردم برای تشکیل حاکمیت سیاسی است.