خبر و دیدگاه

سلطۀ جنگل نشینان

یکه یکه میکشندت
دسته دسته انفجارت میدهنـد
ای عزیز درد منـد سرزمینم
چیست دیگر انتظار !
چشم خودرا بازکن بیــدارشو
دارۀ گـــرگان ببین ازچارسو
برسرراهت کمین بگرفته اند.
لحظه های زندگی پیچیــده دراوج خطر
نیست درمیدان رزم وانتقـــام
سروری فــــرماندهی یا قهرمان دادگــر
همرهان سست پیمانت زیکسر
یا فراری گشته اند
یاکه هریک درتعلق های بیمـاروزبون
ازحـــریم هویت وبنیاد خود بگذشته اند
بی تفـــاوت از زوال ننگ ونام زندگی
بی تفاوت ازبهــــــای عـــزت وآزادگی
جان وتن سائیده هردم دررکاب بندگی
غرق درسودای سود وخود پرستی گشته اند.
زندگی ومرگ دیگرراه خودرا
درمسیر خون وآتش
درمسیرنقشه های شوم جلادان قـــــــــــرن
تا به ژرفای تباهی می برد.
این چه ژرفائیست وحشتناک وپایان نا پذیر
درروند، یکه یکه کشتن تو
دستـه دسته کشـتن مـــــــن
گاه دررگبــار وگه درانتحار
گاه درشبخون وگه درانفجار.
میدمد ازلحظه ها بوی جنایت
میرسد ازدشت شب اخطارخونین شهادت
ای رفیق راه دشوارسفر
چیست دیگــــــر انتظار ؟
ننگ بی دردی وداغ بندگی دیگربس است
انفعـال وذلت وشرمنده گی دیگـربس است
خیزش مردانه را آغـــــازکن
پا به پای خط سرخ سرنوشت
با قیام جنبش آزاده گان
راه خودرا بازکن،
دردیارنازنینت
سلطۀ جنگل نشینان سیه کردار را
ازبیخ وبن درهم شکن .
فرانکفورت 2021

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا