مضمون كنترل جوانان مورد استقبال زياد قرار گرفت و در سايت جاويدان يكي از پر بيننده ترين مقالات صنف بندي شد. استقبال زياد عزيزان من را وادار كرد تا از نگاه پيداگوژي اسلامي رشد و تربيه و پرورش را به صورت مختصر بنويسم.
براي اينكه معيار هاي بين المللي را مد نظر گرفته باشيم به جاي سن بلوغ همان سن هژده را كه قبلا در مورد آن صحبت كرديم دوره نهائي آموزش و پرورش از جانب والدين قرار ميدهيم و سن كودكان و نوجوانان را اينگونه دسته بندي مي كنيم:
اول از نگاه مطالعات تيوري هاي علوم توسعه و انكشاف انساني دوره اول از صفر سالگي تا شش سالگي است .
دوره دوم از سن شش سالگي تا دوازده سالگي است.
و دوره سوم از سيزده تا هژده سالگي يعني سه دوره شش ساله .
اول از سن صفر يعني روز كه تولدي به وقوع مي پيوندد تا شش سالگي.
درين دوره بايد چندين مرحله جدي كار شود .
اول محبت، ناز و نوازش. روحيات اساسي طفل در همين دوره شكل ميگيرد. غذاي لازم و از ديد قرآن شير دادن طفل تا دو سالگي. بعد از دو سالگي محبت دوام ميكند و اما إفهام و تفهيم زباني شروع ميشود. با كودك بايد با زبان مادري اش صحبت شود نه يك زبان ديگر . طور مثال اگر زبان مادري پشتو است بايد با كودك به زبان پشتو صحبت شود. مطالعات نشان ميدهد وقتي با زبان مادري همراي كودك صحبت ميشود IQ)( Intelligente Quotient) يعني معيار ذكاوت كودك بسيار بلند مي باشد. مغز كودك همين قدرت را دارد كه هر چه كه بخواهيد او در زمان كوتاه مي آموزد. مثلا يك كودك قادر است سه زبان را در يك زمان بياموزد وقتي مادر و پدر با او مكالمه كنند. اين سخنان كه كودك سردرگم ميشود اساس علمي ندارد. آنان اين افواهات غير علمي را پخش ميكنند كه نمي خواهند طفل به زبان مادري باقي ماند و يك راه فرهنگ ستيزي همين است .
سامان هاي بازي بايد از نگاه جنسي بيطرف يا خنثي باشد. دختران بايد با أبراز ” بچگانه” بازي كنند و پسران بايد با ابزار ” دخترانه”. بازي كنند. يك دليل كه دختران در رشته هاي ساينس نظر به پسران كمتر شامل مي شوند براي اين است كه پدران و مادران از طفوليت نقش آنها را تعين ميكنند. پسران با موترك بازي ميكند و دختران با گديگک.
بعد از سن دو سه سالگي كودك احساس ملكيت مي كند. درين مرحله است كه والدين بايد موقف خود شانرا روشن سازند و براي كودك هر چيز را فورا خريداري نكنند. بايد با محبت خواهش كودك را رد كنند. كودكان را در روانشناسي “مردمان كوچك ” گويند. معني اين سخن اين است كه كودكان احساس ، فهم و استعداد و حتي عقل نظر به سن و سال خود دارند و اما در حال انكشاف است و تجربه بزرگان را ندارند. بايد با ايشان محترمانه رويه كرد. قهر و خشونت بالاي كودك نتايج بسيار خراب دارد.
سن شش زمان مدرسه است. درين وقت است كه چون مغز هنوز هم بسيار تازه است بايد سوره هاي كوتاه قرآن را از بر كند. و مادر و پدر بايد آهسته آهسته أصول دين را بياموزانند. نه به فشار بلكه با محبت. در سن هفت بايد كودك در كنار مادر و پدر بايد به نماز بايستد و اين سنت رسول الله ( ص)است. و حالا كار مسلمانان با انترنت و گوكل بسيار آسان شده است و نماز و قرآن و أصول ابتدائي دين مانند اداي كلمه طيبه. كلمه شهادت ، پنج وقت نماز ، وضوء و غسل همه و همه تا سن دوازده تدريس شود. نماز از اساسات عمده تعليم و تربيه است زيرا كودك روحيات سالم ميداشته باشد. در كنار اين موضوعات بايد كودك از خود يك كتابخانه داشته باشد. و در هر هفته يك كتاب بخواند. مطالعات نشان ميدهد كه كودكان و نوجوانان كتاب خوان بسيار هوشيار و زرنگ هستند نظر به آنان كه كتاب نه مي خوانند. كتاب راه ديگر است كه به كودك و نو جوان احساس آرامش ميدهد.
از سن شانزده الي هژده به نو جوان هنر تصميم گيري را بايد تدريس كرد. براي اين كار نوجوان بايد در مسايل خانوادگي شركت كند. نظر وي پرسان شود. برايش گفته شود كه تا سن هژده بايد به تاييد ما در بعضي امور تصميم بگيرد. اگر تصميم كودك معقول نبود بايد دلايل آن برايش گفته شود و او دو باره كار كند.
كار خانگي : كودكان و نوجوانان بايد كار خانگي خود را دو بار انجام دهند نه به خاطر كه مسوليت شان است بلكه براي شان فهمانده شود كه براي آموختن بايد كار خانگي را انجام دهند نه اينكه به عجله كار خانگي را خلاص كند بدون اينكه چيزي آموخته باشد. دور اول كار خانگي بعد از وقت مدرسه است كه بايد به دقت كار كرد. فرداي آن قبل از مكتب رفتن براي نيم ساعت دو باره كار خانگي را تكرار حل كند تا خوب در مغزش بينيشينند .
از سن هفت تا هژده تقسيم اوقات ضروري است. برنامه كاري كودك و نو جوان با يك دسپلين خاص به كمك خودش بايد ترتيب شود. خود كودك بايد تقسيم اوقات را بسازد. از سن هفت بايد time Management برايش تدريس شود . وقتي از كودكي مثلا به وقت نماز بيدار شود تا كلاني برايش عادت ميشود. كودكان و نو جوانان بسيار سوْال ميداشته باشند. همراي اولاد يكجايي جواب سوْال از طريق گوگل پيدا شود نه اينكه سوْال او بي جواب ماند. مادر و پدر بايد در مقابل كودك جنگ و دعوي نكنند. مادر و پدر نبايد به كودك توهين كنند. براي كودك بايد در مقابل سوالات و تقاضاي ايشان دليل گفته شود نه اينكه گفته شود تو خورد هستي نه مي فهمي. به كودك هيچ وقت دروغ گفته نشود و وعده هاي دروغين داده نشود. بايد بين كودكان /نوجوانان و والدين بايد يك اعتماد قوي بنا نهند. هستند جوانان كه بعضي موضوعات را از مادر و پدر پنهان ميكنند و اين به خاطر است كه مادر و پدر. ناكام مانده است كه نوجوان را دوست و رفيق خود سازد. والدين بايد فرصت را مهيا سازند تا نوجوان در مورد رشته تحصيلي تصميم بگيرد و خودش را پيدا كند كه در كدام رشته استعداد دارد. نه اينكه مادر و پدر به خاطر پرستيژ اجتماعي و نام و نشان و پول نوجوانان را فشار بياورند كه رشته مورد علاقه آنها راتحصيل كند در حاليكه نو جوان در آن رشته قطعا استعداد ندارد. انسان ها با استعداد هاي مختلف خلق شده اند و بايد با نوجوانان كار شود تا استعداد خود را پيدا كند. دوست خوب و موفق پسر باشد يا دختر باشد بسيار حياتي است و از كودكي بايد اين موضوع براي شان صفات يك دوست خوب گفته شود تا خود شان دوست خوب را تشخيص كنند. امروز يك عده مادران و پدران با اينكه از نگاه مادي كمي و كمبودي ندارند و اما ناكام ماندند تا اولاد سالم به جامعه تقديم كنند .
حتي آنهايكه حتي اولاد شان تحصيل يافته است و اما دروغ گوي است و يا زشت است و يا بدخوي است و يا حتي ضد يك قوم و يا مذهب است. به گفته جان لاك فيلسوف انگليسي كودك مانند يك تخته سفيد تولد ميشود و هر چه مي آموزد از مادر و پدر و اطرافيان است. آيا گفته مي توانيم كه خانه فلاني يك بچه گگ تولد شده و طفلك نژاد پرست است؟ آيا گفته مي توانيم كه خانه فلاني يك دخترك تولد شده و ضد سني و يا شيعه است؟ همه تعصبات و افكار غير انساني را از كي مي آموزند ؟ محيط خانه. يكي از نوجوانان خانواده من روزي صحبت ميكرد و چندين بار كلمه سياه را استعمال كرد. مقصد او يك دوست سياه پوست او بود و من فورا او را اصلاح كردم و گفتم افريقايي-امريكايي بايد بگويد. تعصبات مذهبي است كه ما به جاي تعليم اولاد كه همه مذاهب قابل احترام است ، به گوش خود شنيده ام كه نو جوان گفته است كه سني ها نسبت به شيعه ها پسمانده تر اند . اين نظر را كي به او آموخته است ؟ يا وقتي با مذاهب مختلف يكجا مي شويم به جاي احترام به مذهب مهماندار. هي از إتنوسنترزيم مذهبي كار مي گيريم و يا ناوقت نماز مي خوانيم و يا اگر با عزيزان شيعه هستيم از ايشان وقتر نماز ميخوانيم و فكر مي كنيم با اين تعصب به جنت مي رويم. بزرگان گفته اند كه أولاد تربيه كردن يك قريه را آباد كردن است و امروز مخصوصا يك چالش بزرگ است . اگر جوان تحصيل يافته است دين خود را نه مي داند. اگر دين را ميداند با تعصب كلان شده است. اگر دين و درس خوانده زبان مادري را نياموخته است. جالب است كه صد ها دالر براي آموختن پيانو و گيتار به مصرف رسيده و اما يا زبان خود را نه مي داند و يا دين خود رانه مي داند. و اين يك كمبودي است. آموزش و پرورش مخصوصا در غرب يك بسته اي مكمل بايد باشد كه شامل تحصيلات عالي ، دين اسلام ، زبان مادري موسيقي و اخلاق مدني است . اكثرا ناكام ماندند تا نو جوان شان همه را داشته باشند و يك دليل آن زرق و برق غرب است كه همه را مات و مبهوت كرده است چنانچه قرآن مي گويد كه نشود زرق و برق شهر ها تو را فريب دهد.
agha-ye farid yonus shama che mi danid ke payamber gote baashad Kodak haft sale ra be nemaz wadar konid ? shama ke ser-cheshame wa manba ra ne mi nawisid nawesht wa maghale shama manand :bad hawa ast. az in ke Kodak ayat quran ra der kodaki az ber wa hafz konad ,che sodi be au wa merdom khahad rasid ? Kodak be bazi nayaz darad ne be parestesh wa abadat. kodek ,manand bozorg haa ne mi tawanad pas az khali kerdan shash-dan ash ,khod ra chanan naga darad ke chand cheke shash ber tonban ash ne rezad, nemaz ra bayed baa kala pak khand. shama khod tan be wahabi haa kar mi konid wa baz der yek naweshte chand hafte pesh tan naweshte bodid ke : wahabi haa mi goyand , payamber gofte zan haa naghesul aghl and wa sham in hadis ra ne mi pazirid , chera ber payamber tohmat mi zanid ke gofte ast Kodak haft sale namaz be khanad ? shama der hazar sal pish zad-gi mi konid. haman bozorg haa ke pang/5 waght namaz khande and ,che goli ber ser moselman haa zade and, keshwari ke ke nawesende haa ash chenan nadan wa tang andis baashand ,mi bayed mullah haa wa sazman haa-ye bigane chaker haa-ye shan ra ber an ferman-rewa wa rayes jamhor be sazand