چرا امریکا در طول هفده سال و با مصرف گزافی نتوانست، در افغانستان پیروز شود؟
از طریق خبر ها شنیدم که آقای ترامپ رئیس جمهور امریکا از یکتعداد نظامیان کارکشته امریکا طالب معلومات شده است که چرا بعد از هفده سال هنوزهم در افغانستان مصروف میباشیم؟
در اینجا من که یک افغانستانی هستم و روح و فکرم همیشه با درد افغانستانی ها و حوادث افغانستان پیچیده است جواب به سوال آقای ترامپ را بر اساس معلومات ودریافت خودم درمیان میگذارم.
1-ذهنیت عمومی در افغانستان این میباشد که امریکا نخواسته است به هر علتی که بوده است، مخالفین مسلح دولت افغانستان را نابود سازد و از صحنه جنگ بیرون بکشد. بار ها حتی در پارلمان افغانستان نمایندگان مردم صریحا” از موضعگیری مرموز و کمک رسانی غربی ها به مخالفین مسلح بنابر مشاهدات عینی یاد نموده و انتقاد کرده اند.
2-دلیل دوم آن این میباشد که امریکا در افغانستان خلاف رسالت تاریخی اش در ارتباط به تعمیم دموکراسی در جهان عمل نموده است. بدین معنی که اجازه نداده است که مردم افغانستان با رای آزاد و دموکراتیک خود زئیس جمهور خودرا انتخاب نمایند. مداخله امریکارا در انتخابات دور اول، مردم افغانستان تا جائی موجه دانستند. رئیس جمهور انتخابی مردم یونس قانونی بود. اما مردم در دور اول تقلب و مقرر نمودن آقای کرزی به کرسی ریاست جمهوری را فقط بخاطری تأئید داشتند بدلیل اینکه امریکا در راندن طالبان افغانستان را یاری رسانده است، بگذار رئیس جمهور مورد نظرش در کرسی ریاست جمهوری تکیه زند. اما مردم افغانستان مداخله امریکا در تقرری دوباره کرزی و در تقرری آقای اشرف غنی را شدیدا” تقبیح نموده و خلاف رسالت امریکا در مورد وفاداری او به اصول دموکراسی و آزادی میدانند.
3- غلط فهمی امریکا در مورد ساختار قومی افغانستان و غلط فهمی امریکا در مورد نیروهای جبه ملی مقاومت برای نجات افغانستان که تا اخرین مرحله با اجیران پاکستان بنام طالبان نبرد و مقاومت نمودند و نگذاشتند که افغانستان به یکی از صوبه های پاکستان تبدیل گردد.
4-اشتباه امریکا در ابتدای حضورش در افغانستان در مورد فرستاده ای بنام زلمی خلیلزاد. زلمی خلیلزاد منحیث وایسرای زمان استعمار انگلیس بکار آغاز کرد و با وجودیکه منحیث یک امریکائی در افغانستان توظیف شده بود. ولی او متأسفانه که زیر تاثیر ذهنیت قبیلوی زمان جوانی اش در پی نهادینه ساختن محوریت قوم افغان(پشتون) در افغانستان تمام انرژی خودرا بمصرف رساند. که در نتیجه به قانون اساسی افغانستان خیانت ورزیده و آنرا به خاطر فراهم شدن زمینه تثبیت برتری قوم افغان(پشتون) توسط گماشته های خویش دست کاری کرد و قانون اساسی ناقص و دست خورده را بر مردم افغانستان تحمیل نمود. زلمی خلیلزاد در راندن اقوام غیر افغان افغانستان از قدرت دولتی زمینه سازی کرد و نفاق قومی را در افغانستان فربه ساخت. ضرب المثل عام که میگویند: “تهداب که کج گذاشته شود ساختمان تا آخر کج خواهد بود.” در مورد اجرآت خلیل زاد منحیث نمایندۀ فوق العاده آقای بوش رئیس جمهور سابق امریکا صدق پیدا میکند.
5-آمریکا زمامداری و کل اختیاری افغانستان را در طی این مدت بدست کسانی سپرده است که از تبار طالبان بوده و در ذهن و روان طالب میباشند. و اصلا” طلبانرا نیروی عقبی قومی خود میپندارند و هرگز در پی شکست طالبان نمیباشند. طالبانرا از زندانها رها میسازند و طور نامرئی و مرموز به رشد و پیشرفت طالبان زمینه سازی میکنند. در اینصورت رهبران سابق امریکا مثل رئیس جمهور بوش و رئیس جمهور اوباما در این کوتاهی شریک شمرده میشوند. من یقین دارم که روزی تاریخ امریکا این دو رئیس جمهور را بخاطر بقتل رساندن بیشتر از دوهزار از بهترین فرزندان امریکا و مصرف بی نتیجه ملیارد ها دالر از پول مالیه دهندگان امریکا، در این بازی نا پاک محاکمه خواهند نمود.
با احترام