افغان هویت قومی است، نه هویت ملی!
واژه ‘افغان’ يعنى چه؟
باكم از تركان تيرانداز نيست
طعنه تير آورانم مى كشد
بدنبال نشر گسترده اى مقاله “فارسى ستيزى و تهاجم پشتونيزم” تعدادى از مدافعان فاشيسم افغانى در اينجا و آنجا جمع شده و آب به هاون كوبيدند كه (اين واژه “افغان” يك مفهوم است و يك معنى دارد و به همه اى باشندگان كشور افغانستان تعلق مىگيرد و خاص پشتونها نمىباشد.)
از مدافعان فاشيسم افغان(پشتون) انتظارى جز اين نمىرود و آنها بايد مدافع اين كاخ بىبنياد و لرزان باشند، اما تعجب من از مسخ شدگان تاجيك است كه بدون فهم و درك درست از اهداف راهبردى و چشم انداز استراتيژيك افغانها با اتن قبيله چهار دست و پا به رقص آمده اند!؟
واژه «افغان» يعنى چه؟
الف – معنى لغوى
معنى واژه افغان در پنج لغتنامه معتبر چنين آمده است:
افغان : [ اَ ] (اِ) فریاد. (میرزاابراهیم ).
افغان : فریاد و زاری . (آنندراج) (انجمن آرای ناصری) (مجمعالفرس) (برهان) (شعوری)
. فریاد.زاری .
افغان : (ناظم الاطباء). فریاد.
افغان : (شرفنامه ٔمنیری ). ناله . (غیاث اللغات ). فریاد و غوغا. (مؤید). فریادی از دردی یا مصیبتی . (شاید مرکب است از (اَ) حرف ندا و فغان جمع فغ، یعنی ای خدایان . مانند: آمین عربی که خواندن آمن خدای مصریان است ). (یادداشت مؤلف )
افغان : زاری . ناله . (فرهنگ فارسی معین) :
گر جهل ترا درد کردی از تو
بر گنبد گردان رسیدی افغان.
همان طوريكه مشاهده مىكنيد اين واژه در اصل واژه فارسى است و به معنى فرياد و آه و ناله و شيون و زارى مى باشد.
ب – معنى مصطلح واژه افغان
از تمام متون معتبر تاريخ و جغرافيا كه در منطقه موجود مىباشد فهميده مىشود كه مردم فلات ايران تمدنى و بلاد خُراسان به ساكنان نوار كوه سليمان (افغان) خطاب مىكرده اند و اين به دو معنى بوده است .
يكم – آنها در جنگها و تهاجم به كاروانهاى تجارتى دشمن با داد و فرياد بسيار و همراه با نوعى موسيقى خشن كه اصلاح شدهى آن را امروز بنام «اتن» مىشناسيم، حمله مىنمودند.
دوم – زمانيكه وارد شهرها مىشدند با صداى بلند و غير معمول كه البته روش تمام قبايل در همه جا مىباشد صحبت مىنمودند و ديگران تصور مىنمودند كه اينها فرياد مىزنند و لهذا آنها را فرياد كنندگان ناميدند.
ج- واژه افغان به عنوان صفت پشتونها
با توجه به موارد الف و ب واژه افغان به عنوان صفت باشندگان نوار كوه سليمان( پشتونها) بكار رفته است و اين نام را خودشان هم پذيرفته اند .
افغانها (پشتونها) تا عصر محمد گل خان مومند
هم هويت خود را، زبان خود را و نژاد خود را افغان مىگفتند و در واقع خود را به همين نام و هويت ایكه خُراسانيان آنها را صدا مىزده اند خود را معرفى مىنمودند.
همانطوريكه در تصاوير مشاهده مىكنيد :
تصوير اول : در سال ١٣٠٠٠ هجرى شمسى زمانيكه براى اولين بار قاضى گل احمد مهاجر پشاورى معلم زبان اردو و افغانى، كتاب (افغانى/ پشتو) را تأليف نموده است، نامش را اول كتاب افغانى ناميده است و به همين نام رسماً وارد برنامه هاى درسى كشور شده است .
تصاوير ششگانه ايكه مشاهده مىكنيد، تماماً كتب معتبر هستند كه بفرمان شخص شاه و با تأييد وزارت معارف وقت در عصر امان الله خان
رسماً مطابق فرمان سلطنتى چاپ و نشر شده اند .
در اين كتابها، پشتونها ؛
زبان خود
نژاد خود
قوم خود را نه بنام پشتون كه بنام افغان مى گفتند،
افغان يعنى پشتون و تمام .
نكته مهم
افغان؛ همان نام پشتون است اما به زبان فارسى انها را بنا به دلاييلى كه گفته آمد افغان ناميده اند.
تنها از زمان محمدگل خان مومند است كه افغانها سعى مىكنند خود را پشتون معرفى كنند تا مطابق برنامه فاشيستى خود هويت اصلى خود را كه همان(افغان) مىباشد به تمام شهروندان كشور إطلاق نمايند.