چرا مسعود را قهرمان ملی باید گفت؟
نبشته ای در پاسخ به گفتههای اخیر اشرف غنی و آقای کرزی
هنوز خوب به ذهن دارم زمانی را که احمد شاه مسعود قهرمان ملی افغانستان را هراس افگنان قبیله و قدرت های جهانی از ما گرفتند. به مجرد شنیدن خبر آن جهانی شدن وی، نه تنها من بلکه همه مردم احساس می نمودند که فرشته نجات شان از جنگ هیولای پنجابی ها،عرب ها و پیروان نظام قبیلوی در افغانستان را از دست داده اند. مسعود نه تنها برای مردمش یک قهرمان بود بلکه فرشته نجات آن ها از دست هیولای منکر انسانیت نیز بود.
رمز ماندگاری افراد چه در ذهن جمعی و چه در مسیر تاریخ، متناسب به نقشیست که از خود در اجتماع و تاریخ بهجا میگذارند
یک مبارز، یک رهبر و یک هنرمند یا دانشمند، هرکدام به اندازه نقششان در زندهگی انسانها، ماندگار و زبانزد خواهند بود.
بدون شک مسعود کسیست که در تاریخ مبارزات چهار دهه دشوار افغانستان، پُررنگترین نقش را داشت. تأثیرگذاری کارکرد او در مبارزاتش علیه نیروهای شوروی، مدیریت نظامیاش در سالهای توطیه (جنگهای گروهی به رهبری حکمتیار علیه دولت اسلامی) و همینطور مقاومت بیبدیل و حماسی او در برابر رژیم سیاه طالبان و تجاوز پاکستان، مسلماً خط مسعود را از اکثر چهرههای دخیل در تحولات سیاسی افغانستان جدا میکند و از او یک فرمانده آرمانگرا، یک قهرمان بی بدیل، یک مبارز دوستداشتنی و یک چهره کمتر تجربه شده در تاریخ این دیار میسازد.
در کنار این، رمز محبوبیت مسعود در نزد مردم افغانستان، صداقت، اراده و مردمگرایی مسعود است. تجربه پس از مسعود، ثابت ساخت که مسعود متفاوت از همه، به آنچه میگفت و میکرد، ایمان داشت و آزادی و آزادهگی خود و مردمش، خط قرمزی برایش بود که بههیچ بهایی آن را معامله نمیکرد.
آقای غنی و کرزی!
پیدا کردن راز جاودانگی و جا پیدا کردن در دل های انسان ها کار آسانی نیست. باید بپذیریم که نمی توانیم از حربه ای سیاست و قدرت و حاکمیت در نظام سیاسی تابو سازی کنیم و شخصیت های که نقش های دیگری ایفا کردند را نقش تقلبی و غیر واقعی برای شان اعطا کنیم. باید بپذیریم که محبوب شدن، کار هرکس نیست و هرکسی نمیتواند خانهیی از عشق در دلهای مردم بنا کند و لقب قهرمان را به خود رقم زند. تسخیر دلها، هنر تسخیر دلها را میطلبد. قهرمان شدن ویژگی های قهرمانی را می طلبد. مسعود در کنار اینکه این هنر را از پروردگار خود به ارمغان داشت، از سایر ویژهگیهای یک شخصیت محبوب نیز برخوردار بود. او قهرمان واقعی بود و از ویژهگیهای قهرمان این است که به خود نه؛ بلکه به مردم و سرزمین خود میاندیشد.
او برای یک هدف والا میرزمید؛ هدفی که در آن سربلندی، پیشرفت، آزادی و آبادی میهنش و مردمش نهفته بود. او رهبر بود و ویژهگیهای اصلی رهبری را داشت و همینهاست راز جاودانهگی او و همینهاست راز محبوبیت مسعود در دلها. اما درست است که امان الله شاه تجدد طلب بود و می توان وی را اولین و بهترین شاه تجدد طلب به سبک غربی در جامعه دینی و سنتی افغانستان نامید. می توان وی را سر دمدار نظام سیکولاریستی که خواهان جدایی دو حوزه یعنی سیاست و دین است نامید اما نمی توان وی را قهرمان ملی گفت.
ویژگی های قهرمانی این است که برای مردمش و سرزمینش فکرکند و تا پای جان در کنار حفظ این ارزش ها استوار باقی بماند، کاری که شاه امان الله خان نکرد و به جای پذیریش خواسته های مردم و بودن در کنار مردمش فرار و زندگی قصر های شیک روم ایتالیا را ترجیح داد.مسعود به خاطر همین ارزش ها یعنی دفاع از مردم و وطن، دفاع از دین و ارزش های اسلامی، مبارزه برای نرفتن در یوغ استبداد و استعمار پنجانی ها و عرب و بلاخره استقلال طلبی اش جان که برای همه انسان خیلی ها شرین است را از دست داد. می خواهم بگویم که مسعود در کنار این که آزادی خواه و چریک رزمنده برای مردم و دینش بود وی منادی استقلال طلبی نیز شناخته می شود موردی که در دیگران نیست و نبوده است. پس جوان مردانه نیست که لقب فردی را که قانون اساسی و مردمش پس از مرگش برای او داده اند را برای دیگران به دلیل نگرش های تباری و قومی داد. می خواهم پوست کنده بگویم که مسعود قهرمانی بی بدلیل و سخاوت مندی بود که راه را برای آماده شما غنی و کرزی و جمعی تیکنوکرات های که زندگی مجللی در بیرون داشتید فراهم ساخت. خیلی رزیلانه است که قهرمانی و جوانمردی وی را نا دیده گرفت.
آقای غنی و کرزی؟
هنوز وقتی در خیابانها و روستاهای سرزمینی به نام افغانستان قدم میزنید، یک نام بیشتر از همه بهگوشتان میخورد؛ مسعود!
و این پرسش به ذهنتان پدید میآید که مسعود چه ویژهگی بارزی دارد که او را از رهبران سیاسی سالهای دور و نزدیک افغانستان متمایز میسازد؟
و او ویژگی بارز قهرمانی مسعود برای مردمش و سرزمینش است. این قهرمانی را انجام داده است چه بخواهی و چه نخواهی مسعود سال ها و نسل ها به عنوان قهرمان ملی افغانستان و رهبر کاریزما در جامعه سنتی و دینی افغانستان خواهد بود و هیچ چرت و پرت پراگنی دیگران تاثیر به شخصیت و مقام وی نخواهد داشت. رابرت کپلان نویسنده کتاب سربازان راه خدا مسعود را قهرمان جنگ سرد می داند چه برسد حوزه مبارزاتی و سیاسی افغانستان. و به همانند رابرت کپلان ده ها نویسنده دیگر وی را این گونه فکر می کند و فراتر از این مسایل برایش لقب می دهند.
آقای غنی و کرزی!
مسعود یک مکتب است و یک اندیشه که نسل های بعدی را جهت آزادمنشی حرکت و انرژی می دهد. من فکر می کنم حکومتی که بر اساس مشروعیت حقوقی و مردمی شکل نگرفته است و پایه های ایستادگی و تداوم آن مبتنی است بر محور توافق گروه ها و احزاب سیاسی پس عقلانی نیست که نگرش های تبارگونه از خود تبارز دهد و به ارزش های مردمی و آزادمنشانه مردم افغانستان توهین روا دارد. هنوز در وجود مردم سلحشور کشور به ویژه پیروان مکتب و اندیشه مسعود انرژی کافی برای تداوم راه آن رادمرد تاریخ وجود دارد.