هند با سرمایگذاری هنگفت بر سر پشتونیزم بی سپاس اشتباه ستراتیژیک می کند
در زبان انگلیسی از قرن نزدهم از زمان استعمار و معاملات استخباراتی این کشور با قبایل و خوانین پشتون/ پتان یک ضرب المثل معروف دارد: ” پشتونها/پتانها را نمی توان خرید ولی می توان به کرایه گرفت”.
لا تاسف در سده بیست و یکم هم این ضرب المثل انگلیسی صدق می کند. هر کی پول زیاد داد به بسیار آسانی می توان آنانرا اجاره گرفت.
بیش از نیم سده بود که هندوستان و شوروی سابق بر سر قبایل دوطرف مرز دیورند و رهبران سیاسی کابل از داوود خان تا داکتر نجیب الله سر مایگذاری کردند تا در جنگ سرد و دعوای ارضی کابل بر پاکستان چیزی را بدست بیاورند. روسها و هندی ها نه تنها میلیون دالر هزینه کردند، بلکه برای مغز شویی و تربیت سه نسل پشتون در دانشگاه ها و مراکز استخباراتی شان صد ها پورسیه تحصیلی به دولت های افغانستان دادند. اما هیچ چیزی بدست نیاوردند به جز از هدر رفتن پولهای شان. سر انجام همه این بازی ها به نفع پاکستانی ها تمام شد.
چنانچه یکی از معروف ترین استادان مکتب پشتونیزم سلیمان لایق است که در سه دهه گذشته در عرصه مغز شویی خوانین قبایل دو طرف مرز دیورند میلیون ها دالر از هند و شوروی سابق دریافت نمود. اما سر انجام تمام تخم های سرمایگذاری شده روس و هند را درسبد آی اس آی گذاشت. امروز از خاندان و بازماندگان خان عبدالغفار خان گرفته تا اسمعیل یون در حکومت مافیای قومی کرزی و غنی بحیث ستون پنجم پاکستان فعال هستند.
باید گفت روسها پس از فروپاشی شوروی سابق در روزنامه نیزویسیمه چاپ مسکو اعتراف کردند” خانهای دوسره قبایل ما را فریب دادند و میلیارد ها دالر ما را صرف خریداری وفاداری قبایل دو طرف مرز دیورند کردیم تا اینکه از افلاس شوروی فروپاشید و آنها به دامان پاکستان و غرب سقوط کردند “.
واقعیت اینست که روسها از گذشته درس عبرت گرفته اند، ولی به نظر نمی رسد هندی ها از گذشته ها درس لازم گرفته باشند.چنانچه هندی ها در یک بازی خیلی خطر ناک جدید با پاکستانی ها بر سر نسل دیگر پشتونیزم سرمایگذاری هنگفت می نمایند.
هندی ها همواره حرف از اعتماد، برادری و دوستی تاریخی با پشتونها/پتانها می زنند. ولی واقعیت اینست که از پتان/ پشتون تاریخ بیاد ندارد که کدام خیری به هندی ها رسیده باشد به جز از نامردی، غارت و قتل عام این مردم با وفا و صادق.
چنانچه کرزی در زمان حکومتش برای راه اندازی تلویزیون ژوندون در تحت رهبری اسمعیل یون میلونها دالر از هند گرفت تا سیاست ضد پاکستان و هندی پرستی را در افغانستان به پیش ببرند. اما این تلویزیون بیشتر در خدمت آی اس آی و پشتونیزم نژاد پرست قرار دارد و کدام سودی به هندی ها ندارد. همینگونه کرزی از آی اس آی پول گرفت و تلویزیون بنام شمشاد را فعال ساخت تا سیاست ضد هند را در افغانستان ترویج کند. چنانچه این تلویزیون تا حال در خدمت آی اس آی و پشتونیزم وفادار باقی مانده است.
به باور من پشتونیست ها چه پشتونیزم کلاسیک وچه مودرن در مظلوم نمایی و فریبکاری خیلی ماهر هستند. چنانچه پشتونیست ها وقتی در دهلی جدید هستند کچکول گدایی و بی غیرتی را به گردن انداخته حرف از برادری و دوستی با هندی ها می زنند و غیبت پاکستانی ها را می کنند. وقتی به اسلام آباد می روند از پنجابی ها بحیث برادران اسلامی و خونی خود تمجید می کنند و غیبت هندی ها را نموده آنانرا بحیث نژاد پست و هندوی کافر یاد می کنند. چنانچه کرزی گفت اگر کدامکشوری بهپاکستان حمله کند ما در کنار برادران پاکستانی خود قرار خواهیم گرفت. وقتی به واشنگتن و یا لندن سفر می کنند حرف از دوستی ستراتیژیک می زنند و غیبت مسکو و تهران را می کنند. به همینگونه وقتی در مسکو هستند غیبت آمریکاییها و انگلیسی ها را می کنند. وقتی به تهران می روند از برادری و دوستی با آنها حرف می زنند و غیبت سعودی ها و غربی ها را می کنند. و بلاخره وقتی به ریاض می روند حرف از برادری و دوستی با خانواده مقدس سعودی و دشمنی با ایرانی های شعیه و غیر مسلمان می زنند.
واقعیت اینست که پشتونیزم یک مکتب بی سپاس و فاقد اصول و اخلاق سیاسی و اجتماعی است. هر کی بیشتر به این مکتب پول بدهد، نه تنها قبایل شریف پشتون بلکه همه شرف و عزت خود را هم می فروشند.
واقعیت اینست که هیچگاه پشتونستها از احمد شاه درانی تا کرزی و غنی از کجکول گدایی، غارت هندی ها به خیر و آبادانی کشور استفاده نکرده اند. همواره پولهای خیراتی و یا غارت و دزدی شده را در راه اندازی جنگ های جدید و نسل کشی ها در راستای برتری طلبی و دشمنی قبیلوی میان درانی و غلجایی و یا نابودی غیر پشتونها استفاده کرده اند.
باور نمی شود که از چک ملیارد دالری و یا هزار بورسیه هندی ها به انکشاف متوازن و بورسهای تحصیلی بر اساس دانش و شایستگی لازم تقسیم شود. ترس وجود دارد که فرزندان وفادار آی اس آی از بورسهای تحصیلی هند استفاده بیشتر کند تا فرزندان افعانستان .
در فرجام باید گفت؛
بزرگترین اشتباه هندی ها اینست که تصور می کنند با سرمایگذاری هنگفت بالای حکومت پشتونیست افغانستان می توانند پاکستانی ها را در افغانستان شکست بدهند.
اما هندی ها چهار حقیقت را نمی دانند:
۱) تقریبا همه پشتونها از چپ مارکیستی گرفته تا راست جهادی ، دموکرات و تکنوکرات در ظاهر پاکستان را دشمن معرفی می کنند، ولی قلبا مدیون پاکستانی ها هستد. زیرا بدون حمایت پاکستانی ها آنها هر گز نمی توانند در افغانستان حکومت کنند.چنانچه در تحت حمایت پاکستانی ها و لشکر طالبی بقول انور الحق احدی رهبر حزب افغان ملت” پشتونها از زوال نجات یافتند”.
۲) ناسیونالیزم کاذب پشتونست ها از داوود خان تا کرزی و غنی در مورد مرز دیورند و رویای بنام پشتونستان بزرگ یک بازی کاذب بخاطر گرفتن پول از هندی ها و روسها است. بگونهمثال آنها بخاطر اینکه پول های هندی ها را بدست بیاورند، ظاهرا حرف از پشتونستان بزرگ و دعوای ارضی و دشمنی با پاکستانی ها می زنند، ولی نه باور به پشتونستان دارند و نه می توانند پاکستان را با پولهای هند تجزیه کنند.
۳) سیاست پرادوکس پشتونیزم هندی ها را گیچ ساخته است. آنها از یک طرف وقتی در دهلی هستند پاکستانی ها را متهم به تربیت و صدور تروریزم به هند و افغانستان می کنند و از طرف دیگر تروریزم ساخت پاکستان را در داخل افغانستان نوازش داده و با اسلحه مدرن و پول و غذا مجهز نموده توسط چرخ بالها در مناطق مورد نظر انتقال می دهند، یا آنها را بحیث فرزندان قبیله از زندانها رها می سازند. بدین ترتیب از یک طرف تحت نام جنگ باتروریزم از جامعه جهانی و هند پول می گیرند و از طرف دیگر از آنها در معادلات قدرت داخلی امتیاز می گیرند.
۴) مرز غیر قابل کنترول دیورند و بنادر تجارتی و راه های عبور و مرور برای حاکمان پشتون هم از لحاظ اجتماعی و هم تجارتی و هم قاچاق سنتی خیلی اهمیت حیاتی دارد. برای آنها هیچ مرزی و یا بندری از حیرتان تا آقینه و یاچاه بهار به اندازه مرز دیورند ارزش ندارد.
ازینرو آنها خوب می دانند که بدونپول هند می توانند زنده بمانند، ولی بدون حمایت و تجارت و قاچاق سنتی با پاکستان هرگز نمی توانند در افغانستان در قدرت بمانند.
شما بیکار هستید چقدر حوصله دارید تا این نوع نوشته را نشر کنید ما میدانم در حین نوشته این نوع مقالات تحت فشار شدید روحی و ستمی قرار داشته و از خود وفامیل و دوستان تان بی خبر بودید !
پشتون – پشتونولی – پشتونیزم – پشتونخوا – افغان – افغانیت – افغانی – افغانستان – هست و تا هزاران سال باقی خواهد بود – حتی رهبر تان ( داکتر عبدالله ) پشتون است – میر امان الله گذر ( عرب است ) اکثرآ خانم های شما ستمی ها پشتون هستند ( مانند خانم یونس قانونی ) . پس چگونه اخلاق اجازه میدهند تا ناموس – خسر تان را تحقیر نمائید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شاید بعضیها با خواندن این مضمون آقای امیر زاده را با داشتن تعصب ضد افغانی، آلوده تصور نمایند. ولی واقعیت امر چنین نخواهد باشد. به باور من آقای امیر زاده با ندای وجدان و دلسوزی به افغانستان و دلسوزی به خلق پشتون (افغان) چنین حقایق را بقلم آورده است. بدلیل اینکه عقب ماندگی و بیچارگی افغانستان به هر افغانستانی ندا میزند که ای افغانستانیها آیا شما احساس و وجدان دارید یانه؟ شما چرا درد و ذلت و نا توانی ای را که افغانستان به آن مبتلا است متوجه نمیشوید؟ چرا چارۀ برای رهائی ازین ذلت نمی جوئید؟ راستی هم که اگر ما افغانستان را با کشور های همسایه و دور و بر به مقایسه گیریم، افغانستان را حق بجانب میدانیم که چنین ندا را سر بدهد و از هر افغانستانی چنین تقاضا نماید که چارۀ برای رهائی ازین ذلت و سر افگندگی پیدا نماید. در این نوشته درست آقای امیر زاده منحیث فرزند با سپاس و دلسوز افغانستان به جواب ندای وطن قدم گذاشته است. اگر بیطرفانه و عمیق تاریخ کارکرد ها و مقاصد زمامداران افغانستانرا فقط در صد سال اخیر زیر مطالعه گیرید بروشنی در میابید که علل اساسی عقب مانی افغانستان در خرد گریزی و تعصب و تمامیت خواهی و برتری جوئی قومی، زمامداران افغانستان نهفته میباشد. حکم زمان انسان محوری را دستور میدهد. به هر شهروند افغانستان باید منحیث انسان دیده شود. تمام ساکنان افغانستان انسان میباشند. پس باید دارای حقوق مساوی و برابر باشند. ازبک و افغان و تاجک و هزاره و ایماق و نورستانی و بلوچ و پشۀ….وغره همه انسان اند پس باید همه دارای حقوق مساوی و برابر باشند. یک هزاره و یک نورستانی و هر فرد افغانستانی دیگر حق داشته باشد که در کرسی ریاست جمهوری تکیه زند.