خبر و دیدگاه

در جدال صلاح و صالح، چی را فراموش کرده ایم؟

mirwais_arya
میرویس آریا

در این چند روز نزاع فیسبوکی میان طرفداران آقای صلاح الدین ربانی و آقای امر الله صالح را دنبال می‌کنم. من یک خبرنگارم و فقط می‌توانم نظاره کنم و احترامم را به همه به صورت یک‌سان حفظ کنم. من به به هر دو شخصیت احترام قایلم و هر دو هم برایم نقد پذیر اند. من در قاعده‌ی سمتی هر دو بزرگوار هم نمی ‌گنجم. نه اهل بدخشانم و نه هم زاده‌ی پنجشیرم. دوستان مشترک دارم از طرفدار هر دو جناب که به دوستی همه‌ی شان افتخار می‌کنم. این نوشته‌ی من هم امیدوارم باعث شکستن ریشه‌ی مستحکم دوستی ام با دوستانم نشود.

خوب، من با آقای صلاح الدین ربانی هیچ‌گاهی از نزدیک ندیده ام و هرگز هم موقع نیافته ام با او گفتگوی داشته باشم. شناخت من از شخصیت آقای صلاح الدین خلاصه می‌شود به سخنرانی‌ها و گفته‌های او از تلویزیون‌ها و بس. بدین لحاظ به خودم حق نمی‌دهم در باره اش قضاوتی داشته باشم ولی همواره به عنوان یک جوان برایش حرمت قایلم. اما با آقای امرالله صالح بیش‌تر از 6 بار مصاحبه کرده ام و گاه و ناگاهی هم او را در محافل و برنامه‌های رسمی از نزدیک دیده ام. ولی هرگز با صالح بیش‌تر از این رابطه‌ی نداشته ام . نه از او پولی دریافت کرده ام و نه هم کمکی( این را گفتم تا ذهن شماری را برای این قضاوت پاک کنم ) من به عنوان یک خبرنگار با شخصیت‌های دیگری این کشور از رده‌های بلند و پایین گفتگو کرده ام و از نزدیک دیده ام اما فهم و دانش صالح را در در کم‌تر کسی سراغ داشته ام.

استدلال صالح همواره بر منطق و واقع‌گرایی استوار بوده است و شناخت خوب و عمیق از بازی‌های جهانی و منطقوی دارد. با این‌که صالح را هم مانند همه‌ی انسان‌ها مبرا از عیب و نقض نمی‌دانم اما دانش و استعداد او را غنیمتی بزرگی برای این سرزمین و نسل خود می‌دانم. صالح مانند انسان‌های عادی از فیسبوک استفاده می‌کند و گاهی یکی را بلاک می‌کند و گاهی دیگری را از جمع دوستانش حذف می‌کند. به کامنت و نظریات پاسخ می‌نویسد و گاهی هم تند واکنش نشان ‌می‌دهد. این امر خیلی ها در میان سیاست‌مداران جهان سومی غیر معمول است و سبب می‌شود شماری در برابرش عقده‌ی شخصی بگیرند. با این‌که مانند مردم زیستن و رو در رو حرف زدنش را با مردم می‌ستایم اما من خیلی طرفدار شخصی برخورد کردن او با مخاطبین نیستم و آن را مشکلی می‌دانم که آقای صالح باید کنارش بگذارد. شاید مانند سایر انسان‌ها عیب‌ها و مشکلاتی دیگری هم داشته باشد که من از آن باخبر نیستم، اما این همه بحث‌های فردی و شخصی باعث نمی‌شود تا از شاخصه‌های دیگر او چشم بپوشیم.

صالح در موضع‌گیری هایش رک و راست بودن را بدون هراس و ترس اختیار کرده است و این امر باعث می‌شود که گاهی موج از واکنش‌های تند و منفی در قبال داشته باشد، ولی برای من این کار او ارزش‌مند است. صالح مثل سیاست‌مداران دیگر پشت لایه‌های ضخیم، خودش را از مردم پنهان نکرده است و همواره رو در رو با مردم حرف زده و نوشته است. وقتی فرخنده و رخشانه را آتش زدند و سنگ‌سار کردند، صالح مانند سیاست‌مداران دیگر خموشی اختیار نکرد. او در کنار ما ایستاد و تا توان داشت بر علیه وحشت و ظلم نوشت. دیگران از عالم نماهای فتوا فروش حمایت کردند اما صالح برای انسانیت ایستاد و نوشت. هر زمانی‌که افکار انسان ستیز و انسان محور در برابر هم قرار گرفته اند و ما نسل بی‌ حامی و تنها در میدان مانده ایم، امرالله صالح از جمله‌ی انگشت شمار سیاست‌مدارانی بوده است که در کنار این نسل ایستاده است و از انسانیت و مظلومین دفاع کرده است. حالا هم او حق دارد دیدگاهش را به آن‌گونه‌ی که دوست دارد بیان کند. سنت شکنی کند، نقد‌ کند و نظر بدهد. ارزش‌مندی صالح برای من به دلیل همین سنت شکنی و شالوده شکنی او در گفتار هایش است. او به خودش جرات می‌دهد تا مواردی را که دیگران برای حفظ جای و جای‌گاه و اعتبار نسبی شان بیان نتوانسته است ، بیاید با صراحت بیانش کند.

saleh_salaudinقداست زدایی او از ارزش‌های که سال‌ها مردم را کورکورانه به گودال بدبختی فرستاده است، بجا و منطقی است. ما نیاز داریم تا کسانی را داشته باشیم این قداست‌ها را بزدایند. ما به عنوان نسل نو افغانستان، نباید مانند گذشتگان تقدس زده‌ی بی جهت باشیم. باید اجازه دهیم تا منطق و منفعت جای پیروی کورکورانه مقدس ماب را در اندیشه و فکر ما بگیرد. ما باید از دانش و فهم توانایی سیاسیون به جای سمت و قوم و نژاد حمایت کنیم. ما نباید جرات عاقلانه فکر کردن را از دیگران بگیریم. اجازه بدهیم پویایی عقلی و بینش سیاسی عقلگرا و منفعت محور در میان ما رشد یابد و ریشه بگیرد. مشکل صالح همین است، فهم و دانش و توانایی صالح باعث شده است تا در میان هم‌قطاران خودش ترس ایجاد کند. دیگران او را رقیب توان‌مند احساس می‌کنند، نه یک انسان بی دست و پا و بی زبان و به این دلیل هر چه در توان دارند برای منزوی شدن و به حاشیه راندنش دریغ نمی‌کنند. اما نسل ما لازم نیست بر علیه عقلانیت و فهم شمشیر بکشند و تقدس و وراثت را ریشه یی تر بسازند. تقدس گرایی افراطی زیبنده‌ی نسلی که ادعای شان فهم و عقلانیت است نمی‌باشد. ما بیش‌تر از هر چیزی دیگری نیاز داریم تا انسان‌ها را با جوهر دانش و توانایی شان میزان کنیم و یا او موافقت و مخالفت کنیم. من هیچ دلیلی جز فهم، توانایی، سنت شکنی، عقل‌گرایی و روی‌کرد مدرن، برای حمایت از صالح ندارم و بخاطر همین ویژگی هایش او را برای جریان عقل‌مند شدن سیاست افغانستان غنیمت و قابل ستایش می‌دانم. موضع‌گیری اخیر آقای صالح در رابطه به احزاب راست‌گرا، آغاز یک بحث نو و کم سابقه در ادبیات و تاریخ سیاسی ماست و این بحث درخور حمایت و پیشتیبانی است.

نوشته های مشابه

‫5 دیدگاه ها

  1. آقای امرالله صالح یکی از نخبگان با استعداد و پرحرکت و ممتاز کشور ما میباشد. گاهی در ذهنم سوال ایجاد میشود که چرا جمعیت اسلامی افغانستان با داشتن او شکر خدا را بجا نمی آورد و از استعداد و انرزی او در سیاستها ی کلان مملکتی استفاده نمیبرد.

  2. هر دوی این ها، شخصیت های مطرح خراسان زمین اند و باید به دیدگاه آنها ارج گذاشت. در خراسان ما، آزادی بیان یک امر طبعی است. آقای صالح می تواند هر که را که بخواهد، نقد کند و دیدگاه خود را در مورد عملکردهای یک وزیر ابراز کند. انتقاد آقای صالح، یک انتقاد شخصی نبوده، ایشان وزیر خارجه کشور را نقد کردند.

  3. یک چیز مسلم مینماید و آن اینکه افغانستان هرگز به شاهراه ترقی و پیشرفت و عدالت قدم نخواهد گذاشت، تا اینکه به سنت شکنی دست نزند و عقل و خرد را پیشه نسازد و دست آورد های علمی جهان مدرن را رهنمای عمل خود قرار ندهد. باید:
    – سنت شگنی یعنی چانس رویش را به آن افکار و تجارب کهنه که مردم افغانستان را با لحاف بدبختی پیچانده است و طالب و داعش زائیده است و زمینه فعالیت مدرسۀ نوع مدرسه های پاکستانی را مساعد ساخته است که طالب میزاید و حزب تحریر می رویاند، نداد، و اسلام ناب محمدی(ص) را از گرو نیروهای شر طالبی و داعشی و حزب تحریر ، نجات داد. رهبر پرستی، زیر پا کردن اصول اداره، اجاره پست های دولتی و حزبی، بخیلی و خود خواهی هم عین ضرر را دارد که طالب و داعش.
    – عقل گرائی یعنی شیوه فکر کردن بر اساس شک و سوال و سنجش و حساب گری.
    – روی کرد مدرن یعنی در هر قدمیکه بخاطر سر افرازی افغانستان و سعادت مردم آن برداشته میشود، دست آورد های علم معاصر امروز را وسیله ساخت. مثلیکه در فعالیتهای مخابراتی از تیلفون های چیبی و در سفر خود از موتر و طیاره و در تداوی خود از ماشینهای مدرن طبی استفاده میکنیم در پیشبرد امور اجتماعی و دولتی و خدماتی و اداره و رهبری هم باید از طرز تفکر جدید و مدرن استفاده نمائیم.

  4. “ما بیش‌تر از هر چیزی دیگری نیاز داریم تا انسان‌ها را با جوهر دانش و توانایی شان میزان کنیم و یا او موافقت و مخالفت کنیم. من هیچ دلیلی جز فهم، توانایی، سنت شکنی، عقل‌گرایی و روی‌کرد مدرن، برای حمایت از صالح ندارم و بخاطر همین ویژگی هایش او را برای جریان عقل‌مند شدن سیاست افغانستان غنیمت و قابل ستایش می‌دانم.”

    بیان واقعبینانه، و قابل تأیید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا