چند سخن كوتاه به مناسبت هشتم مارچ
در آغاز، روز هشتم مارچ را كه روز همبستگی بين المللی زنان و دفاع از حقوق زنان بمثابه نيمی از پيكر جامعه بشری ناميده شده است برای تمام زنان جهان وبخصوص زنان داغديده وغم ديده افغانستان تبريك و تهنيت گفته آرزومندم كه روزی برسد تا قشر اناث جامعه فلاكت زده افغانستان از زير بار استبداد جنسی آزاد و زندگی انسانی داشته باشند. یکصد و پنجمین سالروز تاريخی هشتم مارچ درحالی از طرف جامعه جهانی تجليل ميگردد كه خشونت برعليه زنان در “جهان سوم” بخصوص در افغانستان بمثابه بخشی از جامعه جهانی به اوج خود رسیده وبه يك نورم اجتماعی عادی تبديل شده است. آزار و اذيت زنان، ازدواج های اجباری، لت وكوب بی رحمانه زنان، تجاوز جنسی، استخدام های تحميلی در عمل فحشآ و ده ها مظالم غير انسانی ديگر، سطح خودكشی و خودسوزی زنان جامعه افغانستان را به شكل بی سابقه يی بالا برده است. گزارش های نقض حقوق زنان در افغانستان تكان دهنده بوده و كشور ما هنوز يكی از دولت های متبارز خشونت برعليه زنان باقی مانده است. قرار آخرين گزارش یکی از سازمان های بین المللی غیردولتی، با گذشت نزدیک به سیزده سال از سقوط رژیم طالبان در افغانستان، این کشور هنوز محل خطرناکی برای زنان ميباشد. این سازمان با انتشار یک گزارش می گوید افغانستان هنوز از معدود کشورهای جهان است که میزان خودکشی زنان درين كشور سرسام آور بوده و قابل تشویش جدی جامعه جهانی است. بسیاری از قوانینی که برای حمایت از زنان در این کشور وضع شده به درستی اجرا نميگردد و میزان مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان در سطح پایینی قرار دارد. موسسه بین المللی “نوع زن” (Woman Kind) در تازه ترین گزارش خود در مورد وضعیت زنان در افغانستان مينويسد كه زنان در افغانستان هنوز از کمترین میزان حمایت در برابر خشونت برخوردار بوده و نیازهای اولیه آنان در جامعه برآورده نمی شود. اين موئسسه تحقيقاتی ميگويد: “ما شاهد هستیم که هشتاد درصد زنان از خشونت های خانوادگی رنج می برند، شصت درصد ازدواجها اجباری است و نزدیک به پنجاه وهفت درصد دختران مجبور می شوند در سنین زیر شانزده سال ازدواج کنند. عمل جنايتكارانه عليه زن در افغانستان از قطع كردن پنجه های پای تا گوش بريدن ها، بينی بريدن ها و آب جوش ريختاندن ها و تجاوزات جنسی سرخط اخبار منابع داخلی و خارجی را با انتشار فوتو های مستند واقعه تشكيل ميداد. به اينترتيب فهرست بی پايان آمار، ارقام و گزارش های تكان دهنده استبداد عليه زن جامعه افغانستان را ميتوان ادامه داد. از جلسه بن و شكست طالبان از قدرت دولتی تقريبآ سیزده سال ميگذرد ولی هنوز تغييرات لازم در زندگی زن در افغانستان بوجود نآمده است. مسئله زن وحقوق انسانی آنرا در افغانستان نميتوان با شعار های خشك وخالی و اقدامات فارموليته و تبليغاتی حل نمود. تسجيل وتنظيم حقوق زن توسط قانون اساسی و دگر قوانين نيز در همچو جامعه عقب مانده و سنتی مانند كشور ما كار غير اساسی وغير موثر ميباشد. ازينكه چند نفر زن در پارلمان ويا شورای ولايتی قانونآ حضور داشته باشند كار خوب است ولی برای حل پرابلم استبداد عليه زن كافی نيست.
مگر برای حل مسئله زن در جامعه واقداماتيكه برای نجات زن در افغانستان حياتی شمرده ميشود، ميتواند قرار ذيل باشد:
اول – مبارزه عليه بيسوادی ، فقر و بيكاری ،
افغانستان يكی از كشور های نادر عقب مانده و مسئله سواد در سطح سرسام آوری پائين ميباشد و اين مسئله باعث آن ميگردد كه نه زن به حق و حقوق خود پی ببرد ونه هم مرد سرحد حقوق و وجايب خود را به نسبت مناسبت با زن درك نمايد. به اين اساس حل فقر و بیسوادی ميتواند بستر حل تمام مشكلات، از جمله حقوق زن در جامعه باشد.
دوم – توجيه جامع و تطبيق واقعی دين مقدس اسلام با درنظرداشت شرايط عصر و زمان، دين مقدس اسلام آنقدر جامع و كامل است كه درصورت توجيه و تفسير اوامر اسلامی، ميتوان در هر زمان مطابق سطح رشد جامعه انسانی از آن مستفد گرديد. زيرا قسميكه علمای كرام ميدانند، از اوامر شرعی گاهی معنی و مفهوم مجازی مراد ميباشد نه حقيقی ، به اين ارتباط روايتی وجود دارد كه گفته ميشود (روزی حضرت رسول الله “ص” با صحابه نشسته و سخن ميگفتند كه ناگهان شخصی آمد وبا عصبانيت شروع به دشنام دادن اهل مجلس از جمله حضرت رسول خدا كرد. درينحال حضرت رسول اكرم به يكی از صحابی امر فرمودند و گفتند: برخيز زبانش را قطع كن ! صحابی برخاست وبه يراق خود دست انداخت تا امر رسول خدا را به مفهوم حقيقی امر بجا كند يعنی زبان آن شخص را قطع كند ، درينوقت حضرت پيغمبر به صحابی گفت كه تو چه ميكنی؟ و او جواب داد كه : يا رسول خدا مگر شما امر نكرديد كه زبانش را قطع كنم !!! محمد “ص” خنديد و گفت : اين شخص گشنه است كه ما را دشنام ميدهد، تو برو و چيزی بيار كه بخورد و شكم اش سير وبعدآ زبانش خودبخود قطع ميشود يعنی كه خاموش ميشود.) دین مقدس اسلام مقام زن را گرامی داشته است، احترام به مقام زن عبادت شمرده ميشود. روايت مذهبی وجود دارد، وقتيكه حضرت بی بی عايشه “زضی الله عنها” داخل خانه ميگرديد، حضرت رسول اكرم محمد “ص” به احترام او از جای خود بلند ميشد. حضرت محمد “ ص” با اين عمل آموزنده خود برای مسلمانان، ميخواست به پيروان خود نشان دهد كه مقام زن در جامعه چقدر بالا است.
سوم – تفريق اوامر دين مقدس اسلام از باور ها، فرهنگ ها و سنن قومی و قبيلوی، مثلآ وقتيكه گفته ميشود كه زن از خانه بيرون نيايد، این گپ دين نيست بلكه احتمالآ يك برداشت منفی از ستر عورت است. درحاليكه حديث رسول اكرم “ص” است كه ميفرمايد (طلب العلم فريضته علی مسلم و المسلمه) و در جای ديگر ميفرمايند (اُطلب العكم ولوكان فی السين) يعنی “طلب علم برای مرد و زن فرض است” و همچنان كه گفته شده “ جستجو كنيد علم را ولو كه در چين هم باشد“ پس اگر يك زن از خانه بيرون آمدن اجازه نداشته باشد، چگونه ميتواند كه علم را جستجو كند !!! اگر مرد در چهار بجه صبح زمستان زن خود را از بستر گرم بالا ميكند كه به طهارت او آب بدهد، اين امر دين اسلام نيست بلكه يك سنت ظالمانه مردسالاری است كه بنام دين ختم ميگردد و ده ها و صد ها مثال ديگر وجود دارد كه سنن بجای اوامر شرعی قلمداد ميشود كه ذكر همه آنها باعث تطويل كلام ميگردد.
چهارم – اصلاحات جدی در سيستم قضائی كشور،
مسئله مهم ديگری است كه ميتواند، زن را از اسارت سنت ها و تعبير های قرون وسطی ئی بيرون آرد. تا وقتيكه قضا در جامعه افغانستان، زن را غيركامل الحقوق ميشمارد ويا به عباره ديگر، زن را نصف مرد ميشمارد، اسارت زن از بين نخواهد رفت. امروز در جوامع اسلامی ديگر مانند مصر و توركيه و بعضی ممالك ديگر تعبير بسيار مدرن از دين صورت ميگيرد كه البته آخرين خبر آزادی زن از اسارت تعبير های نادرست اوامر اسلامی همانا تعيين نخستين زن عاقد نكاح درمصر بود كه البته زن درجوامع اسلامی تا اكنون اجازه نداشت كه قاضی عقد كننده نكاح باشد. و همچنان نظر به اخبار منتشره بعضی از منابع خبری چند سال قبل در لوس انجلس امريكا، اولين بار نماز جمعه به امامت يك زن خوانده شد. شاید هم این عمل نمادین و سمبولیک باشد ولی به هر حال از زمره تلاشی برای رهائی زن از قید و بست قوانین ناعادلانه باید شمرد. مگر متآسفانه در افغانستان به ارتباط حل اساسی و بنيادی حقوق زن تاهنوز كاری از جانب نه دولت های گذشته ونه هم دولت فعلی افغانستان صورت نگرفته است و زنهای بدبخت كشور در قفس تظلم سنت های ناشايسته جامعه قرون وسطی يی در اسارت باقی مانده اند. اينرا به صراحت بايد اذعان نمود، تا زمانيكه مسئله حقوق زن در افغانستان بشكل بنيادی كه چهار اصل آن فوقآ تذكر داده شد، طرح نگردد، ديگر راهی برای حل مسئله وجود ندارد در آخر سخن يكبار ديگر هشتم مارچ روز بين المملی زنان را برای تمام زنان جهان و بخصوص زن های بی دفاع و بيچاره افغانستان تبريك گفته و آرزو ميبرم كه روزی بيآيد كه زنهای افغانستان از اسارت “نامرد سالاری” رهائی يابند.
ومن الله التوفيق