واقعبينيهاي ديرهنگامِ حكومت
ضربالمثل معروفی است كه ميگويد «ماهي را هر وقت از آب بگيري، تازه است»؛ ولي در سياست چنين ماهياي وجود ندارد كه بتوان آن را هر زمان كه خواستي، صيد كني: ماهي سياست ميگندد و تاريخ مصرف آن ميگذرد. امروز آنچه را كه دولتمردان كشور در رابطه به قضاياي مهم سياسي مطرح ميكنند، هرچند تغييرات مثبتی را در مواضع آنها نشان ميدهد؛ ولي از نظر زماني ديگر جاذبه ندارد و به تاريخ پيوسته است. دولت ديرجنبيده و دير متوجه ريشهي قضايا شده است و يا شايد هم به تجاهل عارف دچار شده و به گونهي آگاهانه، مسايلي را براي فرونشاندن جو عمومي بيان ميكند.
شهادت استاد رباني به هر حال تكانههايی را در لايههاي مختلف جامعه ايجاد كرده و حكومت هم ناگزير است با توجه به جو ايجاد شده، از خود نشانههايی را در همنوايي و همصدايي با مردم بروز دهد. اگر واقعاً اين مواضعِ جديد خصلت اصلي سياستهاي دولت را تشكيل ميداد، بدون ترديد حالا و در چنين برههیي از زمان ما شاهد آن نبوديم و بايد خيلي پيشتر از اين حوادث جانگداز و دلخراش، در راهبردهاي حكومت بازتاب مييافت.
ترس از اينجا نشأت ميگيرد كه بازهم حكومت بخواهد بازي دوگانه را در مسايل حساس و مهم كشور ادامه دهد و بدون آنكه در پس اين اظهارات و موضعگيريهاي تازه، نيات واقعي وجود داشته باشد، برنامهها، طرحها و حرفهايی به نرخ روز پنهان باشند؛ حرف و سخنهايی از همان دست كه هرازگاهي رييس جمهوري و برخي مشاوران او بيان ميكنند. حتا اگر به اين موضعگيريهاي تازه هم به گونهي دقيق نظر انداخته شود، بازهم فرصت آنها گذشته و ضرورت اصلاحات اساسي را در سياستها كه شامل تغيير در مهرهها و كارگزاران نظام ميشود، منتفي نميكند.
به چنين تغيير ديدگاههايی، بايد تغييرات ديرهنگام گفت كه به دليل گذشت زمان، نميتوان آنها را در زندگي عملي جامعه پياده كرد. سراسيمگي در اين ديدگاهها، به وضوح خود را نشان ميدهد و بيانگر اين مسألهاند كه آقاي كرزي و اطرافيان او بدون آن كه تأمل عميق و دقيق نسبت به مسايل و قضاياي كشور انجام داده باشند، ضرورت تغييرات را به عنوان ابزار سركوب خواستهاي بر حق جامعه استفاده ميكنند.
چرا امروز آقاي كرزي با دستپاچگي اعلام ميكند كه صلح با كي؟ چرا امروز پس از اينهمه سال و ماه خونين و رعبآور به اين نتيجه ميرسد كه مشكلات كشور را بايد از مجاري قانوني و بينالمللي حل كند؟ آيا به راستي اين مواضع صادقانه و از روي شناخت است؟
به هيچوجه نميتوان قانع شد كه آقاي كرزي و تيم او در يك شب دچار چنين تحول بزرگي شده باشند و بخواهند نسبت به سياستهاي گذشتهی خود تجديد نظر كنند؛ چون به هر حال ديدگاهها و مواضع، يكشبه حاصل نميشوند و بايد در سير طبيعي خود انسانها با مطالعه و تحقیق به يك سري مسايل تازه دست پيدا كنند و يا نسبت به ديدگاههاي گذشتهی خود، بخواهند تغييراتي را رونما كنند.
جامعه به دنبال ترور شخصيت بزرگي چون استاد رباني، تكان خورده است و اين تكان را در تمام سطوح ميتوان حس كرد. جامعه پرسشهاي زيادي دارد كه دولتمردان بايد به آنها پاسخ دهند و اين افراد براي گريز از اين پاسخدهي، تلاش ميكنند كه نشان دهند در حال بازنگري و ايجاد تغييرات در تمام سطوح اند.
چرا آقاي كرزي در پاسخ به پرسش خبرنگار تلويزيون نور مبني بر اينكه آيا نهادهاي امنيتي در اين مورد تقصيري ندارند، با سراسيمگي گفت: نه هيچ كسي مقصر نيست، بلكه آرزوي ما براي صلح سبب شد كه اين اتفاق ناگوار به وقوع بپیوندد. آيا اين پاسخ به معناي رفع مسووليت از نهادهاي امنيتي در خصوص تأمين امنيت كشور نيست؟
چرا پس از شهادت استاد رباني، آقاي كرزي به نهادهاي امنيتي دستور ميدهد كه نسبت به امنيت جاني شخصيتهاي مطرح كشور اقدامات جدي روي دست بگيرند؟
از سوي ديگر، آقاي كرزي ميگويد شوراي عالي صلح يك نهاد غيردولتي بود و ما در حكومت نميخواستيم كه در امور يك نهاد غيردولتي و بيطرف دخالت داشته باشيم. اينجاست كه بايد فرياد كشيد و نسبت به اين سياست اعتراض كرد. مگر كميسيون مستقل انتخابات يك نهاد بيطرف نبود كه آقاي كرزي و تيم او چنان در مسايل انتخاباتي دخالت كردند و دادگاه ويژه ساختند كه كل انتخابات و نظام دموكراسي را در كشور به بيراهه كشاندند. آيا دخالت در امور انتخاباتي مجاز است، ولي دخالت در تأمين امنيت شخصيتهاي درون شوراي عالي صلح مجاز نيست؟
اين تغيير جهتهاي لفظي به هيچ وجه نميتواند رضايت مردم معترض كشور را فراهم كند. جامعه به تغييرات نياز دارد و آقاي كرزي بايد دقيقاً درك كند كه اين تغييرات بايد از شخص او آغاز شود و نه از جاي ديگري. مردم ديگر منتظر تغييرات و بازنگريهاي جزيي حكومت در امور كشوري نميتوانند باشند، آنهم كه احتمال اين تغييرات بسيار كم به نظر ميرسد؛ چرا كه دولت در طول ده سال گذشته وعدههاي زيادي به مردم داده بود، ولي نتوانست به اين وعدهها جامهی عمل بپوشاند. حالا چه ضمانتي وجود دارد كه تغييرات تازه از سوي تيمي كه هيچ انگيزه و انديشهیي براي تغيير ندارد، رونما شود؟
___
برگرفته از ماندگار