پرونده دو جنگ در کارنامه اوباما
طرز فکری که به پیروزی اوباما و دموکراتها کمک کرد، کمکم ارزش خود را از دست میدهد. وقتی که باراک اوباما برای ریاست جمهوری کاندیدا شد، هیچیک از دیدگاههایش به اندازة دیدگاه او دربارة جنگ عراق مورد توجه نبود.
او از ابتدای جنگ با آن مخالف بود و پس از رسیدن به ریاست جمهوری اعلام کرد طی ۱۶ ماه اکثر سربازان آمریکایی، خاک عراق را ترک خواهند کرد؛ بر خلاف «جان مککین»، رقیب جمهوریخواه او که گفته بود سربازان آمریکایی باید ۱۰۰ سال در عراق بمانند.به دلیل همین دیدگاه، بخش بزرگی از رأیدهندگان که از این کشاکشها خسته و از جنگی که جورج بوش آنرا به راه انداخت بیمناک شده بودند، به اوباما متمایل شدند.تقریباً سه ماه بعد او به عنوان رئیس جمهوری سوگند خورد و طی سخنانی در ۳۱ اگوست از دفتر ریاست جمهوری در کاخ سفید اعلام کرد که مأموریت جنگی ما در عراق به پایان رسیده است.ادامه…
طبیعتاً آن لحظه باید یک پیروزی برای رئیس جمهوری و نوعی تخلیه روانی برای مردم آمریکا بهحساب میآمد، ولی درست بر خلاف پیشبینیها، آن سخنان برای مردم، تو خالی و عکسالعمل آنان فقط سکوت بود.
اوباما سعی داشت تا حدودی از اشتباهات جورج بوش اجتناب کند. مثلاً وقتی که در عراق شورشهای خونین بهراه افتاد، بوش در حالی که لباس جنگ پوشیده بود و از یک جت جنگنده پیاده میشد، با شادمانی و امیدوارانه گفت مأموریت ما انجام شده است و به دلیل همین اظهارات، مورد نکوهش و انتقادهای بیشماری قرار گرفت. در همان زمان، اوباما بلافاصله اظهار کرد سیاستمداران عراقی دچار سردرگمی شدهاند و افراطگرایان به عملیات بمبگذاری خود ادامه خواهند داد.
اکنون فقط بخشی از نیروهای آمریکایی از عراق خارج شدهاند و تقریباً ۵۰ هزار سرباز در عراق باقی ماندهاند.
با وجودی که فرماندة نیروهای آمریکایی مستقر در عراق میگوید سربازانش برای تربیت و آموزش نیروهای امنیتی عراق در آنجا ماندهاند، ولی عملاً آنها عملیات جنگی هم خواهند داشت؛ چیزی که اوباما از آن به عنوان «مأموریت هدفمند مبارزه با تروریسم» نام میبرد.
بنابراین در اذهان مردم آمریکا، هنوز زمان پایان جنگ مشخص نیست و فقط نام آن از «جنگ برای آزادی مردم عراق» به «جنگ برای شروعی جدید» تغییر یافته است.
همانگونه که «کن گاد» از مرکز پژوهشی پیشرفت آمریکا میگوید، «۵۰ هزار نفر را نمیشود نادیده گرفت».
علیرغم خروج سربازان آمریکایی از عراق، اوباما فعالیتهای جنگی آمریکا را در افغانستان تشدید کرده است و همین واقعیت تأثیر عملکرد او را (خروج از عراق) تحتالشعاع قرار داده است. رئیس جمهوری اعتراف کرد: «پس از حدود ۱۰ سال جنگ در افغانستان برخی مردم آمریکا سؤالاتی جدی دربارة مأموریت ما در آنجا دارند که این سؤالات قابل قبول است.»
از این سخنان میتوان نتیجه گرفت که اگرچه اوباما تلاش میکند بین جنگ نابخردانه در عراق و جنگ هوشمندانه در افغانستان تفاوتی قائل شود، ولی مردم آمریکا فکر میکنند درگیر شدن در جنگ افغانستان هم مانند عراق اشتباه است و دورنمایی مهآلود دارد. «جاستین روون» که عضو سازمانی متشکل از فعالان چپگراست که مخالف هر دو جنگ هستند، میگوید اعضای گروه او جنگ در افغانستان را مانند باتلاقی میدانند که آمریکا در آن گرفتار شده و همین امر، نگرانیهای آنها را افزایش داده است.
شکست باراک اوباما در برآوردن انتظاراتی که در عرصة جهانی از او انتظار میرود، نه فقط در آمریکا، بلکه در میان مسلمانان جهان هم ناامیدی ایجاد کرده است. به دلیل تأثیر نفرتانگیزی که جورج بوش از خود و آمریکا در اذهان و عقاید مسلمانان بهجا گذاشت، بسیاری امیدوار بودند که ظهور رئیس جمهوری منطقیتر و ملایمتر، به آمریکا کمک کند تا این اثرات سوء از اذهان پاک شود.
به گزارش مرکز تحقیقاتی «پیو» «Pew»، در ماه ژوئن در مصر، شمار کسانی که گفتند به اوباما اعتماد دارند، از ۴۲ درصد به ۳۳ درصد و در پاکستان از ۱۳ درصد به ۸ درصد کاهش یافت. دلیل چنین نتایجی کاملاً مشخص است.
سخنان اوباما در قاهره توقعاتی را در مسلمانان ایجاد کرد که اکنون باید تمامی آنها برآورده شود. مثلاً او هم مانند بوش قول داد زندان «گوانتانامو» را تعطیل کند، ولی هنوز آن زندان به فعالیت خود ادامه میدهد.
اوباما سربازان آمریکا را از عراق فراخواند، اما سربازان بیشتری را به افغانستان فرستاد و افراد بیخاصیتی را برای سرکوب تروریستها در پاکستان به کار گمارد. او در قاهره گفت وضع اسفناک فلسطینیها غیرقابل تحمل است، ولی آنان همچنان بیخانمان هستند. از نظر مسلمانان اوباما که در گذشته فردی خارقالعاده به حساب میآمد، اکنون در ادارة امور درست، مانند دیگر روسای جمهوری آمریکا عمل میکند و همان اشتباهاتی را مرتکب میشود که روسای جمهوری قبلی هم به بهانه حفاظت از منافع آمریکا، انجام میدادند.
در حالی که دنیای اسلام به اوباما فقط به چشم یکی دیگر از رؤسای جمهوری عادی آمریکا نگاه میکند، اما او روز به روز برای مردم آمریکا غریبهتر میشود.
در نتیجة این تغییر دیدگاه عمومی، اوباما در سخنانش دوباره قول داد که تا جولای سال آینده از تعداد سربازان حاضر در افغانستان بکاهد و تا سال ۲۰۱۱ تمامی نیروهای آمریکایی را از عراق باز گرداند، ولی طبق گزارش مؤسسه «راس موس» اکنون آمریکاییان در مورد موضوع عراق، اوباما و طرفداران دموکراتش را کمتر از جمهوریخواهان قابل اعتماد میدانند.
مدیر مؤسسه «اسکات راس موس» هشدار میدهد این نتایج به سادگی نشاندهندة تغییر و چرخش واضح مردم به سوی جمهوریخواهان است تا یک تغییر عقیده درباره جنگ عراق، اما نباید این حقیقت را نادیده گرفت که این تغییر نگرش، برای کاندیداهای جمهوریخواه در انتخابات میان دورهای کنگرة آمریکا که درنوامبر آینده برگزار میشود، ناقص و ناکافی است و آنها نیز با مشکلات زیادی روبرو هستند.
واقعیت این است که بسیاری از آمریکاییان علاقة چندانی به هیچیک از این دو جنگ ندارند. نظرسنجی ماه گذشته مؤسسه راس موس نشان میدهد فقط از نظر ۴۰ درصد مردم آمریکا، جنگ عراق و برای ۴۱ درصد، جنگ افغانستان مهم است. در مقایسه با آنها،
۸۵ درصد مردم رسیدگی به اوضاع اقتصادی را مهمتر میدانند.
در ماه می ۲۰۰۸ که اوباما برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد شد، ۵۸ درصد مردم فکر میکردند مسأله عراق بسیار مهم است.
براساس گزارش مؤسسه راسموس، از آگوست ۲۰۰۸، هنگامی که نظام مالی آمریکا در تنگنا قرار گرفت و شدت رکود اقتصادی نمایانتر شد، تشویش و نگرانی در مورد جنگ عراق کاهش یافته است.
یک ناظر سیاسی آمریکایی میگوید: «جنگ عراق برای ساستمداران آمریکا دیگر طرف توجه نیست.» [اوباما در نیمة راه خود، بهطور ضمنی بحث و گفتوگو در مورد دوجنگ را به بحث در مورد اقتصاد کشور تغییر داد. او گفت مهمترین وظیفة ما بازسازی اقتصاد کشور و بازگرداندن میلیونها بیکار به سر کارشان است.
او اظهار کرد با عقبنشینی از عراق، سرمایههایی که قبلاً برای جنگ صرف میشد، باید صرف بهبود اقتصاد و رفع مشکل بیکاری شود.
یکی از اعضای سازمان ضدجنگ «مووآن» میگوید: «اوباما به قول خود مبنی بر عقبنشینی ارتش از عراق عمل نکرده است و اکنون او و طرفداران دموکراتش بیش از گذشته با مشکلات عمیق مواجه هستند.» او اذعان میدارد که تعدادی از فعالان دموکرات به دلیل اشتیاق بسیار اوباما به جنگ در افغانستان، که احتمالاً اثرات زیادی هم بر بالا رفتن بودجه و هزینههای جنگی دارد، دلسرد و دچار سرخوردگی شدهاند.
این فعال ضدجنگ معتقد است دوجنگ عراق و افغانستان تأثیری بر آرای مردم در انتخابات میان دورهای کنگره آمریکا ندارد. آنچه برای آنها مهم است، وضع اقتصادی کشور است که بر دیدگاه و رأی آنها تأثیر میگذارد.
واقعیت این است که رئیس جمهوری شرایط نگرانکنندة اقتصادی را احساس کردهاست و در سخنانی که در مورد موفقیتهای ارتش آمریکا ایراد کرد، در مورد اهمیت سیاست کاهش علاقه و توجه مردم به جنگ عراق وافغانستان مفصلاً توضیح داد.
ممکن است این دو جنگ تأثیر زیادی بر آرای دموکراتها نداشته باشد، ولی مورد حمایت جمهوریخواهان هم نیست و همچون دو انتخابات گذشته، عامل تحریک جناح چپ خواهد بود.
یکی از دموکراتها میگوید: «صحبتهای کلیدی و مهم، ارزش خود را از دست داده و جای خود را به موضوعات کوچک و به نوعی جذاب داده است که در رقابتهای انتخاباتی دربارة آنها بحث میشود مثلاً با کاهش شوک عاطفی از حادثه ۱۱ سپتامبر، باعث شرمساری بسیار است که سیاستمداران همچنان از جنگ علیه القاعده برای رقابتهای انتخاباتی خود استفاده میکنند.»
ترجمه: سهیلا غلطانی