سلسله درس های پیرامون انواع و اقسام طالبان
در درس های گذشته گفتيم که سه نوع طالب وجود دارد: طالب تندرو، طالب ميانه رو و طالب سست رو، که هر کدام اينها به نوبه خويش به شاخه های کوچک ديگری تقسيم بندی ميشوند. طالب تندرو به دو شاخه طالب انفجاری و طالب انتحاری تقسيم شده و ساحه فعاليت تخريبی هر دو شاخه را انسان ها، حيوانات و جمادات تشکيل داده و ابزار کارشان عموما بمب و واسکت انتحاری می باشد.
طالب ميانه رو نيز در ابتدا به طالب ميانه رو اعدامی و طالب ميانه رو اخطاری تقسيم ميشود که ساحه فعاليت هر دو گروپ را قتل و ضرب و شتم انسان ها تشکيل داده ابزار کارشان کارد ، تبر ، ساطور ، کيبل و دُره می باشد.
شاخه طالب ميانه رو اعدامی به نوبه خويش از نوع طالب کيبل کش ، طالب حلق آويز و طالب ذبح اسلامی تشکيل ميگردد به همين ترتيب شاخه طالب ميانه رو اخطاری نيز از نوع طالب گوش بر، طالب بينی بر و طالب انگشت بر تشکيل ميگردد.
گروپ سوم طالبان را طالبان سست رو گويند که در زبان عاميانه بنام طالبان بدل مشهورند و اينها نيز به دو شاخه طالبان نکتايي پوش و طالبان چپن پوش تقسيم بندی می شوند که مشترکات هردو شاخه عبارت است از انکشاف دماغی بيشتر افراد اين دو شاخه نسبت به ساير شاخه های طالبان و به يقين ميتوان در يک جمع بندی کلی گروپ سوم طالبان را در جمله طالبان اهلی و دو شاخه ديگر را در جمع طالبان وحشی قرار داد.
چيزيکه اين دو شاخه را از هم متمايز ميسازد اينست که طالبان نکتايی پوش برعلاوه خصوصيت های اخلاقی رندی و زرنگی ، رياکاری و عوامفريبی که طالبان چپن پوش نيز بدان متصف اند ايشان از سواد و دانش علمی نيز برخوردار اند که طالب چپن پوش فاقد اين صفات بوده و در جبران اين نقيصه به همان ميزان درعوامفريبی و معاملات سياسی از خود مهارت و کاردانی نشان ميدهد.
با وجود اين دسته بندی ها و تفاوت های چشمگير طالبان و حشی و طالبان اهلی ايشان مانند يک پيکر واحد درفعاليت های سياسی و تخريبی عرض اندام کرده تقسيم بندی کار هارا به نحو احسن انجام ميدهند.
طالبان اهلی مسؤليت طرح و پلانگذاری ، تدارکات مالی، تبليغات و معاملات سياسی را عهده دار شده و در قتل و کشتار های طالبانی مستقيما دخالت نکرده بلکه از دور و از پشت ميز به هدايت و کنترول جريان امور می پردازند ، طالبان وحشی مسؤليت اجرای امور را در عمل عهده دار شده بدون چون و چرا به اجرای اوامر پرداخته و آنرا چون وجيبه دينی بی درنگ انجام داده در انتظار پاداش عملش چشم از جهان می پوشد و پاداش آنرا طالب اهلی در همين جهان و بدون انتظار زياد بدست می آورد. تا که احمق در جهان باشد مفلس در نمی ماند.