مهندسی کنفرانس لندن و مهندسان ناکام
کنفرانس لندن از چندمین کنفرانسی است که مردم افغانستان و جامعهی جهانی نسبت به آن توقعات زیادی دارند. این کنفرانس در حالی بازاری و رسانهیی گردیده است که، حکومت کرزی به کار خود آغاز نکرده و قرار است که او با داشتن طرح های افغانی به گفتهی سخنگویش در آن كنفرانس شرکت کند. کنفرانس لندن چنانکه پیش از پیش معلوم می گردد بر محور تأمین امنیت، مبارزه با فساد اداری و مذاکره با طالبان می چرخد. این در حالیست که موضوعات یاد شده برای مردم ما سخن تازهیی نیست، جامعهی جهانی از همان آغاز حملات نظامی به این کشور با طرح این موضوعات وارد افغانستان گردید. در کنفرانس های دیگری بین المللی که برای اين كشور برگزار گردید، طرح های مشابهی از سوی مهندسان داخلي به جهان پیشنهاد گردید، که عملی شدن آن به دست حکومت کرزی و مأموران ناكام وي نه تنها وضع را بهتر نساخت که فاجعه هایی دیگر را برای مردم به میان آورد.
در واقع همان طرح های سطحي نگرانهیی بودند که امکان عملی شدن آن ها وجود نداشت و برای بهبود اوضاع این کشور تا این حد مضر تمام شدند. هرچند که در عملی نشدن این طرح های نا سنجيده شده برای كشور میان حامد کرزی و این مهندسان اختلافات جدی به وجود آمد، اما جالب توجه این است که وقتی سخنگوی رییس حکومت از طرح افغانی سخن می گوید، از جمله همان طرح های است که گفته مي شود به دست آقای اشرف غنی، انور الحق احدی و علی احمد جلالی و… ریخته می شوند؛ گویا کسانی دیگر هنوز از امتیاز شهروند بودن افغانستان برخوردار نگردیدند تا با ریختن چنین طرح های خود را شریک سازند. امروز که تمام جهان به فکر فرار از بحران افغانستان و برای نجات کشور از بن بست می خواهند کنفرانسی را راه اندازی کنند، مهندسان فرصت طلب بار دیگر می خواهند اهداف کنفرانس را بر محور ارزش های قومی و محدود بچرخانند. این طرح های افغانی از جملهي طرح های هستند که بار دیگر کشور را در کام بحران و بدبختی فرو خواهند برد.
شاید هدف بنیادی این کنفرانس برای حیات سیاسی این کشور مهم باشد؛ زیرا نشان دهندهی این است که بار دیگر جامعهی جهانی در قبال كشور و برای رهایی مردم ما از مشکلات داغ، دیدگاه خودرا تغییر دهند. اما بار دیگر در صورتی که طرح آن از سوی چند فرد محدود و ناكام ریخته شود، همانند کنفرانس های پیشین نتیجهی وارونه را خواهد داد، نه آن نتایجي را که به منظور پیداکردن راه حل به این کشور سنجیده می شود. جهان به فکر امنیت، ثبات و آرامش و بیرون شدن از بن بست در افغانستان هستند اما این مهندسان که به قول خودشان درد کشور را جز آنان کسی دیگری خوب نمی فهمد، به فکر دامن زدن به قوم گرایی و ابزاری کردن حکومت برای سرکوب طيف هاي دیگر و با تکیه بر حکومت انحصاري می خواهند اين طرح را فراهم بکنند و دیگر هیچ چيز برای شان اهمیت ندارد.
طرح های ریخته شده در صورتی که در این کنفرانس بین المللی عملی شوند، دست کم از چندین ناحیه به نفع مردم افغانستان نخواهند بود: نخست این است که در عملی شدن این طرح که بیش تر بر مبنای سلیقه های قومي ریخته شده، نتیجهی مطلوبی را در پی ندارد، جز آن که بحران تازه از سر آغاز گردد و سال ها کشور را بی دوا رها کند. چون که افغانستان هر آسیبی را که تا اکنون دیده از همین ناحیه بوده که مهندسی آن را افرادی کردند که از دامن انديشه هاي كوچك متولد شدند. دوم این که تمام طرح های مهم و حیاتی که برای اين كشور در نظر گرفته شود پاکستان به نفع خود نمی بیند. بناً وقتي چنین است، باید آن چه که از سوی جهان تدارک دیده می شود، تا آن که بحث افغانستان در میان بیاید، باید جهان در گام نخست به فکر پاکستان باشد و بعد اين كشور.
از قراین چنین بر می آیدکه در کنفرانس لندن که گويا نام و مديريت آن از جانب افغاني خوانده مي شود، در اصل بر محور منافع حکومت پاکستان می چرخد. به اين صورت بحث پاکستان وقتی در میان می آید که منطقاً نباید امید داشت که افغانستان چندان سودی را نصیب خود کند.
معلوم می گردد که پس از چرخش قدرت در امریکا و دست به دست شدن قدرت از یک حزب به حزب دیگر، رویهی آنکشور دچار تغییر گردید، حتا تا آنجا این سردی روابط پیش رفت که اوباما پاکستان را متهم به بی صداقتی در مبارزه با تروریسم کرد و گفت که امریکا را این کشور فریب می دهد. پس از این می توان گفت که چرخش روابط این دوکشور، اول بیانگر این است که یا اوباما مرتکب اشتباه گردیده یا این که در رویارویی با دولت پاکستان به شکست مواجه شده است و بنا براین، زمام امور كشور ما را از سر ناگزیری به کشور همسايه داده است. اگر چنین نيست، رنگ وبوی پاکستانی- افغانستانی کردن کنفرانس لندن چه می تواند باشد؟ پس چند چیز در کنفرافس لندن مهم به نظر می رسند، که هدف اصلی آن را منحرف و کجرو میسازند. از همین حالا با اطمینان باید گفت که کنفرانس لندن به مراتب ناکاره تر از کنفرانس های گذشته خواهد بود؛ زیرا نتیجهی آن از طرح نخست و مقدمه چيني هاي آن معلوم می گردد.
بحث دیگری که در آستانهی کنفرانس لندن مهم به نظر می رسد این است که محوری که از سوی افغانستان به جامعهی جهانی طرح می دهد، دارای عدم مشروعیت مي باشد که در عين حال، ناکارامدی، قوم گرایی، فساد اداری، و ده ها مشکل دیگر در کنار آن قرار گرفته و به صورت كل ماهيت آن را زیرسوال قرار داده است که نمی تواند اعتبار این طرح ها و برنامه ها را تضمین کند. آقای کرزی اکنون با تمام منابعی که یک نظام را مشروعیت می بخشند، در غيبت آن ها به قدرت رسیده است.
رییس حکومت نتوانسته که حتا از یک منبع مشروعیت، مشروعیت خودرا به دست آورد و برخلاف همه راه های مشروع، مشروعیت خودرا از طریق دستبرد به آرای مردم به دست آورده است. از سوی دیگر آنچه که یک نظام را در کنار دیگر منابع، مشروعیت می بخشد، کارامدی آن نظام است؛ اما باید گفت که کاهش محبوبیت آقای کرزی در همین ناکارامدی بوده که مردم به ایشان رأی ندادند تا دوام کار وي نامشروع باشد. بناً یک نظامی که از ناحیهی ناکارامدی مشروعیت خودرا از دست دهد، نمی تواند کار های حیاتی را به نفع کشورش انجام دهد. پس اشتباهات جامعهی جهانی در این است، حکومتی را که به خوبی می دانند مشروع نیست و حتا مشروعیت آن را خود آنان رسانه یی و بازاری ساختند، می خواهند راه بیرون رفت از بحران را با چنین نظامی پیدا کنند.
دراین کنفرانس چنانکه دیده می شود، بازیگر اصلی حکومت پاکستان شناخته شده؛ زیرا از یک طرف این حکومت به تمام جهان دشمن و تروریسم تربیه می کند اما با وجود همه در قضایای كشور ما باز هم دست باز دارد. این عمل مانند این است که گرگ را بر میش ها چوپان تعیین کنند. دراین طرح که مسما به افغانی گردیده، پا کستان از حکومتی که با حضور پر رنگ یک طیف مشخص جامعه به وجود آید، سودهای کلان را نصیب می گردد. بدین روی آنكشور در این کنفرانس به یک تیر چندین هدف را نشانه می گیرد:
نخست این که پاکستان در نزد کشورهای غربی که به عنوان منبع اصلی ناامنی در منطقه و جهان به حساب می آمد، با استفاده از طرح های که به نفع این کشور است اعادهی اعتبار و حيثيت می کند.
دوم با استفاده از این فرصت به عمق استراتژیک خود در افغانستان در میان مرز های مشترک می افزاید. سوم این که به خاطر مبارزه با تروریسم در خاک این کشور از جوامع غربی می تواند کریدیت های کلان را به دست آورد، تا با استفاده از این فرست سطح اقتصاد خودرا متوازن نگه دارد.
اما افغانستان در این کنفرانس همانند گذشته ها به پاکستان داده می شود تا این کشور سرزمين مارا در بازی های منطقهیی که به نفع خودش تمام گردد، به عنوان مهرهی اساسی استفاده کند، كشور ما در اين موقعيت به حيث برگهیی در آمده که پاکستان در رقابت های كلان خود با هند و کشورهای دیگر، در مواقع لازم از آن استفاده می كند.
در آخر چه ما خواسته باشیم و چه نه، و چه جهان هر تعبیری که از هدف کنفرانس لندن دارند، هدف برگزاری لندن در سطح کلان آن دوباره به رسمیت شناختن پاکستان در بازی های مهم بین المللی و در سطح افغانستان عملی ساختن طرح های است که از سوي افراد ناكام بار ها عنوان شده است. برای مهندسان این طرح از همه مهمتر این است که طرح های شان را عملی کنند، نه آوردن امنیت و آرامش و ساختن یک حکومتی که پایه های آن بر مبنای مشارکت واقعاً ملی ریخته شده باشد.
برگرفته از روزنامه ی ماندگار