امروز يك عده مردم افغانستان در كشور هاي غربي زندگي مي كنند كه اساسا اين كشور ها زياد تر امپرياليستي بودند و هستند .
در يكي از صفحات مجازي يكي از كمونبستان افغانستان بدبختي زن افغانستان را در امپرياليزم جهاني و تند گرايي ( راديكاليزم) اسلامي ميداند و جالب اين اســت كه اين عزيزان در همين كشور هاي امپرياليستي زندگي مي كنند و توصيه مي كند كه براي اينكه زن افغانستان نجات پيدا كند بايد امپرياليزم جهاني محو و نابود شود. مشكل نويسنده اين اســت كه طبيعت امپرياليزم را نمي داند و از همان سخنان احساساتي و ميان خالي كه چند نفر ساده دل باور مي كنند مي نويسد تا كلوخ باند و از آب بگذرد .
وقتي ما تاريخچه امپرياليزم جهاني را از قديم الايام مطالعه مي كنيم مي بينيم كه امپرياليزم از خود يك طبيعت خاص دارد و تا از درون نشارد از بيرون كسي آنرا از بين برده نمي تواند. وقتي يك كشور به درجه امپرياليستي مي رسد بايد چور كند، چپاول كند، دزدي كند، دزد تربيه كند، نفاق توليد كند ، استعمار كند و استثمار كند كه بتواند يك قدرت امپرياليستي شمرده شود. در هر صد سال رويه امپرياليزم تفاوت مي كند و اما طبيعت امپرياليزم يكي اســت. قرن نوزدهم تا بيستم و حالا قرن بيست و يكم در رويه تفاوت دارد . طبيعت امپرياليزم قرن بيستم و يكم پشتوانه آن بسياًر ريشه قديمي دارد و اساسا تسلط عيسيويت و يهوديت در بيت المقدس اســت نه اقتصاد كه كمونيستان باور دارند. اين دو زير نام دموكراسي و آزادي كشور ها را غارت كردند، مردمان را بي دين ساختند ، نفاق توليد كردند و وقتي سر شان حمله شد ( حملات غزه ) چنان دست را با هم يكي كردند كه تاريخ معاصر كمتر نظير آن را ديده اســت . نسل كشي مردم غزه بي سابقه اســت و اما كشتار مردم غزه و عسقلان كه حالا كسي ياد نمي كند زيرا جزء خاك اسرائيل اســت و اما نزد مسلمانان قلمرو اشغالي اســت كه هر دو شهر را پيشواي اسلام عروس شهر ها خوانده اســت در تاريخ امپرياليزم نو نيست ؟ جنگ هاي صليبي را عيسيويان بر عليه مسلمانان شروع كردند نه اينكه مسلمانان آغاز كرده باشند و اين ضديت به اسلام ادامه دارد. طبيعت اصلي امپرياليزم جهاني در مبارزه بر حفظ بيت المقدس اســت كه بعد از صلاح الدين ايوبي مسلمانان از دست دادند. فلسطين و غزه يك بهانه اســت و اما جنگ سر بيت المقدس اســت كه عيسوي و يهود قسم خورده كه نبايد از دست برود. كمونبستان كه از تاريخ دين اصولي آگاهي ندارند و فقط همين را ياد گرفته اند كه دين افيون توده هاســت و اين را هرگز فكر نكردند كه روي سخن ماركس عيسيويت بود نه اسلام . وقتي شما تاريخ اسلام را مطالعه كنيد زياد تر جنگ هاي محمد ص همراي يهودان بود نه كفار . اما ما تنها از جنگ هاي محمد ص با كفار را اطلاع داريم . وقتي شما تاريخ سلجوقيان و عباسيان و تركيه عثماني را مطالعه كنيد مي بيايد كه اين يهود و نصري بود كه بر عليه اسلام دست خود را با كفار يكي ميكردند و مخصوصا با قوم مغول به سركردگي چنگيز خان .
اما مردم هوشيار مانند جاپاني ها نگذاشتند تا طعمه امپرياليزم شوند و اما ديگر مردم جهان نتوانستند مبارزه كنند . امروز عيسيويت در پشت بزرگترين قدرت هاي سياسي مانند امريكا و آلمان اســت و اقتصاد را هم يهود اداره مي كند . جالب اســت كه قرآن مي گويد كه يهود و نصاراي دوست و حامي همديگر هستند و از همديگر حمايه مي كنند. پس وقتي بايدن رئيس جمهور امريكا در حضور عام مي گويد كه او يك صهيونيست است ، و كسيكه طبيعت اصلي امپرياليزم را مي داند نبايد تعجب كند. امروز اكثر كشور هاي مقتدر همه پادشاهي است به شمول انگلستان ، اسپانيه ، سويدن و دنمارك و بلژيك و هالند و غيره و پشتوانه اين كشور ها عيسيويت و كليساست . بزرگترين و مشهور ترين اين اتحاد عيسويت و قوه سياسي در پادشاهي انگليس اســت . حتي آلمان جمهوري فدرال اســت و در رويت سيكولر اســت و اما عيسيويت قبل از تحول و بعد از آن در پشت
پرده نقش اساسي دارد . عيسويان بر عليه صهيونيزم دست خود را با نازي ها يكي كردند و تا ختم جنگ عمومي دوم شديد نقش بازي كردند. همه احزاب دست راستي در اروپا پشتوانه عيسوي دارد. همه كشور هاي مهم اروپايي به شمول فرانسه كه شعار Liberté, Egalité, Fraternité
آزادي و برابري و برادري اساس انقلاب كبير فرانسه بود پسان يك كشور امپرياليستي شد و يكي از بزرگترين مستعمره چيان تاريخ اســت كه مخصوصا كشور هاي اسلامي را غارت كردند .
از يك قدرت امپرياليستي توقع عدالت و آزادي و برابري را نداشته باشبد. من تعجب مي كنم كه افغانها مي روند در پشت دروازه اقامتگاه قصر سفيد در واشنگتن دي سي و توقع عدالت براي افغانستان دارند. قوه امپرياليستي كه افغانستان را به هم در نفاق انداخت و براي بدنام كردن اسلام يك قوه متحجر را به قدرت رساند و امروز كمونيست ساده دل و بيخبر از طبيعت امپرياليزم مي گويد كه بايد با امپرياليزم مبارزه كرد در حاليكه روسيه و چين و همه اين كشور ها قبل ازينكه يك قدرت اقتصادي باشند يك قدرت امپرياليستي بودند و هستند كه در صدد نابود كردن فرهنگي كشور ها كار مي كنند . چه امپرياليزم روسي بود چه امريكايي و چه انگليسي اولين اقدام شان به نام آزادي و دموكراسي محو و نابودي فرهنگ ها و زبان هاي بومي بود و اســت تا خوبتر استثمار كنند. روس هاي در مناطق مسلمان نشين الفبا را تغيير دادند و عين كار را سر اتاتورك قبولاندند كه الفبا را تغيير داد و تركيه عثماني با همكاري قدرت هاي امپرياليستي و جاسوسي يهود و نصراي از هم پاشيد و براي اينكه ديگر تركيه سر بالا نكند او را عضو ناتو ساختند كه ما از تو دفاع مي كنيم و اما نخواستند كه تركيه عضو اساسي اتحاديه اروپا باشد زيرا اين خلاف اجنداي امپرياليزم جهاني اســت . هر سال تركيه براي عضويت فعال و اساسي خود در اتحاديه اروپا تقلا مي كند .
امپرياليزم نوكر تربيه مي كند مانند تركي و امين و ببرك كارمل و اشرف غني و اين در طبيعت امپرياليزم اســت كه بايد نوكر داشته باشد . رويه و كار امپرياليزم در هر كشور فرق مي كند و اما فرهنگ زدايي اساس كار شان اســت. در اكثر تام كشور هاي اروپايي اخبار امريكايي پخش مي شود ؛ فلم هاي كارتوني امريكايي ، فيلم هاي هاليود ، پطلون جين آبي رنگ خو چه مي كني كه مشهور اســت به نام پطلون كاوبايي ؛ در سويدن حتي براي گرفتن بس شهري بايد از كريدت كارت استفاده كني ؛ اينها همه و همه اجنداي امپرياليزم اســت كه چطور توده ها كنترل شوند . امپرياليزم كه در خون چيني عجين شد و اقتصاد چين توسط فابريكات اروپايي و امريكايي به چرخش افتاد در غير آن چين سر بالا نمي كرد. و امپرياليزم به نام گلاسنوس روسيه شوروي را تكه نكه كرد . جنگ امپرياليزم مانند دو پلنگ اســت كه به جان هم مي افتند. امروز به ما مي گويند كه با امپرياليزم مبارزه كنيم . امپرياليزم كه همه را مسخ فرهنگي كرده و از خود بيگانه. امپرياليزم تنها يك اجنداي اقتصادي نيست بلكه فرهنگي اســت و جغرافياي اســت و سياسي اســت كه همه با هم يك بافت دارد . هيچكس قدرت ندارد كه آنرا از بين ببرد مشروط بر اينكه خودش از داخل مضمحل شود . گفته مشهور خواجه عبدالله انصار به يادم آمد كه:
الهي آنرا كه عقل دادي پس چه ندادي
و آنرا كه عقل ندادي پس چه دادي ؟
دكتر فريد يونس
استاد بازنشسته ي بشر شناسي خاور ميانه و فلسفه اسلامي
دانشگاه ايالتي كليفورنيا ، ايالات متحده امريكا
