خبر و دیدگاه

از سریال پنه خزانه یی هر دم از این باغ بری می رسد

زابلستان گهواره‌ی فرهنگ، تمدّن و زبان پارسی
زبان مادری ام پام پارسی است و شیر مادر وَری برایم مَزگِی و جاشِی است.
چنان‌که بلخ و بامیان دو روی یک سکه‌است، زابلستان (هزارستان بزرگ) و سیستان باستان نیز دو روی یک سکه است. زابلستان و سیستان گهواره‌ی فرهنگ و تمدّن و زبان و ادبیات و اساطیر و ادیان مِهری (خورشیدپرستی) و پارسی (زردشتی) بوده‌است. جبال زابلستان (هزارستان بزرگ) به مدّت هزاران سال جایگاه تمدّن وآبادی و ثروت و قدرت، جایگاه علم و هنر، مرکز سلطنت و نظام مقتدر سیاسی، مهد ظهور ادیان و پیامبران مِهری و پارسی و بودایی، جایگاه کشاورزی و کاریزهای کهن، ، دارای معماری پیشرفته و بناها و قلعه ‎ها و روستاهای آباد و مرکز قانون‌نگاری و جایگاه داد و دادگری بوده است.
نام زاولستانِ تاریخی با تاریخ و فرهنگ و ادب رِیگ‏بَید و اَوِستا و زبان فارسی دری، با داستان‌های تاریخی و اساطیری شاهان پیشدادی و کیانی و با داستان‌های حماسی و ادبی پهلوانان زابلی و گودرزی چون سام و زال و رستم و سرانجام با پیامبران مِهری و پارسی چون سروش، هوشنگ، وَهکرت، کی‌خسرو و زردشت، در‌هم آمیخته است.
بخش نخست کتاب رِیگ‏بَید (کتاب دینی هندوان متعلق به حدود ۱۵۰۰ تا ۴۰۰۰ قبل از میلاد، دوره‌ی پیشدادی) و کتاب جاویدان خِرد=الحکمت الخالده (کتاب مقدّس هوشنگ، متعلّق به حدود ۱۵۰۰ قبل از میلاد، دوره‌ی پیشدادی) و کتابِ اَوِستا (کتاب دینی زردشتیان، متعلّق به سال ۶۶۰ تا ۱۰۰۰ ق. م دوره‌ی کیانی) در کناره‌های جنوبی و شمالیِ رشته‌کوه بابا یعنی در حوزه رود سَرَسوَتی (هیرمند، زابلستان) و رود دائیتی (رود بلخ=رود بند امیر و بلخاب) سروده و نوشته شده‌اند.
روایات اَوِستا و شاهنامه‎ ها و ادبیات و زبان کهن فارسی و آثار باستانی موجود، که از صدها قرن پیش در بلخ و زابلستان و سیستان‌ به‌جا مانده‌اند، نشان می‌دهند که این سرزمین‌ به مدّت هزاران سال، زادگاه و پرورش‌گاه فرهنگ و تمدّن و ادب و زبان پارسی و مرکز اقتدار کیانیان، باختریان، خراسانیان، سیستانیان، زابلیان، غرجستانیان و غوریان بوده است.
تمدّن و فرهنگ پارسی را چون از جبال پارس (زابلستان/ هزارستان بزرگ) برخواسته و سپس به بلاد دیگر گسترش یافته است، تمدّن و فرهنگ پارسی گویند. زبان پارسی را چون از جبال پارس برخواسته است، زبان پارسی گویند. دین زردشتی را چون از جبال پارس برخواسته است دین پارسی گویند. خود زردشت را چون در حوزه جبال پارس به دنیا آمده و در آنجا ظهور کرده است، پیغمبر پارسی گویند.
فیلسوفان، عالمان، عارفان و شاعران پیش‌گام پارسی چون بوعلی، سنایی، بیرونی، فاریابی، عنصری بلخی، مولوی بلخی، ناصر خسرو بلخی، بیدل دهلوی، امیرخسرو دهلوی، حنظله بادغیسی، محد بن وصیف سیستانی، عبدالواسع جبلی غرجستانی و صدها دانش‌مند و شاعر معروف پارسی چون در حوزه جغرافیای پارس زاده و پرورده شده‌اند، به نام دانش‌مندان و شاعران پارسی در تاریخ یاد شده‌اند.
کوتاه سخن اینکه ستون فقرات تاریخ، تمدّن، اسطوره، فرهنگ و ادب مِهری و پارسی و داستان‌های مختلف تاریخی و ادبی و حماسی و عشقی پارسی در حوزه‌ی بلخ و سیستان و زابلستان تشکیل شده و رشد یافته است. بنیاد شاهنامه‌ها و شاهنامه‌سرایی پارسی نیز در این حوزه هِشته شده است. نخستین اشعار پارسی در بلخ و بادغیس و سیستان سروده شده است. نخستین شاعران بزرگ فارسی در این حوزه زاده شده‌اند.
اگر اسطوره ‏ها، داستان ها، رخدادها و شخصیت‏ های اساطیری و تاریخی و دانش‌مندان و شاعران فارسی حوزه ی بلخ و زابلستان (هزارستان بزرگ) از تاریخ حذف شوند، ستون فقرات تاریخ و تمدن و فرهنگ و زبان پارسی درهم شکسته و از بنیاد فرو می‏ریزد. اگر مورخان و نویسندگان حوزه‌ی بلخ و بامیان و زابلستان از تاریخ زبان پارسی حذف شوند، زبان پارسی بی ‎تاریخ می ‏شود.
استاد فاضل کیانی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا