خبر و دیدگاه

روابط اروپا و امریکا ‎

قسمیکه می دانید ایالات متحده امریکا  یک ابر قدرت بزرگ جهانی أست و توقع دارد تا همه به دساتیر و سخنان این کشور گوش دهند. اروپا و امریکا تنها به خاطر ناتو و روابط اقتصادی متحد نیستند. این دو وجه مشترک فرهنگی دارند. هم از نگاه نژادی و هم از نگاه مذهبی که یک عده نادیده میگیرند. عیسیویت وجه مشترک عمیق بین اروپا و امریکاست و دین در پشت پرده نقش عمده دارد. خام ذهن نباید بود که نظام های سیکولر پشتوانه مذهبی ندارد. دارد و اما مردم امی نمی داند. اما قدرت اقتصادی ، صنعتی و حتی اجتماعی مانند فیسبوک ، انستوگرام و غیره این کشور را بسیاًر مغرور ساخته أست و چنین تصور می کند که باید اروپا نه تنها که همکاری باید کند که می کند  و اما امریکا توقع دارد که اروپا در هر موضوع از امریکا بشنود. اما اروپا سرخم نمی کند و این امریکا را رنج میدهد مخصوصا که امریکا آلمان نازی را به کمک و همکاری روسیه شوروی شکست داد و اروپا را نجات داد. پس فراموش نکنیم اتحاد امریکا و اروپا بسیار عمیق أست و  اما  دلایل وجود دارد که اروپا در بسیاری موارد موقف خودش را دارد و سر خم نمی کند
اروپا یک قاره ای از کوره برآمده است هم از نگاه تاریخ باستان و هم سیاست و فرهنگ و هم صنعت پیشرفته  و همه ای این ، در تاریخ کهن این قاره نهفته أست. اروپا فراز و نشیب فراوان دیده أست و اروپا با جنگ ها و خونریزی ها ساخته شده أست. این کشور ها در تاریخ کهن این قاره نقش بارز بازی کرده اند:
اول یونان که امروز آن قدرت سیاسی و اقتصادی را ندارد اما مهد تمدن غرب أست و این به اروپایی که نام دموکراسی برای اولین بار ازین قاره و سرزمین یونان به جهانیان پیشکش شد به اروپایی غرور خاص میدهد . و اما امریکایی مغرور أست که اولین بار دموکراسی را در عمل در جهان سیاست پیاده کردند با همه مشکلات و نواقص آن که تا امروز اصلاح نشده أست .
روم باستان و امپراطوری روم و اسپارتاکوس که برای حقوق بردگان مبارزه کرد و فرهنگ روم باستان نه تنها در روم قدیم بلکه جهان معرفی شد به اروپایی هویت فرهنگی میدهد. هنر شهر سازی رومی راه را برای شهر نشینی به شکل مدرن باز کرد.
مهاجرت کریستوف کولمبوس و کشف امریکا موضوع دیگری أست با اینکه امروز ثابت شده أست که کاشف امریکا کریستوف کولمبوس نبود و او یک جانی بزرک تاریخ بودى در حق مردم بومی سرزمین امریکا ظلم های نابخشودنی کرده أست .
انقلاب کبیر فرانسه که تفکر سیاسی و اجتماعی را با شعار Liberté, égalité et fraternité یعنی آزادی و برابری و برادری ، جهان عیسیویت و مخصوصا اروپا را تغییر داد و ارستاکراسی و اشرافیت و غیره را به چالش کشید ، که امریکا با تطبیق دموکراسی نتوانست در عمل پیاده کند و شعار آزادی و برابری و برادری در نظام سرمایه داری امریکا مصالحه شده أست .
رنسانس اروبا که مسلمانان باعث شدند. تا اروپا بیدار شود  و به انسان حق و حقوق فکری داد موضوع که مسلمانان چهارده سال قبل از قرآن آموخته بودند و قرآن به بشریت پیام داد که “و افلا تعقلون “. امریکا نباید فراموش کند که این اروپا بود که به  امریکا درس دموکراسی و تحول فکری داد.
انقلاب صنعتی انگلستان نه تنها که جهان غرب را به “ماشینیزه ” و مدرنیته سوق داد ؛ کارگر انگلیسی برای کار از دهکده خودش بیرون شد و در یک کنج دیگر اروپا کار گرفت .
ناسیونالیزم آلمانی و جنک های اول و دوم جهانی با اینکه آلمان شکست خورد اما جهان را در روابط بین المللی تغییر داد و یک نتیجه بزرگ آن به وجود آمدن سازمان ملل متحد أست و یا تقسیم کشور ها و ظهور کشور های نو مانند اسرائیل. همه در روابط بین المللی نقش سازنده داشته أست .
قدرت بزرگ امریکا امروز نه تنها از طرف اروپا بلکه چین و جاپان از نگاه نظامی و اقتصادی به چالش کشیده شده است و در عرصه فرهنک و دستاورد های اورپایی در زیاد تر از دو صد سال اخیر در سطح جهانی اروپا را یک الگو قلمداد می توان کرد . امروز تنها  قدرت نظامی که امریکا دارد نمی تواند نفوذی بر کشور ها داشته باشد مگر تعقل انسانی که اروپا درین بخش بسیار پیشرفته تر أست و بررگترین فیلسوفان  و اندیشه پردازان ازین قاره ظهور کرده اند که باعث تحولات فکری و اقتصادی و سیاسی شدند . اروپا می تواند که مهد تمدن غربی را ادعا کند و چنین خواهد بود. با اینکه ناسیونالیزم یک روحیه صد در صد به اروپا نداده است و زیست باهمی را صدمه رسانده است و اما تاریخ و فرهنگ اروپایی کهن تر از آن أست که امریکا انکار کند. فردا چهارم جولای روز  آزادی امریکاست که مدیون تحولات فکری و عقلانی اروپا می باشد .
فرید یونس
استاد باز نشسته ای بشر شناسی خاور میانه و فلسفه اسلامی
از  شهر اشتوتگارد ، آلمان
سوم جولای ٢٠٢٣

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا