خبر و دیدگاه

آشتی ملی ‎‎

دوست عزيز و  برادر گرامي ام اسماعيل جان پاينده كه ما همديگر را بچه كاكا مي گوييم و در پاريس ، فرانسه زندگي مي كند،  نظر من را در مورد آشتي ملي خواسته أست با اين متن :
سلامهای صميمانه خدمت شما دوست عزیز و گرانقدر  و فامیل های محترم ”  تقدیم میدارم امیدوارم با جميع فامیل محترم صحت و عافیت باشید.
البته واضح است که هر هموطن آرزومند استقرار آرامی ، مصئو نیت و صلح دائمی در کشور ما برای ملت مظلوم و ستمدیدهء ما است.
یک سوال خیلی مهم دراین روز  ها مورد بحث است :
        “آشتی ملی”
نظریهء شما دوست محترم درین مورد برایم اهمیت بارزی دارد .
– با در نظر داشت کدام – نکات ؟
– با کدام کوشش ها ؟
– با در نظر قرار دادن کدام موارد  ؟
چطور میتوانیم آشتی ملی را در ساحهء عمل در کشور پیاده نمائیم؟
البته از نگاهء علمی و منطقی.
با عرض حرمت و ابراز سپاسگذاری از لطف شما.
اسماعیل پاینده
من اصل متن سوال را با شما شريك شدم تا بيجا جواب نگفته باشم .
در گذشته حتي دوازه سال قبل زير عنوان پيشنهادات براي معضله سياسي و اجتماعي افغانستان نوشتم و بعضي موارد براي عزيزان كه مضامين من را ميخوانند نو نيست. چون موضوع نهايت مهم أست خواستم تا اين سوال اسماعيل جان را در سايت وزين  جاودان به نشر سپرده شود تا اكثر مردم مستفيد شوند .
جواب علمي و منطقي كه از من درخواست شده أست :
اول_  ما بايد بدانيم و اعتراف كنيم كه در قرن بيست و يكم زندگي مي كنيم و اين قرن ايجابات خود را دارد و مهم ترين آن حقوق شهروندي أست كه همه مردم در مقابل قانون حقوق مساوي داشته باشند.
قرن بيستم وقتي به دقت مطالعه مي كنيم، قرن ايديولوژي بود. سوسياليزم ، كمونبزم ، مائويزم، صهيونيزم ، كاپيتاليزم ، ليبراليزم و هر ” ايزم ” كه شما سراغ داريد در قرن بيستم ظهور كرد .
قرن بيست و يكم قرن حقوق مساوي شهروندان جهان أست كه مردم جهان به اساس احترام متقابل ، كرامت انساني و حقوق مساوي در امور سياسي ، اجتماعي و قضائي داشته باشند. همه مردم به نام انسان و انسانيت احترام شود نه قوم ، دين و مذهب ، نژاد ، زبان و جنسيت مرد و زن كه متاسفانه كشور هاي اسلامي و مخصوصا كشور افغانستان درين قسمت كمبودي هاي قابل ملاحظه دارد كه آشتي ملي را جريحه دار كرده أست و مانع آشتي ملي شده أست. توجه كنيد در امريكا كه قديم ترين دموكراسي يا مردم سالاري است سالها قبل به مهماندار هواپيما  ” ايستورديس ” مي گفتند . پسان متوجه شدند كه همين واژه يا كلمه براي بانوان تحقير آميز أست و آن واژه را تغيير دادند به همكار پرواز يا Flight attendant.
 مثال ديگر از قديم ترين دموكراسي براي شما مي آوريم. يك مرد سياه پوست امريكايي به نام جورج فلويد توسط پوليس سفيد پوست در ٢٥ ماه مي ٢٠٢٠ به قتل رسيد و معلوم شد كه موضوع قتل تبعيض نژادي بوده أست. موضوع قتل در سطح جهاني غوغا بر پا كرد و در نتيجه تغييرات عمده در امريكا به وجود آمد. يكي از آن تغييرات برداشتن تنديس هاي دولتمران امريكايي كه نژاد پرست بودند از ميدان شهر ها به موزيم ها انتقال داده شد . اين عمل به خاطر آشتي ملي بود .
 چون مردم افغانستان مسلمان أست پس بهتر أست بعضي موارد اسلامي را در آشتي ملي تذكر دهيم كه به اين  صورت تقليد هم نكرده باشيم . قرآن مجيد مي گويد :
 «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقاکم؛ اي مردم! ما شما را به صورت زن و مرد آفریدیم، و شما را گروه گروه گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید. بدون شک بهترین و گرامی‌ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست».
در آيه كريمه تبعيض بين زن و مرد و اقوام را خداوند منع كرده أست . حضرت رسول كريم (ص) بعد از فتح مكه بلال حبشي را دستور داد تا در بالاي بام مكه رفته و آذان گويد . اينجاست كه مي بينيم كه تبعيض نژادي را رسما به زنجير مي كشد . در حديث مشهور حضرت رسول كريم آمده أست كه هيچ سفيد پوستي  بر سياه  پوستي و عرب از عجم تفاوت ندارد. . در قرآن كريم ميخوانيم كه زن لباس مرد أست و مرد لباس زن أست . اين آيه هم براي خانواده أست و هم در اجتماع . يعني زنان و مردان از نگاه مدني با هم مساوي هستند .
اولين آشتي ملي در افغانستان برداشتن هر نوع تبعيض بر عليه يك قوم. يا تسلط يك قوم و تبعيض بر عليه زنان أست كه زنان و مردان بايد به اساس شهروندي در مقابل قانون از نگاه سياسي ، اجتماعي و قضائي حقوق مساوي داشته باشند . آنانيكه انتقاد مي كنند كه مسله ميراث زن چطور مي شود  بايد گفت كه اول احكام نظر به ايجابات و مقتضيات عصر حاضر تحليل و ارزيابي مي شود و علماي كرام اسلام گفته اند كه اختلف الاحكام بالاختلاف زمان يعني احكام نظر به شرايط زمان و مكان تحليل و تفسير مي شود. چنانچه حضرت عمر ( رض) خليفه دوم اسلام در زمان فحطي حد جزاي دزدي را تغيير داد . دوم در حديث ثقه حضرت رسول كريم ميخوانيم كه حتي در بوسيدن اولاد تان از عدالت كار گيريد . در حديث ديگر مي فرمايد كه اگر من عمل كنم به بانوان زياد تر حق ميدهم .
دوم _ آشتي ملي به رسميت شناختن زبان هاي كشور أست. در افغانستان زبان هاي كشور اهميت داده نشده أست و اين هم يك تبعيض أست . از نگاه انتروپولوژي فرهنگي  زبان ستون فقرات يك فرهنگ أست. اگر زبان بميرد فرهنگ ميميرد. زيبايي افغانستان در فرهنگ هاي گوناگون آن أست پس بايد سه زبان عمده كشور يعني فارسي ، پشتو و ازبكي به رسميت شناخته شود مانند كشور سويس كه زبان فرانسوي ، آلماني و ايتالوي رسمي هستند . نظام معارف بايد مراتب تدريسي را براي ديگر زبان ها مانند پشه يي و نورستاني و غيره روي دست گيرد تا كودكان كشور از نعمت زبان مادري محروم نشوند و فرهنگ هاي اصيل افغانستان زنده ماند .
قرآن مجيد در اين باره مى گويد: «وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّماوَاتِ وَالاَْرْضِ وَاخْتِلاَفُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِى ذَلِكَ لاَيَات لِلْعَالِمِينَ»؛ (و از نشانه هاى او آفرينش آسمان ها و زمين، و تفاوت زبان ها و رنگ هاى شما است؛ در اين نشانه هايى است براى اهل دانش .)
در آيه فوق مسله زبان را يادآوري مي كند كه ما نبايد زبان ها را ناديده بگيريم .
سو م_  آشتي ملي مسله شيعه و سني است كه در افغانستان سني ها در اكثريت بودند و شيعه ها در اقليت و اين باعث تبعيض در طول تاريخ شده است. از نگاه جامعه شناسي اسلامي اكثريت و اقليت وجود ندارد. هر كس كه كلمه اي طيبه را ميخواند در دين اسلام با هم خواهر و برادر است و هيچ مذهب نبايد در اكثريت باشد و يا اقليت باشد . حتي  آنهايكه  به دين اسلام نيستند در خلقت برادر ما هستند زيرا ما همه به هر مذهب كه هستيم اولاد آدم هستيم و قرآن مي گويد و “لقد كرمنا بني آدم ” يعني ما به بني آدم كرامت داديم . براي آشتي ملي همه مذاهب بايد از نگاه اصول شهروندي در مقابل قانون حقوق مساوي داشته باشند .
چهارم _ در آشتي ملي اعتماد سازي در جامعه است. در افغانستان آنانبكه به حساب دولتمردان گذشته در اقليت بودند بسيار ظلم صورت گرفته است حتي نام قصبات و قريه جات  اصلي را تغيير دادند كه اين يك ظلم فرهنگي أست. براي اينكه اعتماد بين مردم و اقوام احيا شود همه قريه جات و قصبات كه نام هاي آن به پشتو تغيير داده شده أست دوباره نام هاي اصلي آن گذاشته شود. جاده ها و خيابان ها به نام هاي بزرگان همه اقوام نامگذاري شود. فرودگاه ها به نام بزرگان همه اقوام نامگذاري شود . مردم به خاطر اهليت و لياقت و تجربه و تحصيلات كار داده شوند نه به خاطر جانب داري هاي  قومي و نژادي و سمتي و غيره. در مورد نظام فدرالي بايد يك همه پرسي عمومي صورت گيرد كه مردم چه ميخواهند نه اينكه يك حزب سياسي و يا دولت تصميم گيرنده باشد.  مردم بايد در همه امور نقش داشته باشد .
پنجم _ براي آشتي ملي افغانستان مبارزه با بيسوادي به شكل اساسي روي دست گرفته شود و تا سن هفتاد و پنج در ظرف پنج سال بايد افغانستان بيسواد نداشته باشد .
نظريات در مورد سياست خارجي افغانستان و سكتور هاي اقتصادي و مالي و كشاورزي و صنعتي جدا از آشتي ملي أست كه مي توان در آينده نوشت . همچنان در يك كشور عقب مانده و قومي و قبائلي حزب و حزب بازي به جزء  نفاق ديكتاتوري  ثمره ديگر ندارد. ما ديديم كه جامعه يك حزبي مانند  خلق و پرچم و همچنان غورزنگ ملي سردار محمد داود چه به ارمغان داشت . حزب خوب أست وقتي اكثريت با سواد باشند و كشور صنعت و اقتصاد پيشرفته داشته باشد. براي فعلا مشوره در امور بين مردم تشويق شود نه ايجاد حزب و حزب بازي. در مسايل مهم ملي همه پرسي صورت گيرد. هدف هر فرد كشور آزادي ، اقتصاد پيشرفته ، مبارزه با تبعيض و تعصب و تنگ نظري ، حقوق مساوي شهروندان مي باشد و اين حزب كار ندارد. قانونمندي و انفاذ قانون را به كار دارد.
براي آشتي ملي دين نبايد تحميل شود و اما مسايل اخلاقي جامعه به اساس قانون مساوي بين افراد بنيانگزاري شود تا مردم به نام دين استثمار نشوند و آزاد زندگي كنند .
دكتر فريد يونس
استاد باز نشسته اي بشر شناسي فرهنگي و فلسفه اسلامي

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. برادر ودوست عزیز و محترم سلام ۶ای صمیمانه به خودت و همه هموطنان عزیز تقدیم میدارم و خوشبختی و سعادت همه را از بارگاهء ایزد متعال آرزومند.
    از لطف و مرحمت خودت که به سوالم جواب و نظر خود را ارائه‌ نمودید ابراز سپاسگذاری مینمایم.
    اینجانب همیشه طرفدار مذاکرات مصالحت آمیز و مسالمت آمیز آباد ساز بوده ام نه جنگ های ویران ساز و همدیگر کشی.
    برای هر مشکل یک راهء حل موجود است جوینده یابنده است. با عرض حرمت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا