خبر و دیدگاه

جنگ خاموش میان طالبان و انحصار قدرت در قندهار

اختلاف میان قندهار و کابل یا اختلاف میان آی اس آی و طالبان

در این روز ها تنش درون‌گروهی میان طالبان رو به افزایش است و جنگ خاموش میان رهبران طالبان از کابل تا قندهار بیش از هر زمانی شدت ادامه دارد. بربنیاد گزارش رسانه ها پس از بالا گیری تنش های درونی میان شبکۀ حقانی و ملایعقوب با ملاهبت الله و جناح او، رهبر طالبان تصمیم گرفته تا برای پیشگیری از تجزیۀ درون‌گروهی و یک دست سازی طالبان،  قدرت خویش را در قندهار بیشتر متمرکز بگرداند. این موضوع پس از آن رسانه ای گردید که دفتر مجاهد سخنگوی طالبان از کابل به قندهار منتقل و انعام الله سمنگانی بحیث رئیس اطلاعات و فرهنگ قندهار تعیین گردید. این سبب شد تا آوازۀ انتقال پایتخت از کابل به قندهار بلند شود. بسیاری آگاهان این تنش را استخباراتی و دستوری می خوانند که حکایت از نقش آی اس آی در مداخله در رهبری طالبان دارد. باور ها بر این است که ملاهبت الله چند سال پیش در انفجار کویته کشته شده و آی اس آی زیر چتر ملاهبت الله بر طالبان  و افغانستان فرمان می راند. اختلاف در اصل میان آی اس آی و رهبران طالبان است که این شبکۀ جهنمی شماری را زیر چتر ملا هبت الله در قندهار به گروگان گرفته است و با صدور فرمان های جعلی از آدرس ملا هبت الله محدودیت بر زنان و مردان افغانستان را افزونتر و طالبان رقیب خود را از صحنه بر می دارد. 

اگر اختلافی هم میان طالبان وجود داشته دارد، تازه نیست و سر نخ درازی دارد؛ زیرا طالبان متشکل از جنگجویانی اند که از سوی فرماندهان مختلف ساخته شده و با حمایت های مالی و نظامی و استخباراتی پاکستان به حیات خود ادامه می دهند. جنگ قدرت میان یک گروۀ استخباراتی پس از رسیدن به قدرت یک امر عادی است؛ زیرا گروه‌های استخباراتی مسلح و افراطی دارای خط مشی واضح و برنامۀ آشکار برای حکومتداری ندارند و فقط جنگجویان اند که برای به سر  رساندن ماموریت ویژۀ استخباراتی توظیف شده اند. طالبان که یک گروهی مسلح با تفکرات افراطی اند؛ از این قاعده مستثنا نیستند.

این گروه که در سال ( ۱۳۷۳ خ – ۱۹۹۴ م) وارد صحنه جنگ داخلی افغانستان شد. بدنۀ نخستین رهبران این گروه را جنگجویانی تشکیل می دهد که با حمایت آمریکا در دهه ۱۳۶۰ خورشیدی علیه نیروهای شوروی می‌جنگیدند. این گروه در سال ۱۳۷۵ وارد کابل شد و پس از یک دورۀ سیاه بوسیلۀ امریکا سرنگون شد.”ملا عمر” با شروع حمله آمریکا و متحدانش به افغانستان در میزان ۱۳۸۰ در پاسخ به حملات ۱۱ سپتامبر، خود را در مکانی نامعلوم پنهان نمود. وی در سال ۱۹۹۴ به گونۀ مرموز در شفاخانه ای در کراچی درگذشت.

اختلاف میان طالبان پس از مرگ ملاعمر اوج گرفت و بیرابطه نخواهد بود تا اندکی به آن اشاره شود. اختلاف پس از آن میان طالبان آشکار شد که ملا اختر منصور در جون ۲۰۱۵ جانشین ملاعمر گردید و در می ۲۰۱۶ در حملۀ هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی به کمک پاکستان در زمان بازگشت از ایران کشته شد. وی با مخالفت شدید ملا منان نیازی، برادر ملا محمد عمر و همچنین ملا یعقوب، پسر ارشد ملا محمد عمر، محمد رزاق آخوند، محمد عبدالجلیل آخوند، محمد ظریف آخوند، محمد رسول آخوند، ملا بازمحمد آخوند، مولوی مسلم حقانی، عمر خطاب و ملا منصور دادالله رهبر پیشین محاذ فدایی روبرو گردید. برخی از این گروه ملا اختر را متهم به کشتن ملا محمد عمر کرده بودند.

گروه طالبان به دنبال اعلام و تایید کشته شدن ملا اختر منصور، ملا هبت‌الله معاون اول او را به عنوان رهبر تازه طالبان انتخاب کردند. سراج‌الدین حقانی پسر جلال‌الدین حقانی رهبر شبکه حقانی و مولوی یعقوب پسر ملا محمد عمر رهبر پیشین طالبان هم به عنوان معاونان رهبر جدید طالبان تعیین شده‌اند. نحوۀ گزینش ملا اختر منصور و ملا هبت الله متفاوت است. ملاهبت الله از سوی رهبران و فرماندهان در شورایی در کویته (مرکز بلوچستان پاکستان) انتخاب گردید. در حالیکه ملا منصور پس از نشر خبر مرگ ملاعمر از گروهی از افرادی بیعت گرفت که در ترکیب آنان رهبران ارشد طالبان که دست‌چین شده بودند، شامل بودند. پس از گزینش ملاهبت الله از اختر منصور به عنوان فردی استراتژیست و یک بازیگر سیاسی یاد شد و اما از ملاهبت الله بحیث آدمی یاد شد که شنونده خوبی نیست و فردی نیست که بتواند با دیگران اظهار مشارکت و همدردی کند. از این رو آیندۀ رهبری او در همان آغازین پر از چالش ها تعبیر شد. اکنون که او بحیث فرد شماره یک طالبان به اریکۀ آمر و نهی تکیه کرده است؛ آن پیشگویی ها به حقیقت بدل شده اند.

با وجود اینکه گزینش ملاهبت الله با مخالفت حدی روبرو نشد؛ اما این به معنای تایید همه رهبران طالبان از او نبود؛ زیرا در چنیبن تشکیلاتی با وجود شبکه و شاخه‌های مختلف، تنش وجود دارد و این به معنای مانورهای قدرت رهبران برای بدست آوردن اختیارات و امکانات بیشتر است و نبابد از آن به معنای انشعاب تعبیر شود. طوری که در بالا اشاره گردید گروههای دست ساخت استخباراتی از لحاظ ساختاری و تشکیلاتی آنقدر منضبط نیستند و بلکه متشکل از گروههای جنگجویان اجیر اند که میزان اختلاف و اتحاد آنان را روابط استخباراتی آنان تعیین می کند. بنا براین شکننده گی و از هم پاشی این گروهها ساده تر از تجزیۀ آن به جناح های گوناگون است. یکی از دلایلی که آی اس آی توانسته آرام و بی صدا پس از سقوط جمهوریت زیر نام ملا هبت الله در افغانستان حکومت کند؛ بهره گیری از بافت شکننده و ناهمگون طالبان است. 

اختلاف میان طالبان پس از سقوط جمهوریت برای نخستین بار پس از نشست شورای علما در پول تخنیک کابل آفتابی گردید. در  نشست یادشده ملا یعقوب به مشوره و به کار مشترک تاکید کرد و خواست سراج الدین حقانی به کار  با مقام های پیشین را تایید کرد و اما ملاهبت الله هردو  را رد کرد. اختلاف میان طالبان زمانی برجسته شد که سراج‌الدین حقانی، سرپرست وزارت امور داخله طالبان در  نشست فراغت علمای دینی بدون بردن نام  از هبت‌الله آخندزاده رهبر طالبان از «انحصار قدرت» «بدنام کردن نظام» و « به چالش کشیدن نظام»  سخن زد و گفت که این وضعیت قابل قبول نیست. او گفت: «امروز آنقدر خود را حق‌دار می‌دانیم که به چالش کشیدن، انحصار کردن و بدنام کردن تمام نظام در فکر ما به یک اساس مبدل شده‌است، خداوند اعمال و نیت‌های ما را اصلاح کند.»

در آخرین مورد، هفته های پیش ملا یعقوب در کابل خطاب به اعضای طالبان گفت که از اوامر هیچ‌ کسی کورکورانه اطاعت نکنند. وزیر دفاع طالبان با اشاره به صدور اوامر از سوی رهبران طالبان گفت: «باید دیده شود که این کی است، چه کار کرده و اکنون چه فکر و چه اراده دارد.» این سخنان او متوجه فرمان های مشکوک از قندهار است که بوسیلۀ کرنیل های آی اس آی صادر می شود تا با افزایش فضای اختناق و برکناری مخالفان آی اس آی زمینۀ تداوم سیطرۀ آی اس آی را در افغانستان فراهم نماید.

به دنبال این سخنان حقانی و ملا یعقوب العربیۀ فارسی از اتحاد  حقانی و ملایعقوب و اختلاف آنان  با رهبر طالبان سخن گفت. این اختلاف زمانی آشکار تر شد که ملاهبت الله از دیدار با حقانی و ملایعفوب در قندهار خودداری کرد.

همزمان با بروز اختلاف‌ها میان رهبران ارشد طالبان، سخنگوی این گروه ‌از دیدار ملا هبت‌الله آخندزاده با حضور شماری از علما با وزیران داخله، دفاع، خارجه و مخابرات طالبان سخن گفت. این نخستین دیدار مقام‌های ارشد طالبان با رهبر این گروه پس از بروز اختلاف‌های اخیر بود. هدف اصلی دیدار حقانی و ملا یعقوب بحث روی رفع محدودیت ها بر کار و آموزش زنان بود؛ اما در پایان این دیدار بدون اینکه مجاهد به موضوع های یادشده اشاره کند، گفت که شماری از علما نظریات خود را به رهبر طالبان ارایه کردند و همچنین از «مشکلات» در حکومت این گروه سخن گفتند. رهبر طالبان نیز آنان توصیه کرده است که از شریعت اطاعت و به «نظام اسلامی» خدمت کنند.

از سخنان مجاهد فهمیده می شود که قدرت در قندهار در انحصار آی اس آی است و به خواست هیچ یک از رهبران طالبان اندک ترین توجهی ندارد. فقط شماری کرنیل ها اند که زیر چتر نام ملا هبت الله جمع شده اند و بی پروا و مطمین مثلی که سه سال از آدرس ملا عمر فرمان صادر کردند و حالا هم از آدرس ملا هبت الله فرمان های پی در پی صادر می کند. بعید نیست که سراج الدین حقانی و ملا یعقوب در دیدار اخیر با شخص موهومی زیر نام ملا هبت الله آنهم از زیر چادر و روی پوشیده به راز های پی برده باشند و با دریافت ناپاسخی ها از سوی رهبر غایب به سر نخ هایی دست یافته باشند. این سناریو بسیاری پرسش ها را در افکار تداعی می کند که چگونه شده تا آی اس آی با دست کم گرفتن مزدور قدیم و گوش به فرمان پدر در پدر یعنی سراج الدین حقانی، دست بر دامن آدرسی مجهول زده و با کشاندن شماری مزدوران خود فروخته بر مردم افغانستان حکومت می کنند. شگفت آورتر این که چگونه شده تا آن رهبران طالبان در کابل در برابر این سناریوی آی اس آی مهر سکوت بر لب نهاده اند. ممکن یکی از دلایلش وابستگی آنان به آی اس آی و نداشتن اعتماد به نفس و شکننده گی قدرت از سوی ان شبکۀ جهنمی باشد. 

از گفته های بالا فهمیده می شود که در پشت سناریوی اختلاف میان رهبران طالبان دستان شیطانی آی اس آی و شبکه های همکار آن دخیل است و کشتی در حال به گرد باد رفتن طالبان را یدیک می کشد. در این سناریو آنچه تا کنون مرموز باقی مانده کودی زیر نام ملا هبت الله موجود است که حضور فزیکی او تا کنون ثابت نشده است و تنها فرمان‌های زیر نام این کود در مواقع مهم صادر می شوند. شگفت آور این است که این فرمان ها بیشتر متوجه وضع محدودیت به زنان و مانع آموزش دختران است و همه را بویژه رهبران طالبان را به اطاعت و بیعت بدون قید و شرط از ملا هبت فرا می خواند. ابهام آلودی فرمان ها ملایعقوب را واداشت تا که بگوید، از فرمان های مبهم اطاعت نکنید؛ اما این بسنده نیست و هرگونه سکوت در برابر بازیگران با سرنوشت مردم افغانستان معنای خیانت اسلامی و ملی را دارد. حیرت آور اینکه این فرمان ها بجای نرمش و مدارا به خواست مردم، برعکس بی توجه به اصول اسلامی تاکید بر افزایش فشار بر مردم افغانستان را دارد. هدف اصلی این فرمان ها سرکوب مردم و سنگین گردانیدن فضای اختناق و است تا مردم به شمول رهبران طالبان ناگزیر گوش به فرمان آی اس آی باشند و صدای اعتراض بلند نکنند. آنچه مایۀ نگرانی است، افزوده شدن پنج تا هفت میلیون دالر ماهانه از سوی امربکا به حساب هبت الله افزون بر ریختن چهل میلیون هفته وار است که بهای این بازی خطرناک را مردم افغانستان می پردازند. بدون تردید در پشت این بازی پاکستان و امریکا قرار دارد که هر یک با استراتیژی متفاوت؛ اما منافع مشترک عرادۀ شیطانی را در افغانستان زیر نام طالبان بر سینه های مردم افغانستان حرکت می دهند. امریکا در صدد تهدید جین و روسیه بوسیلۀ گروه‌های تروریستی مثل طالب و داعش و القاعده است و پاکستان خواهان یک افغانستانی است که به عمق استراتیژی خود برسد و منابع طبیعی آن را غارت کند.

شاید این پرسش در ذهن هرکس تداعی شود که چگونه رهبران طالبان راز کود ملا هبت الله را آشکارا نمی سازند، شاید از سوی آی اس آی افشای این راز برای رهبران طالبان فروپاشی این گروه عنوان شده باشد. آی اس آی با این ترفتند توانسته بسیاری رهبران طالبان را به سکوت در این باره وادارد. آی اس آی به این هم بسنده نکرده و برای تقویت نفوذ خود و در جای نشاندن جناح رقیب ملا هبت الله هر روز با صدور فرمان ها در صدد انحصار و تمرکز قدرت در قندهار است. چنانکه ما در این روز ها شاهد برکناری ها و مقرری های جدید و شتاب زده در رژیم طالبان هستیم که در واقع از سوی آی اس آی صادر می شود و به نام ملا هبت الله عملی می شوند. 

گفته می توان که قندهار مرکز فرماندهی آی اس آی زیر نام هبت الله  و کابل مرکز جناح هایی از طالبان است که خواهان اصلاحات و حاکمیت شورایی اند. هرچه باشد، این بازی روزی افشا می شود و اما پیش از آنکه کارد پاکستان از استخوان های مردم افغانستان عبور کند. بر طالبان ملی و میهن دوست است تا هرچه زودتر دست به افشا گری بزنند و با افشای توطیۀ آی اس آی طلسم شیطانی اسلام آباد را بشکنند. هرگاه سراج الدین حقانی و ملا یعقوب خود را فرزندان صدیق این کشور می خوانند. مردم افغانستان از آنان می خواهند که همه زودتر سکوت استخباراتی شان را بشکنند و با افشای ترفند آی اس آی در قندهار زیر چتر ملا هبت الله بر سناریوی این شبکۀ جهنمی در افغانستان نقطۀ پایان بگذارند. باهو

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا