خبر و دیدگاه

در بهشت گشنه و تشنه نه می شوید

قرآن مجید کتاب علم ، حکمت ، هدایت و عدالت أست. علم قرآن لدونی أست و به هر کس نه می دهد. چنانچه کفته أست و علمنا من لدنا علما یعنی از پیشگاه خود به او [ خضر] علم لدنی آموخت.  این علم اکتسابی نیست و به هر کس بخواهد می دهد و به هر کس هم نمیدهد.  قرآن کتاب حکمت أست و حکمت یک رازی است که نزد خداوند أست و می گوید و یعلمه الکتاب و الحکمه یعنی به او کتاب و حکمت آموخت. قرآن هم چون به آیات أست و آیه راز معنی میدهد پس کتاب راز أست. راز را هر کس فهمیده نه می تواند و قرآن راز زندگانی این دنیا و آخرت أست . با اینکه با عربی شیوا نازل شده أست اما فهم این راز را کشف کردن به عهده مردم أست. کتاب هدایت أست و اگر کسی بخواهد که هدایت شود . اگر کسی نمیخواهد هدایت شود تقصیر خود اوست و همه مسلمانان میدانند که کتاب عدالت أست و گفته است به عدل حکم کنید.
مشکل مردم درین أست که آیات را با زبان انسانی مردم  می بینند نه زبان خدا که به راز أست و این باعث شده أست که مردم قرآن را متنی می بینند نه منحیث یک کناب راز .
آیات متعدد وجود دارد که خداوند در بهشت به مؤمنان غذای بهشتی وعده  میدهد . یا نوشابه ها ذکر شده أست و سوال درین أست که آیا انسان در بهشت گشنه و تشنه می شود که خداوند به ایشان غذا میدهد؟ آیا در بهشت مردم قضای حاجت می روند ؟ برای اینکه غدا خوردن ایجاب رفع را می کند. در قرآن آمده أست که صبح و شام به مؤمنان غذا میدهد. آیا در بهشت آفتاب برآمد و آفتاب نشست أست که مؤمنان صبح و شام غذا بخورند .؟  مفسرین همه میدانند که نه در بهشت قضای حاجت رفتن است و نه صبح و شام . پس هدف از غذا و نوشبدنی چه أست؟
قرآن کتاب أست که برای مردم نازل شده أست و به زبان و طبیعت انسان برابر أست. نه اینکه یک مطلب آمده باشد که خلاف طبیعت و حتی فهم انسان باشد.  مسایل را خداوند به انسان گفته است که به زندگی او أست مثلا عرب ها دو وقت غذا میخورند لذا آیه برای فهم مردم امی و بدوی همان دو وقت را وعده داده تا مردم احساس بیگانگی نکند ورنه صبح و شامی در بهشت وجود ندارد و هدف از غذا مسایل با حکمت روحی و معنوی أست که مردم مؤمن مستفید  میشوند . رزق در زبان عربی تنها خوراک و نوشابه نیست بلکه علم و معرفت و ثروت و سرمایه وًمهم تر درین بخش حیات جاودانی هم أست. وقتی خداوند به مؤمنان در بهشت رزق میدهد یعنی از خوراک و نوشابه های معنویت و روحانیت ایشان را مستفید کند نه اینکه در بهشت فورمه چلو و  آشک و منتو باشد . تعجب من درین أست که اشخاص به سویه استاد تصور می کنند که مردم واقعا در بهشت غذا میخورند. در بهشت روح أست و روح به غذای معنوی نیازمند أست نه خوراک که جسم را تقویه می کند . هیچ کس علم غیب ندارد به شمول پیامبر  علم غیب نداشت . هیچ کس از بهشت بر نگشته أست. و هیچ کس دقیقا فهمیده نه می تواند که آنهمه میوه جات و نباتات که در قرآن به نام غذای بهشتی یاد شده به مصرف فزیکی انسان می رسد. اما برای اینکه خداوند فهم بهشت را به مومن و یا انسان در مجموع نشان داده باشد همان چیز های را مثال می آورد که انسان درین دنیا به آن آموخته است و برایش خوشایند أست . طور مثال نهر ها زیر درختان . چرا همچو چیزی است برای اینکه همین جا های سرسبز و شاداب را انسان خوش دارد و همان چیز اما بسیار بلند تر و خوبتر برایش وعده داده شده أست که از فهم او بالا نباشد. یا قرآن به پشه مثال می زند تا مردم را بهتر از موضوعات با خبر باشد. غذا های بهشتی همان غذا های معنوی و حیات جاودانی أست که به انسان وعده داده شده أست نه اینکه صبح و شام انسان در بهشت غذا بخورد ، گشنه شود و یا تشنه شود و قضای حاجت برود و وضو گیرد و نماز بخواند. این ها همه کار های دنیایی أست نه اخروی. در آخرت غذای بهشتی هماما حیات جاودانی أست. روزه و نماز نیست و اما ذکر خداوند أست، سبحان الله أست. در آخرت مرگ دیکر نیست ، مریضی نیست ، مصیبت نیست ، جار و جنجال زندگی نیست و تلاش برای زندگی کردن دیگر نیست. مهم اینکه در قرآن از نوعیت غذا قطعا ذکر نشده أست و این را ما نمیدانیم . آن جگر ماهی هم که در حدیث آمده أست به جواب یهودان أست که صید ماهی میکردند و ماهی برای شان ” مقدس ” بود و أست .
دکتر فرید یونس
مفسر تفسیر یونس  و
استاد باز نشسته بشر شناسی فرهنگی خاور میانه و فلسفه اسلامی دانشگاه ایالتی کلیفورنیا

نوشته های مشابه

‫۲ دیدگاه ها

  1. نویسنده محترم!
    اینکه شما در دین اسلام و قرآن و الله و محمد غرق شده اید، قانون مدنی این حق را بشما داده است. ولی شما منحیث استاد و تحصیل کرده نباید جرئت کنید که بگوئید “قرآن مجید کتاب علم ، حکمت ، هدایت و عدالت أست.”
    بدلیل اینکه هرگاه سخن از علم بمیان می آید بطور طبیعی سر و کله تجربه و مشاهده و استدلال و ابطال پذیری، پیدا میشود. که قرآن مجید به هیچکدام آن سر نمی خورد. یعنی تجربه زشت و ناپسند ، مشاهده اعمال زشت و پر از بداخلاقی و استدلال هم هوائی و بی اساس و باطل پذیری خو هیچ راه ندارد. به این دلیل قرآن نمیتواند علم باشد.
    دانشمندانی که به علم باور دارند و فکر خودررا به کار می اندازند همه به این نتیجه رسیده اند که خدایان مثل اهورا مزدا زردشتی و برهمن هندوئی و یهوه یهودی و عیسوی و الله مسلمانی همه را ذهن بی سنجش بشر خلق کرده است. یعنی خالق همه آنها انسانها هستند. بدلیل اینکه انسان موجود روی زمین یعنی از نسل هوما سپین فقط در حدود سیصد هزار سال است که بر روی زمین زندگی دارند. ولی از پیدایش دین سامی یعنی یهودی حدود سه هزار سال قبل از امروز و از پیدایش دین عیسوس ۲۰۲۳ سال قبل و از پیدایش دین اسلام حدود یکهزار و چارصد سال قبل. پس اگر ادیان را خالق عالم هدایت میدا د باید حد اقل دوازده هزار سال قبل که انسان به زراعت و گله داری آغاز کرده بود، یک دین را هدایت میداد و پیامبری هم گویا میفرستاد. که فرستادن پیامبر هم از طرف خالق قادر مطلق و بی نیاز چندان منطقی معلوم نمی شود. اگر دقیق شویم بخوبی و سادگی یافته میتوانیم که همه خدایان ساخته و پرداخته ذهن بشر میباشد.
    از طرف دیگر اگر خدا دینی میفرستاد باید به مردمان چین میفرستاد و یا پیامبری بمردمان چین میفرستاد که همین اکنون یکنیم ملیارد انسان را تشکیل میدهند. و چینائی ها به هیچ خدائی باور ندارد. اگر پیامبر میفرستاد به مردم هندو میفرستاد که بیش از یک ملیارد نفوس روی زمین را تشکیل میدهند. اگر خدا دین و پیامبر میفرستاد باید به قاره امریکا میفرستاد که شامل چندین کشور بخش های امریکای شمال و امریکای مرکزی و امریکای جنوبی میباشند. اگر دقیق منحیث تحصیل کرده ذهن شکاک و سوالگر داشته باشی همه چیز برایت حل میشود. حالا چند سوال دارم. امیداست که جواب بدهی تا من هم به خدای تو رو بیاورم:
    ۱- آیا پیامبر محمد از موجودیت بر اعظم امریکا خبر و یا آگاهی داشت؟
    ۲- آیا پیامبر تو محمد ازینکه زمین کروی است و بدور خورشید می چرخد خبر داشت یا باور داشت؟
    ۳- آیا پیامبر تو محمد از اتم کرده کوچکتر کدام چیزی و یا ذره ای را می شناخت و یا میدانست که اتم تقسیم پذیر است و یا خیر؟
    اگر به این سه سوال جواب قناعت بخش بدهی به من کمک کلان میکنی که دوباره مرا به محمد و قرآن باور مند میسازی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا