لویه! جرگه!؟ را تحریم کنید حتا با توسل به زور

میم زَر ما ټوله زِما= خواستِ پشتون به حمایتِ غرب و انگلیس در افغانستان.

در کشوری مانند افغانستان است که با غِیبَتِ صاحبانِ

اصلی،  تروریسم حقانی ها و دست‌نشانده‌ های آمریکا و انگلیس و اروپاحاکمِ گویا بلا‌منازعه شود.

لویه! جَرگه!؟ با آن که تنها صفتِ پیشوندِ آن پشتو و خودِ واژه‌ی جَرگه اسم خاص و غیر پشتو است و بیش‌تر کاربردِ علمی در مکان‌های علمی حوزه‌ی فارسی زبانان جهان دارد یک وسیله‌ی اختصاص یافته یا وام گرفته شده از زبان غیرِ پشتون ها در حلِ مناسباتِ پشتونیسم بوده که برابرِ پشتوی آن چیزی به نام مَرَکه وجود دارد. این که مغز های متفکرِ پشتونِ سیاسی از خوشحال خټک تا طرزی و محمد‌گل مهمند و عبدالحی حبیبی و سلیمان لایق و بیش‌ترین واژه‌های نابِ فارسی دری را یا به گونه‌ی عام یا به نمادِ خاص وام‌ گرفته اند و حتا به یغما برده و از آن ها یادی هم نکرده اند بحثِ جداست. اینان حتا از دزدیدنِ واژه های فارسی هم عاری ندارند اما با مردمانِ شان دشمنی تا سر بریدن ها دارند. البته خصوصیت بی‌رحمی و بی‌عاطفه‌گی به صورت عام میان پشتون به یک رویه‌ی مادام‌العمر تبدیل شده و هر جنایتی را حتا علیه اعضای خانه‌واده‌‌های شان زیر چترِ دروغین غیرت انجام می‌دهند. البته اینان در سطوح پایان‌تر همین لویه! جرگه!؟ را جرگه‌گَۍ می‌نامند. من در صورت یافتنِ فرصت بیش‌تر به توضیح جنایاتِ انجام شده‌ی پشتون سیاسی و بیش‌ترین مردانِ پشتون در مناسبات شهروندی و خانه‌واده‌‌گی می‌پردازم.
لویه‌ جرگه‌!؟ی پشتون یعنی آن‌چه را تحریم کنید که نیروی ترورِ نیابتی آمریکا و انگلیس و پاکستان در دستورِ کارِ خود دارد تا توسطِ چهار تا آدم های بی‌هویت و بی‌غرور برای خودش بینی‌ خمیری جور کند. مگر غیر از کسانی که در این جرگه!؟ اشتراک می‌کنند، همه‌ی ما آدم هستیم و برآیندِ آن را می‌دانیم.
ملتِ ما به این درک و‌ درایت رسیده اند که آب را از سراب تشخیص دهند. پیوسته‌گی حمایتِ بی‌پایان استعمارِ غرب و شرق از تروریسم حاکم ساخته شده بر ملت ما که منادیان و‌ نوکران و حافظانِ منافع شان در افغانستان اند این حقیقیت تلخ را ثابت می‌سازد که جهان نه بشر دوست بل ترور دوست و‌ترور پرور است. نظاره‌ی آگاهانه و حمایتِ خاموشانه‌ی غرب و عربِ پست‌همت از نسل‌‌‌کُشی های مستمر پشتون در افغانستان و سکوتِ آگاهانه‌ی آنان از آغاز روندِ تکرارِ تحمیل سیاست سرزمین سوخته در شمالی و پنج‌شیر و حوزه‌ی بزرگ‌ هندوکش ها معنای آن است که آنان خود طراحانِ این جنایات علیه بشر در افغانستان اند. اینان چنان بی‌رحم و بی‌عاطفه‌ی انسانی اند که برای تأمین منافع شان اگر هزاران کشوری هم‌چو افغانستان در نقشه‌ی جهان موجود باشد را توسطِ گماشته‌گانِ شان نابود می‌کنند و خمی هم به ابرو نمی‌‌‌آورند، پس برگزاری چنین گویا لویه جرگه‌ها فقط پشتون شمول است و بس. سهم دادن برای افرادی از تبارهای غیر پشتون مثل نوکر منش‌های گذشته و حالِ سیاست پشتون و ستیز پشتون علیه دیگر اقوام و تداوم خواستِ میم زَر ما ټوله زِما است. کنار آمدن با برخی افرادِ فروخته شده و بی هویت از دیگر تبار ها زیر چترِ قلدری و صدرنشینی پشتون بیانِ حمایتِ عام مردم و تبار های غیر پشتون از پشتونِ سیاسی نیست و نه خواهد بود. به خصوص که حالا همه از حاکم بودن گروه تروریستی پشتون سیاسی در کشور درک داریم. پس لازمه‌ی اخلاق انسانی و اسلامی برای همه مردم ما در افغانستان و بیرون از افغانستان حتا پشتونی که درکِ علمی از وضع سیاسی و نظامی افغانستان دارد و پایش در زنجیر تعصب میخ‌کوب نیست می‌تواند این جرگه!؟ را تحریم کند و سعی نماید با اطلاع رسانی عامه اذهان مردم را از حقیقتِ تعاملاتِ پسِ پرده‌ی در حال شکل‌‌گیری زیر این آگاه سازند و مردم و نیروهای مقاومت به هر طریقی مانع برگزاری آن گردد. این جرگه نما جرگه‌ی پاکستان و تروریسم پروری جهان در افغانستان است و هیچ منفعتی غیر از ضرر به ملتِ ما ندارد. حتا اگر در آخرین دقایق نامِ آن را اجتماع اسلامی هم بگذارند باز هم فریبی است به نفع پاکستان. و مردم ما نیک می‌دانند که شرایط و ضوابط برای برگزاری یک مجلس ملی یا یک اجتماع واقعی ملی و یا شورای اهلِ حل و عقد از منظر اسلامی چی‌است. و اما آن‌ جی قرار است تا چند روز آینده اتفاق بیافتد فقط ترفندی از آمریکا و انگلیس و پاکستان و ایران و دیگران است برای ره‌گشایی بیش‌تر نسل کشی در افغانستانِ شمالی از کابل تا همه سرزمین های فارسی زبانان و هزاره ها و ترک تبار ها و بازگشایی مخرجی هم برای یک خیز دیگرِ ویران‌کارانه سوی آسیای میانه که بی اثر است و ‌روسیه با وجود دوستی ظاهری با طالبان در خط دفاع از تاجیکستان قرار گرفته و مانند اوکراین پوز آمریکا و انگلیس و گروه های نیابتی شان را به خاکِ نابودی می‌کَشاند.. پس هوشیار باشیم. بدرود.