خبر و دیدگاه

عیــــــد من

چه نسلهای برباد رفته ایم
دربازی دستان خودی های لاشخوار
و پدرسوختگانی ازجنس استعمــــار
که سرنوشت مارا ازدارالسلطنۀ خونین کابل
تا آنسوی اوقیانوس ها
به تاراج برده اند .
اینک منی که عیـــــــد ندارم
ای نازنین سرزمین سیه جـامه گانم !
حیرانم با کـدامین انگیزه و احساس
عیـــــد را به تو تبریک گویم !
عیدی که ازچهارسو
شبخون مرگ را پایانی نیست
وهرشب مردمان گرسنه ومظلومش
با هیــــــولای مرگ پنجه می سایند
ودر فردای دیگرش رگبـــارحوادث
بازهـم مرگ شب را تکــرار میکند .
چنین است قانون وادی گـرگان
با ابزارچنـگ ودندان
که جنگل را زیرفـــرمان دارد .
جنگل بان پیشین ،
که درگند تعصب روانی غرق توٌهم بود
خونبهـــای بی ارزش این کتلۀ بینـوا را
که برروی سنگ فرش جاده ها ریخته می شد
با کفـران اندیشۀ مفلوک
به « امتحان الهی » محـول می ساخت
ولی امروزدرکشتارومصیبت بیکـران مـردم
امتحــــانی درکارنیست
کفن کش قدیم را فراموش نباید کــــرد
به من عید را تهنیت نگوئیـد
اندیشۀ ناسورم درگیــر فاجعه هائیست
که درشب های جانگــدازش
تکرارلحظه های غم انگیــز
مرا درسانحه های خود پیچیــــده است
تکرارخون وانفجار
تکرار رژیم های ویرانگـــــــر وغدار
تکراراشک وضجۀ کــــودکان بیمــار
ناقوس مرگ را درهمه جا
تا ضریح گورستان هــــای گمنــــــام
به صدا درآورده است .
اینک که روح من
درزیراین مذاب سربی شب آب میشود
آخرعجب مدار، نازنین !
که من عیــــــدی ندارم .
۲۰۲۲
فرانکفورت
ممکن است تصویر ‏‏‏‏۸‏ نفر‏، ‏افراد می‌نشینند‏‏ و ‏بیرون از خانه‏‏ باشد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا