خبر و دیدگاه

پاسخ به آقای عبد لاحد تارشی

اگرچه نوشته ای پیشینم کوتاه و دررابطه به موضوع برادر بودن مسلمانان و نامسلمانان بود و من و
آقای نبی هیکل اختلاف نظر داشتیم. عزیزان علاقه مند می توانند این بحث را به تارنما یا سایت
آریایی و جاودان بخوانند.
درین میان آقای عبد لاحد تارشی سر برآورد و همانگونه که عادت تندروان دینی است، کوشید تا
ثابت کند که در قرآن الفاط صریح وجود دارد که مسلمانان و غیر مسلمانان باهم برادرند و مسلمانان
با آنان رفتار برادرانه می کنند.
اما این نوشته را تا آخر بخوانید، تا ببینید که جناب شان الفاظ صریح را در قرآن نیافتند و تنها از یک
حاشیه به حاشیۀ دیگر رفتند.
این نوشته به پاسخ همین ادعای شان است.
من سخنان آقای عبد االحد تارشی را درین نوشته به متن سرخ نشان داده ام.

 

دوام موضوع … پاسخ

نوشته های مشابه

‫۲ دیدگاه ها

  1. آقای عزیز پور نمیدانم شما ازین چرندیات نویسی چه وقت دست میکشید من به حیث یک انسان برای تان مینویسم
    یا شما دیوانه اید و یا هم …
    اگر واقعاً شما درجه دکترا دارید پس بروید و مقالات خوبی بنویسید تا از آن خوانندگان این نشریه مستفید شوند
    ورنه شما هم مانند غنی فراری درجه فراشوتی گرفته اید و خود را مانند جنرالان پوشالی غنی جنرال میتراشید
    محترم عزیزپور به قول معروف هرکه بینی خود ره سیا کد آهنگر نمیشه

  2. درود به آقای تارشی و درود به آقای غزیز پور!
    عالی است که قلم و استدلال، دارد در افغانستان جای قتل و شمشیر و جنگ را بگیرد.
    خداکند هیپکدام تان آزرده نشوید. چون شما برای خونندگان می نویسید و من هم منحیث یک خوننده حق دارم بر اساس مطالعه نوشته های شما داوری نمایم:
    عرض کنم که امور و تعالیم دینی مربوط میشود به باور و عقیده. یعنی دین میگوید که در این دایره بسته حق داری سخن بگوئی و اگر ازین دایره بیرون شدی کافر و گناه کار میشوی. تا کید کنم که دین بکسی حق بر رسی و بازبینی و شک را نمی دهد. در حالیکه میگویند دروازه حقیقت فقط با دق الباب شک و سوال میتواند باز شود. از همین جا باید نتیجه گیری و داوری نمائیم که نوشته آقای عبدالاحد تارشی بر اساس باور اسلامی نوشته شده است و نه بر اساس تجربه و مشاهدات و استدلال و ابطال پذیری. مثلا” آقای تارشی آیت هفتاد سوره السرا را به حساب کرامت انسان ذکر میکند. در حالیکه در اسلام چیزیکه وجود ندارد، کرامت قایل شدن به انسان است. شما جنگ ها و غزوات از زمان پیامبر تا حال را اگر مرور نمائید میبینید که حتی در بین خود مسلمانان کرامت به یکدیگر در نظر گرفته نمیشود. قتل های جنگهای گلب الدین و جنگهای برادران هزاره را بیاد دارید که به چه تعداد مسلمانان را به قتل رساندند. میخ زدن بر سر انسان و راکت بارانی های چلب الدین حکمتیار همه بغاوت خودرا زیر شعار اسلام انجام دادند و اکنون طالب زیر شعار اسلام چه جنایتی نیست که در حق مردان و زنان مسلمان افغانستان انجام میدهند. غزوات محمد را بیاد آورید مال مردم زیر عنوان غنیمت غصب و زن و دختر مردم زیر عنوان کنیز غصب و از همه حقوق و کرامت محروم. پس آقای تارشی از کدام کرامت سخن میزند؟
    در مورد حقوق زن. در سوره نساء در یکجا میگوید که شما چارزن حق دارید که در عقد نکاه خود داشته باشید به شرطیکه عدالت را میان زنهای خود رعایت نمائید. و در چند آیه بعد دیگر میگوید شما خو نمیتوانید عدالت را رعایت نمائید و لو حرص رعایت عدالت را داشته باشید. پس اینطور کنید که نشود یکی را بالکل از نظر باندازید. یعنی حداقل گاهی به غم آن زن هم برسید .. وغیره من که این دو آیت را در سوره نسائ خواندم. فورا به شک افتادم که قرآن حکم و فرموده خدا نیست. بدلیل اینکه اول هدایت داد چارزن در صورت رعایت عدالت رو ا است. و چند وقت بعد میگوید که شما نمیتوانبید عدالت را رعایت کنید و لو نیت آنرا داشته باشی. خدا خو اینطور دمدمی مزاج نمیتواند باشد. همینکه داکتر عبدالکریم سروش میگوید قرآن رویای محمد است و صرف برای قوم عرب نازل شده است. درست معلوم میشود.
    در مقابل نوشته عزیز پور را مطابق معیارهای علمی و مطابق عقل و سنجش یافتم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا