خبر و دیدگاه

ببرک کارمل درخشانترین ستارهٔ رزم در آسمان افغانستان

{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}
درست بیست و پنج سال قبل کاخ سرافراز و شکوهمند تاریخ که در سیمای ببرک کارمل تبلور داشت،از فراز زندگی افتید، برخاک سیاه نشست وتداوم زندگی وداعیهٔ دادخواهانه این مرد تاریخ ساز کشوربگونه یی دیگر و در سیمای مکتب سیاسی اش رقم خورد.
فقید ببرک کارمل از معدود رهبران پراگماتیک جریان چپ دموکراتیک در افغانستان بود که در بستر نیاز زمان تولد شد،در گهواره داد خواهی وترقیخواهی پرورش یافت و دانشگاه انسان محور وعدالتخواه را در افغانستان اساس گذاشت .
در برابر قدرت دیو آسای زمان مقابله کردو بطرز شجاعانه وایثارگرانه بخاطر رهایی جامعه ،خود در خط اول سیاست قرار گرفت وستیژ پارلمان افغانستان را بر سکوی دادخواهانه زحمتکشان افغانستان مبدل کرد.
کارمل نه تنها اندیشه پرداز اندیشه های نوین در کشور بودبل حزب پیشاهنگ را برای تحقق این اندیشه ها پایگذاری کرد‌ وخود در پیشاپیش نهضت دادخواه افغانستان درفش پیکار را بردوش کشید.
او در خط مبارزات ملی،رهایبخش وعدالتخواهانه روز های دشوار توام با زندان وتبعید را به جان خرید وزندگی پرعذابی را به خاطر آرمانهای بیکران خلق افغانستان ونجات جامعه تحمل نمود.
جامعه فلک زدهٔ افغانستان که عمری را تحت سایه استبداد،بی عدالتی ،جهل،ستم ویغما سالاری سپری نموده بود، تشنهٔ نسل جدیدی از رهبران دور اندیش و فعال بود که بتوانند طلسم سکوت جامعه را درهم شکستانده و در کنار مردم وفرو دستان، نظام جامعه را از نوسازماندهی کند.فقید ببرک کارمل با پیریزی نهضت ترقی‌خواه افغانستان با موفقیت این ودیعه ملی وتاریخی را بسر رسانید.
کارمل از طراز رهبران کم نظیر،آگاه و ملی افغانستان بودکه در سرنوشت سازترین رویدادهای تاریخ معاصر افغانستان حضور و نقش مستقیم داشت. سیاستمداری هوشمند و تحلیلگری ژرف نگر بود که با سلاح دانش،تجربه و واقع بینی علمی به استقبال رویدادها می رفت و از دل رخداد ها،اندیشه های سیاسی و تشکیلاتی را بیرون می کرد وانرا در پراتیک سیاسی تحقق می‌بخشید.
ژرفنا وپهنای فزونبخش بحرانات سیاسی در گستره جامعهٔ مابعد وامروز افغانستان، بطرز شگفت انگیز همواره نام زنده یاد ببرک کارمل را به حیث الگوی نجاتبخش جامعه جلایش داده ونقش رهایبخش ودادگستر اورا در جامعهٔ دردبار افغانستان برمیتابد.
تلاش های رزم آورانه فقید ببرک کارمل که با اندیشه های نوین آذین بخش خطوط مرامی آن در سمت متحول ساختن جامعه ظلمت زده ،ستم زده وفقیر کشور براه افتید، جامعه ساکت و سر خورده آن سال‌ها را دوباره سیاسی کرد و کاتالیزور آگاهی جمعی ضرور برای تحولات سیاسی وتکانه های اجتماعی گردید.
فقید ببرک کارمل در وضع سیاسی آنروز،هوادار قیام مسلحانه وکودتای نظامی علیه رژیم محمد داوود خان نبودوصریحا با آن مخالفت کرد.او به این پندار بود که‌با توجه به وضع داخلی و
وبین المللی،حزب باید قله ها وصخره ها را پیموده واز طریق افزار سیاسی ومدنی به قدرت دست یابد.
ببرک کارمل دولتمرد راستین،متقی ،پاک وصادق افغانستان بود.او به گرهی ترین معضل دیرپای افغانستان یعنی ساختمان دولت،اقتدار سیاسی وحل مسئله ملی در کشور توجه عمیق مبذول می‌داشت.
کارمل از جامعه کثیر الملیتی افغانستان وبافت اجتماعی کشور تحلیل عمیق داشت ومبتنی برآن برای مشارکت ملی در دایره قدرت سیاسی نسخه های بایسته وفراگیر را پیاده ساخت.
کارمل نظام متمرکز سیاسی را متحول ساخت وتوازن قدرت را میان نمایندگان مردم وحضور همه ملیت‌های کشور بدون رنگ تبعیض بطرز افقی آراسته ساخت.او تلاشهای نفس گیر را براه انداخت تا بخشی اعظم اقتدار سیاسی را برای ارگان های محلی قدرت واداره دولت برفرایند دموکراتیک وبر بنیاد شایسته سالاری
پیاده بسازد.
رژیم کارمل،فراگیر واز لحاظ ساختار اجتماعی قومی یک نظام کامل مشارکتی ملی در تاریخ افغانستان بود.نمایندگان تمامی اقوام و مذاهب کشور صورت واقعی خود را در آیینه یی تمامنایی رژیم فقید ببرک کارمل بدرستی می دیدند.
فقید ببرک کارمل برای تغییر سیمای افغانستان ومدرن سازی جامعه ودولت برنامه های استراتیژیک وعملگرایانه داشت.اصلاحات گسترده در برنامه های حزبی ودولتی زنده یاد ببرک کارمل بدرستی پیشبینی شده بود.
کارمل در اوج عشق بر سرزمین ومیهن وبلندای شیفتگی ملی ومردم وآرزو های نجات جامعه فقر زده وستم زده افغانستان،اماج دسایس بیگانگان قرار گرفت ومبتنی بر اهداف شیطانی راهبردی غرب وپاکستان قربانی دسایس دشمنان افغانستان گردید.
انگار ‌که دسیسه های استخباراتی اجنبی وفرهنگ مسمومیت، رویکرد های ناکار آمدی را در ستون رهبری حزب دموکراتیک خلق افغانستان پدید آورد، دو موج بیرونی در قالب” ایتلاف دوستانه “میان گرباچف ،ریگان وجنرال ضیا به مثابه فاکتور بیرونی وموج درون سازمانی در ردیف بالای‌حلقه مشخص رهبری حزبی بویژه والارتبگان ورهبران پشت پردهٔ امروزین که تا هنوز در همان کژ راهه روان اند،رهبری کارمل را سرنگون ساخت وفصل فروپاشی حزب ودولت را آغاز نهاد که تبعات زیانبخش ومرگبارش تا کنون جامعه افغانستان را درهم پیچانیده است.
حربهٔ تبلیغاتی رهبران کودتا در پلینوم هژده تکفیر ببرک کارمل به «انتی سویتیسم» یعنی ضد شوروی بود.
ناوگان های تبلیغاتی غرب ،ارتجاع سیاه وقلم بدستان مزد بگیر،بلا وقفه سعی نمودند،تا اعزام نیروهای شوروی را به فقید کارمل نسبت داده وبر وجاهت سیاسی او سایه اندازند،اما خورشید حقیقت تاریخ برنقاط تاریک درخشیدن گرفت وبرجعلیات واکاذیب مهندسی شده خط بطلان کشید.
بنا برقول نویسنده توانا وشهیر افغانستان« داکتر صبورالله سیاسنگ» نویسنده معروف جامعه غرب بنام ««اسکات میلر» به تعقیب پلینوم هژده وبرپایی یازده بار تظاهرات درشهرکابل که بخاطر حمایت ببرک کارمل براه افتید،ببرک کارمل را به حیث” سمبول مقاومت ضدشوروی” یاد مینماید.
از سوی دیگر داکتر سلیم مجاز حقوقدان نامدار افغانستان،از مقاومت فقید ببرک کارمل در برابر مداخلات رهبری کرملین برای تغییر قانون اساسی افغانستان در نبشتهٔ تاریخی خود صحه میگذارد.
برگه های تاریخ از صدور نامه فقید ببرک کارمل عنوانی رهبری حزب کمونیست اتحاد شوروی علیه اعزام نیرو های شوروی به افغانستان به کرات سخن گفته واین خود نشان میدهد که رهبر تبعیدی افغانستان بطرز مجبره پذیرش مسئولیت سیاسی را در قبال میهن،تحمل کرد و بطرز ناخواسته سپر بلای شوروی گردید.
بگذار هواداران ببرک کارمل در سونامی بحران پیچیده ومرگبارافغانستان عالیترین تعهد خود به داعیه وطنپرستانه فقید ببرک کارمل را در اتحاد جزایرحزبی، در وحدت و همبستگی نیروهای ترقی‌خواه ودر تاسیس جبهه بزرگ میهنی برای راه اندازی جنبش آزادی بخش ملی در خط آزادی واستقلال افغانستان براه انداخته وبرای نجات افغانستان درفش پیکار را به اهتزاز در آورند؛
روح فقید ببرک کارمل شاد وخاطرش در برگه های تاریخ افغانستان ماندگار باد؛
با احترام
عارف عرفان
لندن،دسامبر ۲۰۲۱
————————————————————————————
Kan een afbeelding zijn van 1 persoon

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا