در هفته ها ی پسین دو نوشته، یکی در مورد برابری زن و مرد در اسلام
و دیگر ی، دربارۀ برادری
۲ مسلمانان و نامسلمانان در قرآن
نوشتم که جناب هیکل مورد دوم را به فرنام »آیا مسلمانان و
نامسلمانان بر اساس قرآن برادرند؟« جالب دیده و دربارۀ نقد آن، سخنی چند نوشته است.
خواهشمندم هرکسی که این نوشته ام را میخواند، برای برداشت کلی از پرسمان، اگر ممکن باشد، دو
مقالۀ قبلی ام را که پیوند های آن را در پاورقی گذاشته ام بخواند و همچنان خوب است که انتقاد آقای
۳ هیکل را که پیوندش در پانوشت گذاشته شده است بخواند.
دوام مقاله … سخنی با هیکل
درود به دانشمند و روشنگر پرافتخار عید محمد عزیز پور!
خیلی خوش شدم که نوشته جناب شما مورد توجه آقای دکتور هیکل قرار گرفته و محترم هیکل بالای نوشته شما انگشت گذاشته و تبصره نموده است. خوش به این خاطر که امید در آینده قلم و استدلال جاگزین شمشیر و بربریت شود.
من نوشته آقای هیکل را دوبار مطالعه نمودم. بالاخره به این نتیجه رسیدم که دینی یا اسلامیکه مورد توجه و باور محترم هیکل قرار دارد، نه در قدیم و جود داشته و نه در حال آنرا میتوان یافت. مثلا” میفرماید که:
۱- “اینکه دین حاکم(دین اسلام) تنها قرآن نیست”. شاید منظور شان قرآن با حدیت و شانزول دین اسلام را می سازد باشد. در حالیکه دکتور حمید میرزا آغاسی همیش شانزول و حدیث را رد نموده و خودرا مسلمان قرآنی میداند.
۲-“دین اسلام برخلاف تبعیض و خشونت است”. در حالیکه تبعیض و خشونت در ذات دین اسلام عجین شده است. مثلا اینکه پیروان ادیان دیگر را به زور شمشیر بقتل رساند و یا به غلامی در آورد و زن و دخترش را به کنیزی گرفت، تبعیض نامیده نمیشود.؟ اینکه اگر مسلمانی از دین خود به دین دیگر تغیر عقیده داد و یا بیدین شد، سر بریده نمیشود و بقتل نمی رسد؟ اینکه به عیوض نیروز عید مسلمانی جاگزین شده است تبعیض پنداشته نمیشود؟
۳- “جهاد را دین نهادینه نکرده است. آنانیکه دین را بگروگان گرفته اند، چنان کرده اند.” عجب دینی که از طرف چند نفر از خود بیگانه و بنده نفس اماره بگروگان گرفته شده میتواند.
خلاصه شما برحق میباشید.