خبر و دیدگاه

اشغال چهارم

ملت ها شرايط سياسي ، اختناق ، خيانت ، اشغال ، تجزيه ، ظلم و تعدي را تجربه مي كنند و حتي از جغرافياي جهان محو و نابود مي شوند .
افغانستان كه از  زمان استعمار هند توسط  برتانيه و كشمكش ها بين هند برتانوي و روسيه تزاري از موقعيت راه بردي برخوردار  است و تا امروز دوام دارد ، ازين حالت مستثني نيست كه تجربه تلخ تاريخ را آموخت مخصوصا كه انگليس ها اين كشور را منطقه حايل يا Buffer Zone  ناميدند . منطقه حايل باعث شد تا هميشه افغانستان قرباني روش هاي سياسي قدرت هاي بزرگ شود و درين زمينه آنها نفر هاي خود را بايد براي منافع شان به قدرت مي رساندند تا كار شان آسان باشد.  مثليكه شاه شجاع را انگليس ها به قدرت رساندند. متاسفانه تنها نفر خاص شان كافي نبود و نيست و بايد كشور براي منافع راه بردي و اقتصادي شان اشغال مي شد و از همين سبب اول انگليس ها دست به اشغال زدند و بلاخره مغلوب شدند. در قرن بيستم با اشتباهات كه مرحوم سردار داود مرتكب شد راه را براي گماشتگان روسيه شوروي باز كرد و افغانستان توسط جناح چپ منطقه حايل اشغال شد. چون اشغال دوم با فريب ايدلوژيك همراه بود هزاران افغان راه زندان ها شدند و مليون ها افغان در جهان تيت و پراگنده و آواره شدند كه اين محقق هم شامل همين دسته از آورگان قرار گرفتم. روسي سازي افغانستان باعث بربادي مردم شد و مبارزات دوام كرد تا بلاخره مانند انگليس ها اين اشغالگر  هم ميدان را رها كرد و افغانستان تا امروز به حال نه مي آيد زيرا مشكل افغانان چه در سطح رهبري ( گرچه افغانستان هرگز يك رهبر نداشته است) و چه مردمي اين بوده است كه ازين همه جنجال هاي سياسي نه مي آموزند و طبيعت منطقه حايل همين است كه ما را مجبور ساختند كه گاهي به چپ و گاهي به راست تمايل پيدا كنيم كه درين صورت گناه خود ما بود زيرا سياست بيطرفي كامل را رعايت نكرديم. و اين رويه و روحيه هيچگاه به مفاد افغانستان نبوده است. زيرا گاهي به دامن راست منطقه حايل مي خراميديم و گاهي به دامن چپ. از خود براي افغانستان يك انديشه اي كه بين شرق و غرب ساندويچ نشويم ، نداشتيم.
در اثر نفاق جهادي، افغانستان به كمك آي اس آي پاكستان به دست طالبان افتاد و چون درين مرحله كوتاه منافع ايالات متحده امريكا متضرر شد اشغال سوم توسط امريكا صورت گرفت. امريكايي ساختن افغانستان هم به مفاد افغانستان نبود مخصوصا اينكه اينبار پاكستان و ايران هر دو از موجوديت امريكا در خاك افغانستان هراس داشتند و مهمتر  اينكه اشغال سومي زير نام دموكراسي براه افتاده بود . واژه زيباي كه گوش ها را نوازش ميكند و اما وقتي در عمق آن داخل مي شويد تحريك نفاق، گسترش فحشا و بي حيايي، فقر و بي كاري ،  خصوصي ساختن اقتصاد به منافع سرمايه دار  و لجام گسيختگي هاي اجتماعي كه مردم را مطلق بي هدف، مادي پرست و اگر كسي به جان و حال خود دقت و توجه  نكند از انسانيت مي كشد. دكتر علي شريعتي جامعه شناس ايران دموكراسي را يك نظام بي بند و بار خواند و دكتر فريد يونس جامعه شناس افغانستاني دموكراسي را بي ناموس گفت.
 مبارزات  بر عليه اشغال آغاز شد و درين بازي بزرگ روسيه پاكستان ، ايران و چين نقش خود را داشتند اينكه طالبان را پاكستان به قدرت رساند و دست نشانده امريكا يعني اشرف غني را سي آي اي CIA. از كشور كشيد و اشغال چهارم توسط دست نشانده هاي پاكستان شروع شد. نبايد چنين فكر كرد كه طالبان كه زياد تر از قوم پشتون هستند در اثر تپ و تلاش خود شان برنده شده اند. همانطوريكه شاه شجاع را انگليس ها به قدرت رساندند، كمونيست ها را روسيه شوروي به قدرت رساند و تكنوكرات ها را امريكايان به قدرت رساندند؛ به همين ترتيب پاكستاني ها طالبان را به قدرت رساندند. پس افغانستان، اين بار زير نام اسلام براي بار چهارم اشغال شد و اين اشغال دوام دار خواهد بود زيرا طبقه روشنفكر و تحصيل يافته بديل براي مبارزه ندارد مشروط براينكه اسلام را با ديد و بينش جديد تعريف كنند و به مقابله بر خيزند كه اين محقق بار بار اين موضوع را تاكيد كردم .
درين روز ها از دهن مردم و مفسرين ساده دل يك واژه جديد را مي شنويم به نام نظام همه شمول. در حاليكه در هر اشغال تاريخ شاهد است كه نظام همه شمول بوده است . از زمان انگليس ها تا اشغال روس و امريكا نظام هاي افغانستان همه شمول بوده است. چون طالبان تفسبر قرآن را نظر به شرايط زمان و مكان قبول ندارند و دانش ديني شان يك مخلوط از وهابي گري و ديوبندي است و درين تفسبر  زنان نقش ندارند و چون قومي و قبائلي هستند و طرفداران شان هم يك عده پشتون هاي قوم پرست است موضوع همه شمول را زياد تر تاكيد مي كنند . فراموش مي كنند كه افغانستان براي بار چهارم اشغال شده است و همه شمول و ناشمول موقف اشغال را تغيير نميدهد. چون مردم افغانستان مسلمان است بايد طرق اسلامي مبارزه را جستجو كنند تا از اشغال چهارم كه زير عنوان اسلام به راه افتيده نجات پيدا كنند
فريد يونس
نويسنده كتاب دموكراسي اسلامي

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. ښځی فقط او فقط د نارینه لپاره د جنسی خواهشاتو د مشبوع کولو لپاره پیدا شوی اوبس، د ښځی نفقه په خپل میړه فرض ده چه میړه بیی ورته برابر وی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا