خبر و دیدگاه

قدسیت دینی در اسلام نیست

تقدیس تنها به الله (ج)است نه مخلوق او

 

اخیرا مضمونِ  از آقای استاد عبدالستار سیرت سابق وزیر عدلیه افغانستان و مشاور مرحوم محمد ظاهر شاه در دوران جهاد در صفحه ای فیسبوک دوستش آقای عبدالعلی نور احراری به نشر رسید که نوشته بود ” ماه های قمری نظر به ماه های شمسی قدسیت دارد” .  

در گذشته های دور وقتی یک کسی وزیر و سفیر و مشاور پادشاه می بود کسی جرات نمیکرد که در مقابل او استدلال کند. ما مردم همین طور تربیه شده بودیم که در مقابل یک کلان به آن سویۀ دولتی نباید سخن گفت. همین تربیه ناقص اجتماعی بود که هر مطلب را ما بدون تفکر قبول میکردیم و روزگار ما خراب تر شد و خوب تر نی و توسط همین بزرگان  که کورکورانه همین چیز را بدون تحقیق قبول کرده بودند ، به بیراهه کشانده شدیم. کشور تباه شد به خاطر که مردم را جاهل نگه داشتند و دین را انحصار کردند. بعد از مهاجرت، ما آموختیم که بحث و مناقشه و استدلال حق هر شخص است . خورد و کلان ندارد و نه به مقام اجتماعی وسیاسی ربط دارد. مضمون آقای سیرت، زمانی توسط دوستش پخش شد که من در برنامۀ تلویزیونی مورخ بیست و سوم مارچ ۲۰۲۱ از تلویزیون جهانی آریانا افغانستان، نوروز را مکمل تشریح کردم و گفتم که این مشکلات که امروز در کشور به خاطر نوروز به بار آمده است ، وهابی ها باعث شده اند.  نه تنها نوروز بدعت و شرک نیست ، تقویم جلالی کار ما را آسان تر کرده است.لطفاً برنامه را در یوتوب تماشا کنید. 

قدسیت دینی در اسلام وجود ندارد و به زودی آیه های که مقدس گفته شده تشریح می کنیم. قدسیت دینی در متون اسلام از اسرائیلیات به ما رسیده است نه اینکه مسلمانان مخترع این واژه باشد و آیه ای “مقدس” مطلق غلط فهمیده شده است.

سرزمین مقدس (آیه ۲۱ سوره مائده) ، وادی مقدس (سوره طه آیۀ ۱۲ و نازعات آیۀ ۱۶) تفسیر آن این نیست که آن وادی و سرزمین قدسیت دارد. زیرا وقتی قدسیت داشت باید پرستش شود. تفسیر درست سرزمین مقدس و وادی مقدس در قرآن این است که  خداوند به حضرت موسی (ع) می گوید که درین سرزمین و وادی برای تقدیس من داخل شو. در سورۀ  طه می گوید کشف هایت را از پا در آور زیرا برای تقدیس خداوند باید با همین ادب حضور به هم رسانید. هیچ چیز در اسلام قدسیت ندارد به جزء پرودگار عالمیان رب العزت الله سبحان و تعالی. مقدس ، پاک و منزه معنی میدهد و هیچ موجود و هیچ شی پاک تر و منزه تر از ذات پرودگار نیست. وقتی خداوند به قرشتگان گفت :  ” من در زمین جانشینی خواهم گماشت ؛ [فرشتگان ] به خداوند گفتند: آیا در آن مخلوقی را قرار میدهی که تباهی کند و خون ها بریزد، حال آنکه ما تو را به پاکی می ستاییم و تقدیست می کنیم (وَنَحنُ نُسَبِحُ بِحِمدِک و نُقدِسُ لَکَ)- (سورۀ بقره آیۀ ۳۰). اینجا واضح می بینیم که تنها خداوند مقام تقدیس را دارد نه مردم و اشیا و دیگر مخلوقات. به عبارت دیگر هر چیزیکه مخلوق است قابل ستایش و تقدیس نیست .تقدیس تنها به  الله سبحان و تعالی می باشد و بس. عیسویان کتاب  شانرا که مشتمل از عهد عتیق و عهد جدید است “بایبل” می گویند که فارسی آن “کتاب مقدس” است. در قرآن همچو چیزی وجود ندارد. قرآن ، در متن قرآن ، قرآن کریم و قرآن مجید گفته شده است نه قرآن مقدس. بزرگترین عبادتگاه مسلمانان خانه خدا یعنی کعبۀ معظمه یا مکرمه است نه اینکه کعبۀ مقدس باشد. مهمترین شهر بعد از مکۀ معظمه ، مدینۀ منوره است نه اینکه مدینۀ مقدس باشد مانند بیت المقدس .

حالا باید بدانیم که بیت المقدس از کجا شد.  بیت المقدس نام شهر است نه محل که حضرت محمد (ص) به معراج رفت. محل که معراج صورت گرفت صخره المشرف نام دارد و همچنان قُبه الصَخره گویند. هر دو یکی است. این محل در تپه موریا موقعیت دارد که برای یهودیان  هم مقدس است زیرا آنها به این باورند که زمین از همین صخره وسعت یافته است و هم باور دارند که حضرت ابراهیم (ع) مامور شد تا فرزندش را در همین مکان قربانی کند.  دیوار بزرگی که درجنوب غربی صخره قرار دارد به اعتقار یهودان  قسمت بازمانده از معبد سلیمان است .واژه “قدس” یعنی خانه خدا که به اعتقاد یهودان در عصر داود (ع) بنا یافته است، از اسرائیلیات است نه اینکه از مسلمانان باشد.  بنای صخره در قرن اول هجری در عهد عبدالملک بن مروان  ساختمان آن شروع و در سال هفتاد و دوم تاسیس شد. من شخصاً صخره المشرف را دوازده سال قبل از طریق پل ملک حسین در اردن عبور کردم و به فلسطین اشغالی رفتم و دیدار کردم. شهر بیت المقدس برای ادیان ابرهیمی یهودیت و مسیحیت و اسلام  اهمیت تاریخی دارد.  درین شهر تاریخی کلیسای مشهور قیامت قرار دارد که به اعتقاد مسیحیان حضرت عیسی (ع) از همین مکان به صلیب کشیده شد و از همین جا به آسمان رفت. بیت المقدس شهر پیامبران است و برای ادیان یهودی و مسیحی مقدس است و برای مسلمانان مکرم و شریف است. چنانچه صخره المشرف است نه اینکه صخره المقدس باشد. چون این شهر جایگاه  پیامبران است  و یهود و نصارای قبلا درین شهر زندگی داشتند بیت المقدس نامیده می شود. مسجد که درین محل از مسلمانان است به نام مسجد اقصی یاد میشود که در قسمت پایانی صخره المشرف قرار دارد.  اقصی در لغت یعنی دور دست .در سال ۷۰۵ عیسوی ساخته شده است.

در اسلام  بعضی ماه های قمری که قبل از اسلام هم وجود داشته است فضلیت دارد نه اینکه قدسیت داشته باشد. مثلا ماه رمضان بر دیگر ماه ها فضیلت دارد. در هیچ حدیث پیامبر نیامده است که ماه رمضان قدسیت دارد. در هیچ جای قرآن نیامده است که ماه رمضان قدسیت دارد. آیات مبارک که در بالا تذکر داده شد روی سخن سوی اهل یهود است.

حالا آمدیم روی حدیث که در جلد دوم ، باب ششم صفحه پنجاه صحیح بخاری در مورد مسجد اقصی از قَزَعه مولی روایت شده است. قسمت اخیر حدیث  مورد بحث ما چنین است ، ” و بسته نشود پالانهای شتر (به قصد سفر) مگر به سوی سه مسجد: مسجد الحرام (در مکه) و مسجد اقصی (در بیت المقدس) و مسجد من ( در مدینه).

قسمیکه خواننده گرامی میداند احادیث یک صد و پنجاه سال بعد جمع آوری شده است. و احادیث توسط شخص حضرت رسول (ص) بررسی نشده است و از همین سبب مشکل زیاد دارد.  من زیاد تر از ده سال قبل این موضوع را یادآوری کردم. اهل تحقیق به شمول جناب  فضل غنی مجددی هم  پیشنهاد صافکاری احادیث را کرده است. و اما وهابیان و آنانیکه به تحقیقات جدید مانند آقای سیرت اعتقاد ندارند موضوع را پشت گوش کرده اند. در حدیث قول الذکر بحث روی سفر معراج نیست بلکه  سفر عادی است که توصیه شده است. اول اینکه درین مورد  تنها یک حدیث در دسترس است با یک راوی. این خود حدیث را ضعیف نشان میدهد.  دوم حدیث باید به متن قرآن مطابقت داشته باشد. این حدیث به متن قرآن در مورد سفر تطابق ندارد. در قرآن در مورد سفر عادی چنین آمده است: قل سیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبه الذین من قبل کان اکثرهم مشرکین. یعنی بگو در زمین سفر کنید و بنگرید عاقبت کسانیکه قبل از شما بودند چگونه بود؟ اکثر شان مشرک بودند. قرآن مجید سفر را به همه کره زمین حکم میکند نه سه مسجد. دوم قبل از محمد (ص) بیت المقدس وجود داشت و در آنجا مردم مشرک نبودند بلکه یهود و نصارای زندگی داشتند. یهود و نصارای نه تنها مشرک نیستند قرآن ایشان را اهل کتاب خطاب می کند.  مهمتر اینکه بقه الصخره و یا صخره المشرف  بسیار به حالت رقت بار بود و اصلا مسجد نبود . وقتی حضرت عمر (رض) فلسطین را فتح کرد به آن رسیدگی کرد و در غیر آن  یک ویرانه شده بود . حدیث واضح نیست که در کجا گفته شده است. مکه؟ یا مدینه ؟ اگر در مکه گفته شده باشد و پیامبر خودش در مکه بوده باشد پس آیا از مکه به مکه سفر میکرد؟ صخره المشرف در قرن اول هجری به حیث یک مسجد بنا شد نه پیشتر از آن و مسجد اقصی قسمیکه گفتیم در سال ۷۰۵ عیسوی با مصلی سبک اموی. حدیث نه به قرآن مطابقت دارد و نه به اساس رویت رویداد های تاریخی.

جناب آقای سیرت در گذشته هم اشتباهات اسلامی و سیاسی کرده است که موقف سیاسی او را در جامعۀ افغانستان تضعیف بخشید. طور مثال نکاح چهار ساله رواست  که غوغای بین المللی بر پا کرد . جانبداری از طالبان در وقت سقوط مزار شریف و یا رای دادن برای اتنوکراسی به جای دموکراسی در کنفرانس بن.  این همه باعث شد تا در انتخابات بار اول افغانستان، از هم تبار ازبک خود که آقای دوستم بود کمتر رای دریافت کند یعنی کمتر از یک در صد. به ماه  های سال و مهتاب و آفتاب و درختان و مخلوقات قدسیت بخشیدن شرک است.  واژه های مانند مکان مقدس و غیره از نگاه دین شناسی در دین اسلام اعتبار ندارد و تنها یک ثیاق کلام است که از فرهنگ عیسوی به ما رسیده است . اینکه مردم عادت کرده اند و امروز همه  این واژه را استعمال می کنند مشکل این محقق نیست چنانچه از انگاه ادب  فارسی روحانیون در اسلام وجود ندارد و از عیسویت داخل متون ما شده است. در اسلام تنها علماست.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا