خبر و دیدگاه

حاکمیت سیاسی پشتونها در پرتگاه نیستی

 

پشتونها درفرآیند ۲۷۰ سال حاکمیت سیاسی خویش درسرزمین ایران شرقی یا خراسان ــ افغانستان امروز نتوانستند حکومت مشروع مبتنی برآراءِ مردم را سرکار آوردند . وصلح وامنیت وثبات رادر این کشورمستقرسازند . برخلاف این حاکمیت قومی همیشه بربنیاد ماهیت ذاتی اش، به حمایت و پشتیبانی مستقیم کشورها ونهاد های استعمارگرکهنه ونو بوجود آمده ودرپناه همین نیروهای بیگانه خود را با زور وارهاب بالای مردم بومی این سرزمین قبولانده است. 

ازینرو رژیم های تک قومی نامشروع و وابسته به بیگانگان ، برای تداوم حاکمیت سیاسی بی وقار خویش ازسیاست اعمال جنگ و خشونت کار گرفتند و مردم این سرزمین را در زیر فشار شعله های آتش ، دود وبارود قرار دادند  ، وخود تنها استملاک را تصاحب نمودند و جنایت آفریدند . 

تاریخ گواه این تجربه است ! هرباری که حاکمیت سیاسی تک قومی پشتونها بر اثر پیشبرد سیاست جنگ وجنایت درپرتگاه نیستی قرارگرفته ، درآن روزگار همه پشتونهای قوم پرست وملی گرا در هرکجای دنیا که زندگی می کنند وبه هر دین وآئین واندیشه ای که هستند زیر نام پشتونوالی همبسته شده وبرای نجات این حاکمیت تک تباری خویش سهم خود را ادا می نمایند . 

برای روشن شدن این گفته دو نمونه اخیر مراحل فروپاشی رژیم تک محوری را پیشکش می نماییم : 

مرحله نخست :  هنگامی که پایه های قدرت و حاکمیت سیاسی پزشک نجیب الله احمدزی پشتون تبار فروریخت وقدرت وحاکمیت سیاسی بدست تاجیکان برهبری استاد برهان الدین ربانی رئیس جمعیت اسلامی افغانستان واحمد شاه مسعود فرمانده کُل نیروی های مقاومت ملی افتاد  . گلبدین حکمتیار پشتون در جریان فروپاشی رژیم نجیب الله احمدزی ــ بدون تأخیردست به ماشه برد ودر برابر حاکمیت سیاسی تاجیکان قیام مسلحانه آغاز کرد  . مگر این بار زبان جنگ طلب و بد سرشت حکمتیار به وسیله نیروی های رزمی تاجیکان و فارسی زبانان به خاک صلح مالیده شد .  

با شکست گلبدین حکمتیار در برابر تاجیکان ، رهبران پشتون خلأ قدرت سیاسی همتباران خویش را در حاکمیت و نظام کابل درک کردند و از سراسر جهان : ظاهرشاه ، خلیلزاد ، حامد کرزی ، اشرف غنی احمدزی و دیگران گرد هم آمدند و برای استقرار دوباره حاکمیت سیاسی پشتونها در خراسان ــ افغانستان راهکارهای عملی و سیاسی ای را در تبانی با آمریکا ، عربستان سعودی و پاکستان به اجرا درآوردند. که سرانجام در سال ۱۹۹۴ میلادی این تلاش منجر به تشکیل گروه طالبان گردید .  

این رهبران پُشت پرده (ظاهرشاه ، خلیلزاد ، حامد کرزی ، اشرف غنی احمدزی و سپس حکمتیار) با لابی گری های شبانه روزی در شرق و غرب موفق شدند که گروه طالبان را برای گرفتن قدرت سیاسی از دست تاجیکان در کشور آماده سازند . 

آمریکا ، پاکستان ، عربستان سعودی و برخی کشورهای  مشترک منافع با همدلی جمعی رهبران پشتون ( ظاهرشاه ، خلیلزاد ، حامد کرزی ، اشرف غنی احمد زی ، گلبدین حکمتیار و ملامحمد عمر)  به این نتیجه رسیده بودند که با کنار زدن تاجیکان از قدرت سیاسی بوسیله طالبان  ، تحقق راهبرد سیاسی کنفرانس بن را پیشکش نمایند . که بااین رویکرد دروغ وفریبندۀ توانستند راه انتقال قدرت سیاسی از دست تاجیکان را رسماً به پشتونها بازنمایند. 

با اجرای مفاد توافقنامه کنفرانس بن ، آمریکا وشرکایش با سردادن شعار دموکراسی و آزادی و مبارزه علیه تروریزم والقاعده ، رژیم پشتونی طالبان را گویا سرنگون کردند و بجای آن رژیم دست نشانده و وابسته ای دیگری پشتونی  را به رهبری حامد کرزی در کابل بوجود آوردند .  

حامد کرزی واشرف غنی احمدزی و سایر همتباران ایشان در فرآیند ۲۰ سال اخیر دست به هم دادند و با استفاده از امکانات دولتی گروه طالبان همتبار خود را بار دیگر مسلح کردند و منحیث یک نیروی سرکوب کننده علیه مردمان بومی این کشور بکار گرفتند . 

رهبران پشتون با پیشبرد چنین یک سیاست مزورانه موفق شدند که هم رهبری دولت را در دست داشته باشند وهم رهبری گویا ؟ مخالفین مسلح ضد دولت را .  

همین شد که در ۱۶ سال اخیر گروه طالبان پشتون تبار و رژیم پشتونی کابل  شبیه دوروی یک سکه در همه امور با هم مشترک کار می نمایند . دولت پشتونی کرزی و احمدزی بااستفاده ازاین امکانات توانستند به صورت همه جانبه سیاست پشتونیزه سازی نظام وقتل عام مردم را بی هراس به منصه اجرا قراردهند. که بر اثر آن صدها هزارانسان بیگناه راقربانی سیاست پشتونیزه سازی حاکمیت تک قومی خویش ساختند. 

مردم هنوز بیاد دارند  که آمریکا بیست سال پیش برای سرنگونی رژیم طالبان به کشور ما لشکر کشید و اکنون می خواهد که این گروه بی فضیلت را بار دیگر به اریکه قدرت برساند. به یقین که ماهیت بازی موش وگُربه آمریکاییان حتا به کودکان کشور ما قابل فهم است. 

آمریکا باید بداند که در کشور ما خراسان ــ افغانستان افزون بر ۲۸ درصد شهروندان پشتون ،  ۷۲ در صد شهروندان سه قوم بزرگ دیگری از جمله  :  تاجیکان ، هــــــزاره ها و ترکتباران زندگی دارند . بدین میزان ، سهم عادلانه چهار ملیت باهم برابر ساکن کشورما در قدرت وحاکمیت دولتی بایست بربنیاد کمیت نفوس هر کدام آن ها تعریف گردد. تخلف ازین اسلوب خیانت بزرگ به حق مردم این کشور است. 

 ودلیل جنگی که از ۲۷۰ سال پیش بدین سو دراین سرزمین جریان دارد ، این جنگ برنامه ریزی شدۀ رهبران پشتونها بابت استقرار و تداوم حاکمیت سیاسی تک قومی آنها ــ  علیه همین  ۷۲ در صد مردمان غیر پشتون این سرزمین می باشد. 

مرحله دوم ــ در جریان ۴۰ سال اخیر بار دوم است که رژیم تک محور پشتونی ،این مرتبه به رهبری حامد کرزی واشرف غنی احمدزی  افزون بر اینکه از پشتیبانی مستقیم وهمه جانبه آمریکا وشرکایش برخوردار بوده ، اما بازهم در مهلکه فروریزی قرار گرفته است. جای بسا تأسف ودرد است که این رژیم قوم گرا در مدت بیست سالی که گذشت بجز تولید جنگ و جنایت ، کُشت و خون  ، دیگر هیچ چیزی را به ارمغان نیاورد . 

شاید که آمریکا از پشتیبانی مستقیم خویش از جنین یک رژیم غیر مشروع و مفسد تک قومی خجالت بکشد. از دیدگاه ما ! دست آورد شرم آور حاکمیت سیاسی پشتونها در این برهه ، همچو لکه ای ننگی ست بر پیشانی دموکراسی آمریکا و یارانش .

ناکارایی و زوال حاکمیت سیاسی پشتونها از سالهای ۲۰۰۹ میلادی برای مردم محسوس بود . اما حاکمان پشتون وآمریکایها در ۲۰۱۸ میلادی به پوسیدگی ، بی برنامه گی و زوال این حاکمیت پیر و درمانده پی بردند. ازین سبب همه رهبران داخل وخارج پشتون بار دیگر هم بسته شدند ویکجا برای نجات و استمرار

حاکمیت سیاسی نیاکان شان دست بکار گردیدند . ودرهرکجای دنیا که دارند کارمشترک لابی گری را آغاز کردند ، ودر این زمینه یک سلسله توافقات پنهانی را هم با آمریکا ، انگلستان ، عربستان سعودی و پاکستان مبنی بر آوردن طالبان در ساختار حاکمیت سیاسی وتقویه رژیم پشتونی به امضا رسانیدند . 

بر بنیاد چنین برنامه بوده است که : زلمی خلیلزاد ، حامد کرزی،گلبدین حکمتیار، اشرف غنی احمد زی ، عبدالله عبدالله و رهبران طالبان همه از یک تبار پشتون و هرکدام در نقش های مختلف سیاسی دروغین بنفع استقرار دوباره حاکمیت سیاسی بیمار پشتونها کار را پیش بردند .

ونتایج کار دوساله پشت پرده این رهبران پشتون منتج به این قرار شد که در گام نخست  زیاده از ۵۵۰۰ طالب پشتون تبار که دربند زندانهای حاکمیت کابل قرار داشتند و قاتل ده ها هزار فرزندان این سرزمین بودند بدون فیصله دادگاه ، همه را با انعام پول و کالا از بند رها نمایند. 

گام مشترک دومی اقدام رهبران پشتون و آمریکا برای تشکیل یک حکومت جدید معجونی از رهبران گروه طالبان و رهبران پشتون در قدرت و حاکمیت دولتی کابل می باشد . این نمایشنامه تکراری بیست سال پیش با حکومت عبوری وانتقالی و انتخابی ریاکارانۀ حامد کرزی واشرف غنی احمدزی به نمایش گذاشته شد که سرانجام مردم وکشور ما را به تباهی کشاند .  

آمریکا باید به خواست و آرمان و اراده مقدس شهروندان خراسان ــ افغانستان احترام قائل شود. زیرا مردم ما از رژیم های دست نشانده وخائین و خاکفروش خسته شده اند. ویک نظام منتخب  ، مشروع و مردم سالار که درآن تعادل حقوق شهروندی ، استقلالیت قوه مقننه ، قوه اجرائیه  وقوه قضائیه ، همسنگی زن ومرد ، نهادینه سازی آزادی وصلح وامنیت شامل باشد  ،  می خواهند. 

اگر باشد که آمریکا از بیست سال ایجاد حکومت مصلحتی وغیر مشروع پشتونی در کابل شرمزده وپشیمان نیست . واین بار هم بگونه ای فشار آمیز بخواهد حکومت مصلحتی دیگری را بوجود آورد . 

ما پارسیان گفته باشیم که به هیچ وجه ، حکومتی را که بر اساس انتخابات آزاد وسری و دموکراتیک که مشروعیت خود را از آرای مردم بر نگرفته باشد ، نمی پذیریم . 

قابل تذکر می دانیم که هر نوع حکومت مصلحتی دست نشانده وغیرمشروع دیگری که به رهبری پشتونها سرکار آید بگو نه قطعی آن را قبول نداریم  . 

خواست ما : ایجاد یک دولت مستقل مبتنی برآراءِ مردم ، تأمین واقعی صلح  ، امنیت و آزادی ، ایجاد زیرساخت های همبستگی ملیت های ساکن کشور ، حق متعادل ملکیت برزمین وحق متعادل مشارکت در حاکمیت سیاسی ، استقرار نظام پارلمانی و استقلالیت قوای سه گانه در دولت ، ایمنی خوشبختی و سعادت انسان شهروند در همه امور  و آزادی حق انتخاب و احترام به اعلامیه حقوق بشر…  و غیره می باشد .  

مارچ ۲۰۲۱ میلادی

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا