خبر و دیدگاه

سخنان داغ در محفل هفتمین سالگرد رحلت محمد قسیم فهیم

دیروز در جلسه هفتمین سالگرد رحلت مارشال محمد قسیم فهیم درباره مکتوب وزیر خارجه امریکا عنوانی دولت افغانستان و طر ح حکومت عبوری بخاطر پایان دادن به قتل های بیرحمانه و دور از انسانیتِ مردم بلا کشیده افغانستان و تخریب افغانستان بیچاره و نا توان توسط طالبان، سخنهای زیادی توسط نخبگان و کرسی داران دولتی گفته شد. در این سخنرانی ها سه موضعگیری وجود داشت:
۱- طرح ارایه شده از طرف زلمی خلیلزاد نماینده وزارت خارجه امریکا در ارتباط به تشکیل حکومت عبوری و مکتوب وزیر خارجه امریکا عنوانی دولت جمهوری اسلامی افغانستان (غنی و عبدالله) حیثیت مشورتی داشته و باید روی ان تعمق نمود و بعد آنچه منافع ملی و حقوق بشر حکم میفرماید به آن عمل نمود.
۲- حکومت موقت یعنی سپردن قدرت دولتی به طالبان را معنی میدهد. بدلیل اینکه طالبان در طول مدت بیست سال از خود هیچگونه علامتی و اشاره ای که نمایانگر نرم شدن و تحول عقلانی طالبان باشد، از خود نشان نداده اند. و طالبان جز اشغال صد فیصد قدرت دولتی به هیچ چیز دیگر قانع و راضی نمی شوند. بنا” به امریکا نباید حق داد که طالبان را بر سرنوشت مردم افغانستان حاکم بسازد.
۳- یکتعداد از شرکت کنندگان یا خاموش بودند و یا آرزوی خودرا در لفافه بیان داشته و خواستار تشکیل دولت عبوری و یا موقت بودند.
در اینجا روی هرکدام این سه گروه طور موجز تبصره و اظهار نظر میگردد.
– گروه اول به سرگردگی داکتر عبدالله شاید به این باور باشند که دولت بیکارگی و نا لیاقتی و بیکفایتی خودرا در عمل نشان داده است. پس ایجاب میکند تا به مشوره های امریکا احترام قایل شد و از امریکا تقاضا شود که در فکر اعلامیه جهانی حقوق بشر و آبروی نمونه دموکرات بودنِ خود در جهان شود و نگذارد که طالبان در رآس قدرت قرار گیرند. اگر امریکا بعد از فدا ساختن بیش از دوهزار از بهترین فرزندان خود و مصرف دو تریلیون دالر بازهم در فکر بقدرت رساندن طالبان باشد، معنی اینرا دارد که امریکا خودرا در عرصه بین المللی بی آبرو ساخته و به قانون اساسی امریکا و به جورج واشنکتن و توماس جفرسن خیانت میورزند.
خوب اگر امریکا کمکهای خودرا قطع نماید و فرضا” از افغانستان بیرون شود چون تروریسم جهانی و پاکستان در عقب طالبان اند و طالبان با این دولت بیکفایت و این رئیس جمهور خِرد دشمن که نه به وزیر اختیار وزیر بودن را میدهد و نه به قاضی ا لقضات اختیار قضاوت آزاد را میدهد و نه به پارلمان احترام میگذارد و حتی قوماندان پولیس یک ولسوالی را هم خود مقرر مینماید. همان طور که تا حال طالبان در اثر گنجشک کلگی رئیس جمهور ما رشد نموده اند، قدرت دولتی را به زور خواهند گرفت. وای به آن روزی که چنین شود. یعنی تکیه و چسپیدن به لطف و آبروی امریکا.
تبصره کوچک: امریکا فقط در پی منافع خود میباشد و در پی آبرو و ریختن خون بیش از دوهزار امریکائی نمیباشد. اگر به امریکا ابرویش مهم می بود، این توافقنامه ننگین را با گروه وطنفروش ترورست طالبان امضا نمی کرد. شما خود قضاوت نمائید یک ابر قدرت دنیا به یک گروه ترورستی توافقنامه امضا میکند و این توافقنامه را بیشرمانه از شورای امنیت ملل متحد هم میگذراند. این در صورتی اتفاق می افتد که دولت تقلبی ساخت خودش را هم به اندازه پر کاهی ارزش نمیدهد و در نظر نمیگیرد. اگر به امریکا آبرویش مهم میبود باید ترامپ را که به پارلمان امریکا حمله وحشیانه انجام داد توسط سنای امریکا استیضاح و جزا داده می شد. حمله به عمارت پارلمان امریکا از زشت ترین و شنیع ترین عمل تاریخی است که توسط خائنین ملی مثل بوریس یلتسن روسی که بالای پارلمان با مرمی توپ فیر نمود انجام داده میشود.
بنا” دلبستن به لطف و دموکرات بودن امریکا کار خوشباورانه و ساده لوحانه ای است.
– گروه دوم طالب را دقیق و با تمام معنی شناخته است که در سخنان محقق و صالح آنرا میتوان یافت. مشکل این گروه اینست حقیقت را بیان کرده نمیتوانند و یا نمیخواهند بیان کنند. دم از رای مردم و انتخاب میزنند. اینجاست که سخنان گروه دوم تاثیر چندانی نمیتواند داشته باشد. انتخاباتِ رسوائی که در افغانستان صورت گرفته دو بار کرزی و دوبار غنی  در اثر ارزش ندادن به رای مردم و تقلبات ننگین بر کرسی ریاست جمهوری نصب شده اند. اینکه غنی میگوید من انتخاب مردم هستم حتی موشها هم می خندند. کدام انتخاب؟ و کدام رای؟ از غنی سوال شود که انصافا” بگوید که سرور دانش منحیث معاون تو آیا ۳۰ فیصد اختیارات فضلی  رئیس اداره امور را دارد. جواب منفی است. سرور دانش و همین قسم امرالله صالح شاید پُوف پُوف کرده آب خودرا بنوشند که نشود به سرنوشت مارشال دوستم و یا احمد ضیا دچار شوند. دموکراسی زیر رهبری یک گله گنجشکی، حریص و انحصار گر خیانت به دموکراسی است.
تبصره کوچک: غنی اگر صادق به منافع ملی و صادق به افغانستان است. در همین لحظه مهم و حساس جلسه از نخبگان افغانستان دایر نماید از پست ریاست جمهوری استعفا دهد و به اکثریت آرای نخبگان افغانستان صرف رئیس جمهور جدید باتضمین تعدیل قانون اساسی،  تعین شود و باقی همه چیز در جایش. هم اردو و هم پارلمان و همه تشکیلات در جایش با طالب مبارزه قاطع و جدی را پیش ببرند، بسیج عمومی را اعلان و جهاد علیه طالب را وظیفه ایمانی و وطنی خود بدانند. این به این منظور است که هرکس خودرا از افغانستان احساس نماید و حس افغانستان دوستی در وجود هر فرد موج بزند.
طبیعی است که این کار در کشور تباه شده ای مثل افغانستان آنقدر ساده نیست که با قلم نوشته میشود. ولی یک چیز در اینجا نقش اساسی دارد و انهم اهتمام به اصالت حقیقت میباشد. و نیت نیک و صادقانه به افغانستان و مردم آن.
– گروه سوم کسانی اند که بیصبرانه در انتظار حکومت عبوری اند. این گروه غرق در اشتباهِ عمیق ناشی از تنگ نظری و احساسات شان میباشند. حکومت موقت یعنی تقدیم دودسته دولت به طالبان. طالبان سیاه ترین مردم اند در پهلوی اینکه گماشته و اجیر پاکستان اند خیلی عقبمانده و دشمن اسلام معتدل میباشند. اگر مقایسه کنیم غنی به هزاران مرتبه بهتر از طالبان میباشد. بدلیل اینکه غنی هر بدی که کرده و میکند تا سه سال دیگر روی خودرا سیاه میسازد و بعد از سه سال مردم راهی را برای خوشبختی و سرفرازی کشور خواهند یافت. اما اگر طالب بر قدرت بیاید افغانستان تا مدت نامعلومی در سیه چاه و تیره روزی غرق خواهد شد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا