خبر و دیدگاه

خُبث طینت قبیله سالاران

لاله این چمن آلوده ى رنگ است هنوز
سپر از دست مینداز که جنگ است هنوز
ای که آسوده نشینی لب ساحل بر خیز
که ترا کار بگرداب و نهنگ است هنوز

 

عکس ‏‎Mohammad Aref Mansori‎‏

اگر این سخن ایکه از زبان متعفن داود سلطان زوى گفته شده که : چندین سال است ما تلاش داریم، تا دوایر دولتى را از وجود اینها ( غیر پشتون ها ) تصفیه کنیم. دیدگاه و نظر شخصى خودش و برخاسته از تفکر منحط و تعصب آلود صرفاً او میبود. چندان قابل واکنش و عکس العمل نبود. زیرا او چنان ناچیز و فاقد ارزش است که در شمار و حساب نمى آید.

اما سخن او، مانیفست قبیله است. نظر او استراتیژى تمامیت خواهان و انحصار طلبان است. دیدگاه او همان سرگوشى کرزى در گوش رابرت گیتس است که به ارباب امریکایى اش گفته بود :خطر اینها ( غیر پشتونها ) بیشتر از خطر طالبان است و باید تصفیه شوند. سخن سلطان زوى، تئورى همان عملى است که در طول دو دهه اخیر کرزى و غنى انجام داده. همین دیدگاه است که تا حال نخبه گان و رهبران اقوام غیر پشتون را با حملات نامردانه انتحارى هدف قرار داده، افسران نظامى غیر پشتون را با بهانه DDR و مامورین ملکى شانرا تحت پوشش اصلاحات ادارى تصفیه نمودند و امروز همین برنامه را در دستگاه دیپلماسى کشور مرعى الاجراء دارند.

اینها همه، سر و ته یک کرباسند. از کرزى و غنى سیکولار تا حکمتیار اخوانى، از رهبران افغان ملت تا سران طالبان، از چادر نشینان صحرا تا حاشیه نشینان غرب همه باورمند به همین مانیفست قبیلوى اند. فقط نحوه مطرح کردن شان متفاوت است. در اصل همنظر و همنوا اند. نه کمونیزم و دموکراسى و نه هم اسلام ناب و شریعت غراى محمدى، اینها را از تحجر و انحطاط قبیلوى، نفرت قومى و برترى طلبى سمتى به بلوغ و بالنده گى اجتماعى، سیاسى و فرهنگى رساند.

هرچند در سالیان پسین، برخى از رهبران ساده لوح و خوشباور سیاسى از نشئه مشروب بُن، بدمستى کردند و بسیارى از روشنفکر نما ها دست افشان و پاکوبان به اشتیاق و استقبال دموکراسى غربى رفتند و عده ى مسخ شده ى که ضمیر و وجدان شانرا به امید واهى سخاوت و ترحم ارباب قبیله و رسیدن به کرسى هاى چشم پُر کن فروخته و آب بزاق از دهن مى ریزند. اما خُبث طینت قبیله گرایان نشان مى دهد که لاله این وطن آلوده رنگ و حیله و غدر است هنوز.

سوگمندانه تا هنوز که هنوز است از تاریخ عبرت نگرفته ایم. غدر را فراموش نکرده ایم. کله منار ها، کوچ هاى اجبارى، سیاست زمین سوخته، نسل کشى و عهدشکنى و بدقولى ها را بیاد نداریم.

نتیجه این انتخابات در سرنوشت آنانیکه سلطان زوى از تصفیه شان سخن زده، بسیار جدى و تعین کننده است. اگر کوتاه بیآئید و به تقلب تن دهید. سرنوشت محتوم همه تصفیه خواهد بود. به هیچ خارجى باور نکنید که هم پیاله چاکران تاریخى داخلى شان اند. به هیج قول و تعهدى اعتماد نکنید که این ناکسان در تاریخ بسیار بسته اند و خلافش نموده اند. به ایمان تان به رب قاصم الجبارین تمسک جوئید و به عزم مردم تان و اراده و صداقت خود و قوت تان در اتحاد تکیه کنید.

نشخوار و برجسته ساختن ضعفهاى قبلى شیوه پیره زنان است. توقعات بیجا و انتظارات زیاد، آب ریختن به آسیاب دشمن است. شاید داکتر عبدالله رهبر موفق و با درایت و جسورى نباشد. شاید تیم ثبات و همگرایى قادر نشود همه آرزو هاى تانرا جامه عمل بپوشاند. اما برخاسته از متن شما اند و نماینده گى از جغرافیاى اجتماعى شما میکنند. حداقل آنچه را نخواهند کرد که دشمن در برنامه دارد. حتىٰ به خودى هاى ناتوان اتکاء کنید، نه به توانمندان دشمن که تیغ نیرنگ آنها تیز تر و خوشتر مى بُرد.

تصفیه قومى ایرا که بچه ناخلف قبیله (سلطان زوى ) مطرح نموده، جدى بگیریم و هوشیار باشیم، تا امروز که فکرش را دارند، فردا عملش را روى دست نگیرند که ندامت و پشیمانى سودى ندارد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا