خبر و دیدگاه

آیا ما “ملت ” شدنی هستیم ؟

 

و آیا این گفته کارل ریموند پویربحال کشور ما صدق نمیکند ؟ که میگوید (نقل به مضمون) :
“مردمان کشوری که درداشتن مناسبات باخارجی ها تقسیم شده باشند هرگز “ملت” شدنی نیستند” .
ببینید ! یک پشتون پاکستانی درآن کشور درجریان تظاهرات کشته می شود، درافغانستان از رئیس جمهورکشور گرفته تا فعالین سیاسی ولترا نسیونالست پشتون ازطربق ” طوفان تیوتر وفیسبوک” ودر جاجایی با برآمدن بروی جاده ها ازجانب عدهٔ دیگر ، بدون کوچکترین ملاحظه ای به نزاکت های سیاسی، درامور داخلی کشور همسایه مداخله نموده،  کشته شدن آن فعال سیاسی پشتون پاکستانی را کار پولیس پاکستان دانسته، آنرا تقبیح وخواهان حفظ جان فعالین روی جاده های ” جنبش حفاظت ازپشتون ها” می گردند…

درجانب دیگر اکثریت قریب به اتفاق فعالین سیاسی غیر پشتون وعِده ای از پشتونهانیز این موضعگیری اشرف غنی ودیگران را مداخله صریح درامور داخلی پاکستان به ارزیابی گرفته وآنرا به ضرر منافع افغانستان در اوضاع واحوال حساس کنونی می دانند.

سخنگوی رئیس اجرائیهٔ کشور ، مسئلهٔ برخواسته از کشته شدن یکی از فعال سیاسی پشتون پاکستانی را یک موضوع داخلی پاکستان دانسته و دخالت افغانستان درآن را به نفع افغانستان نه بلکه به ضرر افغانستان به ارزیابی گرفت..

عده ای زیادی ازکاربران رسانه های اجتماعی نیز خطاب به آقای غنی و ناسیونالست – ترایبلیست های افراطی پیرو خط فکری ایشان می گویند : ” شما آقای غنی که در کشور خودتان تظاهرات داد خواهانهٔ جوانان جنبش های رستاخیز تغیر و وجنبش روشنایی با خواستهای مشابه به خواست جنبش پشتونهای پاکستان ؛ ازطرف دژخیمان شما به خاک وخون کشیده شد و شما کسانیکه درتقبیح کشته شدن یکنفر پشتون پاکستانی به جاده ها ریختید ؛ به یاد ندارید که راه اندازان جنبش های رستاخیز تغیر وروشنایی را ” لنډه غران” می نامیدید !!!
چرا ؟ چرا ؟ آقای غنی وپیروان شان ؛ تفاوت در چی بود و درچی است ؟؟
جواب واضح است و آن درجنون قومگرایی مفرط شما نهفته است که تکیه برآن واستفاده ازآن برای شما نسبت به آنچه منافع ملی نامیده می شود ، عرف دیلوماتیک وبرقراری روابط باکشور های همسایه برپایهٔ سیاست حسن همجواری ؛ ارجحیت واهمیت دارد. ولی درمقابل حرکت های داد خواهانهٔ دیگران را به خاک وخون می کشید وبر آنها نام های تحقیر آمیز می گذارید ! شما درکجای تاریخ قرار دارید ؟

آقایون !
اگر قرار باشد موضعگیری های سیاسی ، احزاب ، سازمان ها ورهبران دولتی نسبت به کشورهای همسایه را علایق قومی ، زبانی وپیشینهٔ مشترک یک قوم خاص کشورما نسبت به قوم خاصی کشور همسایه سمت وسو دهد ؛ در آنصورت کار این کشور کثیر الاقوام و کثیر المله که بدنهٔ اصلی تعدادی از اقوام آن درکشور های همسایه بسر برده ودارای دولت های ملی خود هستند ؛ به کجا خواهد کشید ؟؟
اگر شما دخالت در مسایل کشور دیگری زیر نام دفاع ازمنافع قومی زبانی فرهنگی خود را مجاز می دانید ؛ درآنصورت بصورت طبیعی دستاویز مداخلهٔ کشور های دیگر را در امور کشور ما را دراختیار آنها قرار می دهید !
شماکه دفاع ازحقوق پشتون های پاکستان را حق مشروع خود می دانید ؛ پس بر مداخلهٔ احتمالی ایران زیر نام دفاع ازحقوق شیعه یان و فارسی زبانان افغانستان ، بر مداخلهٔ ازبیکستان زیر نام دفاع منافع اوزبیک ها ، بر مداخلهٔ تاجیکستان دردفاع ازمنافع تاجیک های افغانستان و بر مداخله ترکمنستان ازبرای منافع ترکمن های کشورمهر تٲیید می گذارید !

فراموش نه کنید که دیگر سالها است “دیوار آهنین استالینی”  که مردمان تاجیک ، اوزبیک وترکمن در دوطرف آمو را ازهم جدا می ساخت فروپاشیده است. در مقابل درحال حاضر با افراز حصار های کانکریتی وسیم خاردار بینظمی های معمول در سرحدات شرقی وجنوبی ما با کشور پاکستان زیر نظم آورده میشود.
بنظر بنده بهتر است که به مداخله به امور داخلی دیگران زیر نام علایق قومی وزبانی پایان داده شود تا سابقه ، دستاویز ودلیلی برای مداخلهٔ این چنینی ازجانب کشور های دیگر به امور کشور ما فراهم ساخته نشود !
اگر چنین نشود ومردم وسیاستمداران مابرعلاوهٔ در برخورد با مسایل کشور وبر نحوهٔ داشتن مناسبات بابیرونی ها نیز تقسیم شده باقی بمانند ؛ ما هرگز وهرگز ملت نخواهیم شد !!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا