خبر و دیدگاه

چشم اندازی بر نشست مسکو و دورنمای صلح افغانستان

 

مسکو پایتخت روسیه در اول نوومبر میزبان نشست در بارۀ افغانستان خواهد بود. قرار بود، نشست مسکو درباره روند صلح افغانستان در ۴ سپتامبر سال روان میلادی در مسکو برگزار شود که  افزون بر نمایندگان شماری از کشورهای منطقه از طالبان نیز برای حضور در این نشست دعوت شده بودند؛ اما کابل چند روز پیش از زمان تعیین شده اعلام کرد که در این نشست حضور نخواهد یافت. پس از تماس  تیلفونی رئیس جمهور افغانستان و وزیر امور خارجه روسیه که حاکی از عدم تمایل کابل برای اشتراک دراین نشست بود. زمان برگزاری این نشست تغییر کرد.  علت اصلی مخالفت کابل برای اشتراک در این نشست، حضور طالبان در آن بحیث یک جناح از سوی روسیه قبول و این ضربه بر حیثیت حکومت افغانستان تلقی شده بود. کابل پس از آن  انصراف خود از این نشست را اعلام کرده که امریکا حاضر به اشتراک در این نشست نشد. از نظر حکومت افغانستان برگزاری هر گونه نشست بدون حضور امریکا بحیث یک جناح که حضور فعال نظامی و سیاسی در افغانستان دارد و بیشترین کمک ها را در بخش های نظامی و ملکی به حکومت و مردم افغانستان پیشکش می کند، بدون نتیجه است. از این رو نشست کابل در آن نشست آنهم در برابر طالبان بحیث یک جناح بدترین ضربه به حکومت افغانستان بود.

حالا که مسکو زمان برگزاری این نشست را اعلام کرده است و “ضمیر کابلوف” مسؤول بخش آسیایی وزارت خارجه روسیه و نماینده ویژه رئیس جمهور این کشور در افغانستان نیز اظهار داشت که هیچ مانعی برای برگزاری دیدارها وجود ندارد. هرچند هنوز جزءیات این نشست به رسانه ها درز نکرده است و وزارت خارجۀ افغانستان هم گفته است که هنوز مصروف رای زنی برای اشتراک در نشست می باشد. دلیل انتظار کابل  آشکار شدن نقش و چگونگی اشتراک طالبان در این نشست است؛ زیرا از نظر کابل صلح ملکیت افغانستان است و باید تحت مدیریت این کشور به پیش برده شود. کابل نگران است که از دست رفتن مدیریت صلح سبب خواهد شد تا کشور های منطقه از آن برای رسیدن به منافع خود سود بجویند و از سویی هم دستاورد های چند سال پیش و در کل منافع ملی مردم افغانستان قربانی چانه زنی های کشور های منطقه شود. در این صورت نه تنها حکومت افغانستان بازندۀ این صلح خواهد بود؛ بلکه چنین خلایی سبب خواهد شد که منافع ملی مردم افغانستان دستخوش بازی های قدرت های منطقه و بویژه شبکه های استخباراتی آنان شود.

این در حالی است که کابل از دست تنگی های خود برای رسیدن به یک صلح آبرومند در حضور نیرو های خارجی در این کشور آگاه است و نگران است که این بحیث نقطۀ ضعف کابل تلقی شود و کشور های دیگر از آن به نفع خود شان سود ببرند. از این رو کابل تلاش می کند تا در نشست ها در مورد صلح افغانستان از موضع نیرومند اشتراک کند تا بتواند، خواست اکثریت مردم افغانستان را در تصمیم گیری های آن به کرسی بنشاند. این در حالی ممکن است که تلاش های کابل و اشتراک آن در نشست های صلح از اجماع ملی  واقعی برخوردار باشد و کابل مشوره و موافقت تمامی شخصیت های مهم و وطن دوست، شخصیت های خیرخواه، حلقه ها و گروههای سیاسی، اقوام گوناگون کشور و نهاد های موثر رسانه یی حقوقی و جامعۀ مدنی را با خود داشته باشد و در روشنایی خواست ها و پیشنهاد های آنان در این گونه نشست ها اشتراک کند و در هر پیشنهاد و تصمیم آن مشوره های یادشد دخیل باشد و نه این که از آنها استفادۀ سمبولیک شود. شاید این گفته ها اشتراک کابل را در روند های صلح به چالش بکشد و برآورده شدن توقعات کامل طرف های درگیر هم یک امر ساده نیست. صلح زمانی در کشور تامین شده می تواند که ناگزیر چیز هایی را از دست داد و در بدل آن چیز هایی را بدست آورد؛ اما مهم این است که در این داد و ستد چه چیز هایی باید قربانی شود که در بدل آن دستاورد های صلح در کل به منافع ملی مردم افغانستان آسیب نرساند و صلح به معنای واقعی کلمه تامین و تضمین کنندۀ  آرامش سراسری و واقعی در کشور شود.

در این شکی نیست که صلح مهم ترین خواست و نیاز مردم افغانستان است؛ اما این خواست و نیاز زمانی برآورده شده می تواند که به آن منطقی و معقول پرداخته شود و در آخرین تحلیل فرصت برای دیالوگ بین الافغانی نیز فراهم شود؛ زیرا افغانستان و مردم اش در معرض تهدید جدی تروریزم منطقه یی و جهانی قرار دارند که هرچند هدف از آن در ظاهر حکومت افغانستان است و اما در اصل بیشترین خطر آن متوجه مردم افغانستان است؛ زیرا که جنگ هراس افگنی در افغانستان دیوار های آهنین را میان گروهها و اقوام افغانستان ایجاد کرده است که شرایط کنونی هم تصادفی نیست، به گونۀ دستکاری شده آماده شده است و اکنون چون کابوسی بر روان مردم افغانستان سایه افگنده است. هدف اصلی این دستکاری ها هم به تاراج بردن منافع ملی مردم افغانستان و ثروت های طبیعی این کشور است. چنانکه اثرات ناگوار آن را در روند صلح و چگونگی اشتراک حکومت افغانستان را در آن درک می کنیم. بنا براین یکی از اهداف تروریستان و کشور ها و شبکه های استخباراتی حامی آنان ایجاد نفاق قومی و گروهی و زبانی در افغانستان است تا بدین وسیله به اهداف شوم راهبردی خود در افغانستان نایل آید و با بریدن هر سیاستگر، گروه و جناح و قومی و خریدن آنها، از آنان استفادۀ ابزاری کرده و یکی را برضد دیگری تحریک می کند. آشکار است که این تحرکات بی تاثیر بر روند صلح و تصمیم گیری های حکومت نیست که در کل چالش هایی را در تمامی حوزه ها و بویژه در روند صلح ایجاد کرده است و بیشترین آن متوجه  حکومت افغانستان است که اشتراک آن را در روند های صلح نیز پرسش برانگیز و حتا یک جانبه وانمود کرده است. این در حالی است که عدم اشتراک حکومت در نشست های صلح خود به نفع تروریستان است و سبب منزوی شدن حکومت افغانستان می شود و از سویی هم در غیاب کابل، هراس افگنان و حامیان آنان از این چالش بحیث فرصت برای خود استفاده می کنند. کابل برای رهایی از این خلا و چالش باید دست به کار شود و با دیپلوماسی فعال وارد کارزار سیاسی کشور، بویژه در روند صلح شود تا به قول معروف با عبور از “هفت خوان رستم” به گونۀ موفقانه و با دستاورد برای مردم افغانستان در نشست های صلح جهانی پیرامون افغانستان اشتراک کند.

در نشست مسکو شاید شماری کشور ها و سازمان ها در آن  اشتراک ورزند؛ اما نقش روسیه، چین، عربستان، هند، امریکا و کشور های آسیای میانه در روند صلح افغانستان کلیدی است و اشتراک، تصمیم گیری ها و موضع آنان در پیوند به صلح افغانستان مهم و حتا حیاتی است. صلح هرچند ملکیت افغانستان است و اما کشور های یاد شده خود را در آینۀ آن تماشا می کنند و هر کدام منافع خاص خود را در آن جستجو می کنند.  برگزاری این گونه نشست ها زمانی می تواند، برای افغانستان موثر باشد که کشور های یاد شده بجای چانه زنی بر سر منافع افغانسان، با رویکردی متوازن و عادلانۀ سیاسی برای استقرار صلح در افغانستان تلاش کنند. این در حالی است که کشور های یادشده اکنون منافع متضاد راهبردی در افغانستان دارند و هر یک دیگری را مخل اهداف اقتصادی و سیاسی شان تلقی می کنند.

بحث بر سر اشتراک کابل در نشست مسکو در حالی ادامه دارد که تنش ها میان مسکو و واشنگتن هر روز بیشتر می شود. چنانکه خبرگزاری اسپوتنیک در ۲۹ اکتوبر گزارش داد که بر بنیاد اطلاعات به دست آمده از سامانه نظارت بر فعالیت‌های هوانوردی بین المللی یک هواپیمای جاسوسی بدون سرنشین آمریکایی از نوع  گلوبل هاک و یک هواپیمای گشتی بدون سرنشین آمریکایی از نوع P-8 A. P روز یکشنبه به مرز‌های جنوبی روسیه در نزدیکی شبه جزیره کریمه و مناطقی در طول مرز‌های منطقه دونباس اوکراین با روسیه و مرز‌های روسیه در منطقه بلگورود، وورونژ و روستوف نزدیک شد و در حریم هوایی نزدیک سواحل غربی شبه جزیره کریمه پرواز کرد.

در همین حال لاروف وزیر خارجۀ روسیه طی اظهاراتی امریکا را متهم به مداخله در روسیه کرد و گفت که امریکا از شعار های تغییر رژیم در روسیه پشتیبانی می کند. وی قانون ” پشتیبانی اوکراین” از سوی ا مریکا را مورد انتقاد قرار داد که بر اساس آن امریکا بعد از سال ۲۰۱۵ ، ۲۰ میلیون دالر برای حمایت و تقویت دموکراسی به اوکراین می دهد.  

پیش از این میان امریکا و هند بر سر خرید راکت های اس ۴۰۰  و زیر دریایی روسی تنش های سیاسی بوجود آمده بود. زیر دریایی های روسی  باری به سواحل امریکا وکانادا و بحیره مونش درمرز های انگلیس وفرانسه داخل شده بودند. امریکا از وسایل گوناگونی از جمله دولفین ها که میتواند تا سه هزار کیلومر صدا ها را تشخیص دهند استفاده میکنند ولی نتوانسته بودند زیردریایی روسی را رد یابی کنند. این زیردریایی ها صدا ندارند امریکا تا حال نتوانسته راز بی صدا بودن این نوع زیردریایی کشف کنند. ازهمین رو سفر ترامپ به هند لغو شد. بر اساس  گزارش اسپوتنیک در ۲۸ اوکتوبر شبکه تلویزیونی ان‌دی تی‌وی به‌نقل از منابع ناشناس گزارش داده است که دونالد ترامپ دعوت رسمی هند برای شرکت در مراسم روز جمهوری را که قرار است ۲۶ ژانویه ۲۰۱۹ میلادی برگزار شود، رد کرده است.

از سویی هم برگزاری نشست چهار جانبۀ روسیه، آلمان، ترکیه و فرانسه در استانبول در ۲۷ اوکتوبر در غیاب امریکا در واقع هشداری برای امریکا است. هرچند اجندای این نشست در محور صلح سوریه دور می خورد؛ اما کریملین اعلان کرد که رهبران چهار کشور برای نخستین بار است که در چنین ترکیبی گرد هم آمده اند. البته این نشست به منزله جایگزین شدن دیگر شکل های مذاکرات درباره سوریه نیست، ولی اجازه خواهد داد تا این چهار کشور اقدامات خود در راستای برقراری صلح و ثبات در سوریه را با یکدیگر هماهنگ کنند. این اعلامیه برای واشنگتن خبر خوشی بوده نمی نتواند. پس از این نشست افکار عمومی آلمان مخالفت خود را پس از اعلام خروج امریکا از پیمان منع  موشک های هسته یی میان برد و به دنبال آن استقرار موشک های جدید در قارۀ اروپا ابراز کرد. مقالات و رسانه های آلمان این تصمیم امریکا را زنگ خطر برای اروپا خواندند.  بسیاری از آلمانی ها بیم آن دارند که استقرار موشک‌های آمریکایی در خاک اروپا، این قاره را در صورت وقوع درگیری مسلحانه میان آمریکا و روسیه عملا به خط مقدم جبهه تبدیل می کند.

کنفرانس مسکو پیرامون صلح افغانستان در حالی برگزار می شود که تنش ها در سطح منطقه و جهان میان  قدرت های منطقه یی از یک سو و میان قدرت های بزرگ جهان از سوی دیگر در حال افزایش است. این تنش ها در کل بالای اوضاع افغانستان تاثیر گذار بوده که تنش میان مسکو و واشنگتن بیشتر از هر کشوری بر اوضاع افغانستان تاثیر دارد. هرچند نمی توان تنش میان واشنگتن و تهران  به همین گونه تنش میان چین و هند و تنش میان هند و پاکستان را در پیوند به اوضاع افغانستان نادیده گرفت؛ اما در این میان اختلاف واشنگتن و مسکو  اثر گذار تر است. به حاشیه رانده شدن هر یک از این کشور ها از روند گفت وگو ها پیرامون صلح افغانستان بر این روند تاثیر ناگوار دارد؛ زیرا کشور های یاد شده هر کدام به نحوی با دولت و مخالفان مسلح افغانستان رابطه دارند. از این رو کشور های یاد شده در رابطه به اوضاع افغانستان بی طرف نیستند و هر کدام منافع خاص راهبردی شان را در افغانستان دنبال می کنند. هدف از برگزاری این نشست های شان بیشتر دنبال کردن اهداف خود شان و سبقت جستن از یکدیگر است که کمتر به اصل منافع ملی افغانستان در این روند توجه دارند. تنها حکومت افغانستان است که می تواند، در این نشست های حافظ منافع ملی مردم افغانستان باشد و برای به سر رساندن چنین ماموریت باید توانایی های کافی سیاسی داشته باشد تا در این چانه زنی ها کشور های جهان را به سیاست متوازن و متعادل ترغیب کند. با این حال تنها اشتراک کابل در نشست مسکو مهم نیست؛ بلکه مهم تر از همه توانایی های سیاسی کابل برای چانه زنی در این نشست می تواند، مهم تر از همه باشد. این چانه زنی ها است که سرنوشت صلح را به نفع مردم افغانستان رقم می زند و گوی سبقت را از پیش پای هراس افگنان و حامیان آنان به گول آنان پاس می دهد یا خیر. این در حالی است که کابل با توجه به طرح سیاست پنج حلقه یی خود موفقیت چشم گیر نداشته و حتا کشور های حامی کابل  از داشتن سیاست واحد در مورد صلح افغانستان رنج می برند و از سوی دیگر کابل تنها در روند صلح اجماع جهانی را با خود ندارد؛ بلکه از داشتن اجماع ملی هم محروم است و مخالفان سیاسی آن کابل را به انحصار طلبی متهم کرده و می گویند در مورد صلح افغانستان با احزاب و گروههای گوناگون تماس نگرفته است. آنان مدعی اند که حکومت افغانستان در مورد صلح با مردم افغانستان دیالوگ نکرده است.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا