خبر و دیدگاه

آیا سونامی فروپاشی زعامت بدوی تاجیک نزدیک است؟

زلزلهٔ بحران زعامت در تاجیک‌ها کم کم دارد به طوفان سونامی و فروپاشی کامل نزدیک می شود و هر چند این سونامی به ظاهر وحشتناک و ویرانگر می نماید،اما برای ظهور زعامت تمدن آفرین،ما سخت به این سونامی ضرورت داریم.

اتفاقاً بدنه اجتماعی جامعه تاجیک تحمل این سونامی‌ را دارد و پوتانسیل بالقوهٔ رهبری در بدنه جمعی جامعه تاجیک دیده می شود.

جامعه تاجیک، بحران اجتماعی، مدرنیته و شهروندی را قرنهاست تجربه کرده و لهذا عملاً از تعصبات کور، دگم اندیشی‌های سخیف و انجماد فکری عبور نموده است.

اکنون زمان گذار از زعامت بومی و بدوی به زعامت مدنی و شهروند محور فرا رسیده است و جامعهٔ ما می باید بر فرایند رهبری شخصی،سنتی و قارون گونه خط بطلان بکشد و از این گذر گاه دشوار برای رسیدن به چشم انداز های پهناور عبور کند.

جمعیت اسلامی افغانستان به صورت طبیعی جغرافیای سیاسی تاجیک تلقی می شود، اما این تشکیلات امروزه بیش از آنکه یک حزب سیاسی مدرن و همه شمول شناخته شود، به جزایر جداگانه تقسیم شده است و زمینهٔ مشارکت فردی و دموکراتیک برای همگان به صورت یکسان فراهم نیست.

هویت امروز تاجیک بر اساس چهار محور و عنصر اساسی قابل تعریف است: (۱) زبان فارسی، (۲) تفکر اعتدالی مکتب فقهی و فکری امام اعظم ابوحنیفه و امام ماتریدیه، (۳) عرفان خراسانی به عنوان تنها مکتب تربیت کنندهٔ اخلاق، مدارا، فروتنی و تکثر پذیری و (۴) احیاءتمدن خراسان.

از این‌رو، زعامت و تشکیلات می‌باید براساس تعریف هویت تاجیک انتخاب و ارتقا یابد.

فراموش نکنیم که تمام اقوام ساکن کشور حداقل در یکی و حداکثر در سه عنصر با ما مشترک هستند و به عبارت دیگر زمینه‌ای محوریت تاجیک به عنوان زعامت سیاسی در صورت ایکه از این منجلاب و بحران سیاسی روز عبور کنیم کاملاً فراهم است.

شهید استاد ربانی و آمرصاحب مسعود عملاً به چهار عنصر بالا نه تنها باور داشتند بلکه در راستای تثبیت آن گام های ارزشمندی برداشتند.

جوانان ما بعد از این تمام جزیره های سیاسی را که مدعی زعامت هستند می‌باید مورد پرسش قرار بدهند و از استراتیژی و دیدگاه آنها سوال نمایند؛ نه اینکه عاشق قطار لندکروزرها و مدل ساعت و انگشتر و مارک پیاله و بشقاب شان باشند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا