خبر و دیدگاه

خطاب به روشنفکران پشتون

اینکه پشتونها یکى از اقوام و اقلیت هاى شریف این سرزمین اند، شکى وجود ندارد. تردیدى هم نیست که با سایر باشنده گان اصیل این سرزمین اشتراکات عمیق، تاریخى، دینى و فرهنگى دارند. اما اینکه حدود سه قرن اخیر ممثل زعامت سیاسى کشورى که امروز افغانستان نامیده میشود، بوده اند. نه تنها براى آنها روحیه برترى جویى و تفوق طلبى ایجاد نموده بلکه در میان سایر اقوام نیز نسبت به آنها حساسیت و سوء ظن تولید نموده است.
نخبه گان سیاسى و قشر روشنفکر پشتون تا هنوز با یک برداشت سنتى و کلاسیک، انحصار حاکمیت سیاسى کشور را حق خویش میدانند. در حالیکه سایر اقلیت ها نه تنها از مدیریت نادرست و حاکمیت نامیمون دو صد و اند ساله ى آنها ناراض و ناخشنود اند. بلکه با تحولات شگرفى که در مناسبات بین المللى و دستآورد مدرن و مدنى جوامع امروزى حاصل گردیده، حاضر نیستند به حاکمیت سنتى ، انحصارى  و قبیلوى یک قوم تمکین نمایند.
مبرهن و آشکار است که ماحصل زعامت و رهبرى دو صد و اند ساله ى پشتون ها، کشورى عقبمانده، توسعه نیافته و غرق در انواع مشکلات و بدبختى هایست که نه تنها از کاروان علم و تمدن بشرى عقب مانده بلکه حتى با کشور هاى همجوارش فرسنگ ها فاصله دارد. و از عدم وفاق ملى و مداخله ى خارجى رنج مى برد. این حقیقت بیانگر آنست که نخبه گان سیاسى پشتون درایت و قابلیت رهبرى و هدایت کشور را نداشته اند و نباید حال و آینده بدین منوال ادامه یابد.  افزون بر آن جو رقابتى و بى اعتمادى حاصله از جنگ هاى چند دهه ى اخیر نیاز گفتمان بین الافغانى و قالبندى مجدد اقوام  را در ساختار و فرآیند قدرت اجتناب ناپذیر ساخته است.
این مهم میتواند از راه گفتمان، در چند لایه ى فرهنگى، اجتماعى و سیاسى با بازنگرى گذشته، عنایت و واقع بینى امروز و برنامه ریزى براى فرداى بهتر در میان علماء، فضلا و اهل خبره ى طیف هاى مختلف جامعه ى افغانى مورد بررسى و ارزیابى قرار گیرد. و این یک حقیقت روشن و واقعیت آشکاریست که نیاز جدى و مبرم امروز مردم و کشور ماست.
با تأسف که هراز گاهى شارلتان هاى سیاسى و اراذل و اوباشى به نماینده گى از قوم پشتون به صحنه آمده، با زور گویى، تهدید و توهین به دیگر اقوام، فضاى تفاهم و گفتمان را مختل مى نمایند. اجازه نمیدهند معضلات مهم کشورى از راه ها و طروق معقول به بحث گرفته شده، راه حلى براى آن جستجو شود. آنچه مایه نگرانى است، سکوت و برخورد انفعالى اکثریت قاطع پشتونهاست که موضع موافق و مخالف شان در هاله ى ابهام قرار دارد.
اگر هرزه گانى چون طاقت، یون، اصولى، لالى و سایر همقماشان بى فرهنگ و بى ادب شان، نماینده گان قوم بزرگ و شریف پشتون اند. و اینها از آراى اکثریت قوم پشتون نماینده گى مى کنند. اجازه دهند تا سایر اقوام نیز از همین زاویه با آنها برخورد نمایند. عین توهین را روا دارند و از موجودیت ، حقوق و آراى خود در کلیه مسایل دفاع نمایند.
مى خواهم واقعیت تلخ یا شیرینى را براى هموطنان پشتون تفهیم نمایم  که غیر پشتونها، باشنده گان اصلى این سرزمین اند. در دفاع از آن در مقاطع مختلف قربانى داده اند.  آرزوى سعادت و توسعه ى کشور شانرا دارند. خواهان همزیستى مسالمت آمیز، آبرومند و مساوى با پشتونها در این خاک اند و احدى نمیتواند نقش اربابى و قلدرى  را در این کشور بازى نماید.
جهان، زمانه و روزگار متحول شده است. اقوامى که ایجابات و مقتضیات عصر خویش را نمى پذیرند، جایى جز ذباله دان تاریخ نخواهند داشت.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا