غنی ساده نیست؛ عطا بازی نخورد
من به استاد عطا بخاطر کار و فعالیت نمونهوار او در ولایت باستانی بلخ احترام عمیق دارم. ایکاش والیان در ولایات دیگر میتوانستند که حد اقل یک بر چهارم ثمر کار او را نشان دهند. علاوه بر این، آقای عطا محمد نور در مقاومت علیه سیطره پاکستان بوسیله طالبان وطنفروش و اسلام دشمن هم یک چهره بارز بود. مقاومت همین مقاومتگران سبب شد که پلان پاکستان مبنی بر صوبه ساختن افغانستان نقش بر آب شود. از اینرو، مقاومتگران از وارثین راستین و برحق این مرز و بوم بنام افغانستان میباشند.
با وجود این شهکاریها و افتخارات او، وقتی که ویدیوی صحبتهای آقای نور را دیدم به حیرت رفتم که چرا چنین شخصیت گرانسنگ و پایهای افغانستان به چنین کار بیبنیاد دست زده است و چنین سخنان دور از عقل و سنجش از دهن شان بیرون آمده. مثلاً میفرمایند که رئیس اجرایی در بر آوردن خواستهای ما کوتاهی نمود و من دست بکار شدم و به نمایندگی از جمعیت اسلامی با رئیس جمهور داخل مذاکره شدم. این اظهار او خیلی مایوس کننده میباشد. به دلیل اینکه، این کار بزرگ و این فیصله جز از صلاحیت جلسه رسمی و عمومی حزب جمعیت، از صلاحیت هیچ فرد و گروهی بوده نمیتواند.
هر کار و اجراات در دنیای امروز که بر اساس اصول و نظامنامه باشد، میتواند به طور موثر انجام شود. از آقای عطا نور سوال شود که آیا شما مذکرات تان را با ارگ ریاست جمهوری در نتیجه یک فیصله رسمی جلسه عمومی و یا کنگره جمعیت انجام داده اید؟
از سوی دیگر، آقا عطا میداند و یا باید بداند که توافقنامه حکومت وحدت ملی میان عبدالله و غنی امضا گردیده و مشروعیت حکومت وابسته به این توافقنامه است. و داکتر عبدالله به عنوان نماینده حوزه مقاومت با میلیونها رای در حکومت حضور دارد.
حال توجه فرمائید که آقای غنی به هیچکدام از مواد عمده توافقنامه تا حال عمل نه نموده است؛ این درحالیست که وزیر خارجه امریکا و نماینده ملل متحد در این توافق حضور داشتند و تطبیق آنرا به یک نوعی تضمین نمودند. پس چه تضمینی برای اجرایی شدن توافقنامهای را که جناب عطا با آقای غنی امضا مینماید – که در اصل هیچ اساس و بنای اصولی ندارد، وجود دارد؟
غلط فهمی نشود که من طرف آقای عبدالله را هرگز نمیگیرم و در این موضوع او را صد فیصد ملامت میدانم که چرا زمینه چنین فتنه را با خودخواهیها و کوته فکریها و سهل انگاریهای خود مساعد ساخت. باید او به خواستها و نظرات بزرگان جمعیت خصوصا شخص استاد عطا تمکین میکرد و کار و فعالیت خودرا با خواست و مشورههای آنها هم آهنگ میساخت. در واقع، او فکر کرد که رئیس اجراییشدن فتح قلعه مراد بوده و دیگران باید نزد او عذر و زاری نمایند.
داکتر عبدالله که با حوصله و تسامح باریکیها را رعایت و سازش و ماستمالی مینماید – که با این روش خود، القابی مثل کدو، شُل، بیتلخه و شرینگل و مشکوک…وغیره را نصیب شده است- باز هم مورد ضربه و لگد آقای غنی و یارانش قرار میگیرد. پس آقای عطا که در شجاعت و قاطعیت و صراحت سر زبانها است چطور ممکن است که مورد ضربه و لگد ارگ قرار نگیرید؟
عبدالله که مرکز ثقل توافقنامه حکومت وحدت ملی است، مورد قبول آقای غنی و یارانش نمیباشد، پس آقای عطا از کجا مطمئن است با امضای کاغذ پارهای با ارگ که بر هیچ اصول و اساسی سوار نمیباشد، و اجرایی شدن آن هم بعید به نظر میرسد، حق تلف شده اش را به دست بیآورد؟
توصیه من به آقای نور اینست که لطفاً ازین کارهای بیبنیاد دست بکشد و با همرزمانشان در یک صف ایستاد شود و صف خود را هرچه محکمتر و فشردهتر سازند و مواد تواقفنامه وحدت ملی را عملی کنند. فرض کنید که آقای عطا قادر شود که کنگره حزب را دایر نمائید و فیصله رسمی کنگره حزب را بگیرید. یعنی اگر فیصله رسمی گنگره را هم بگیرد باز هم اساسی در آن وجود ندارد بخاطر اینکه توافقنامه حکومت وحدت ملی از انتخابات بیرون آمده و بین داکتر عبدالله و داکتر غنی به امضا رسیده است.
کار آقای عطا در اصل نَقض و نفی توافقنامه وحدت ملی را معنی دارد که در این صورت او مسئول حرج و مرج شناخته شده و افتخارات تاریخی اش همه به هدر خواهد رفت. در این بازی آقای عطا و حزب جمعیت صد فیصد بازنده میباشید. آقای عطا باید هرچه عاجل تر خود را ازین بازیهای بی اساس و نا عاقبت اندیشانه بیرون بکشد.
عبدالله را لازم است که همراه با یکتعداد بزرگان جمعیت نزد آقای عطا برود و از سر روبوسی و نیت نمائید که با هم متحد و یک پارچه باشند. داکتر عبدالله باید منبعد از خودخواهی و سفلهگری دست بکشد و هرکاری را اول با بزرگان جمعیت مثلا صلاح الدین ربانی، احمد ضیا، استاد عطا، اسماعیل خان، محمد یونس قانونی و امرالله صالح، …ودیگران مشوره نماید و بعد از تول و ترازو و رای زنی مورد اجرا قرار دهد. انسانهای بزرگ هر لحظه میتوانند تصمیم جدید به نفع وطن و مردم خود بگیرند.
از سوی دیگر، مسئولیت این شیطنت و دسیسه بدوش رئیس جمهور میافتد؛ بخاطر اینکه او منحیث رئیس جمهوری نباید به این دسایس و فریبکاری دست بزند و از قدرت و سرمایه دولتی سوء استفاده کند.