آیا افغانستان ایستگاه آخر اوباماست؟
“پاول رابرتز “، معاون وزیر اسبق خزانهداری آمریکا در مقاله جدید خود که هفتهنامه “امریکنفریپرس ” نیز آن را به چاپ رسانده میکوشد تا به این سوال پاسخ دهد که ” آیا افغانستان ایستگاه آخر اوباما خواهد بود؟ ”
در این گزارش میخوانیم: “آلیس شرودر “، در پایگاه اینترنتی خبرگزاری “بلومبرگ ” گفته است که مدیران اجرائی ارشد شرکت “گلدمن ساش ” خود مجهز به مجوزهای اسلحه نیویورک کردهاند. در واقع بانکداران آمریکایی خود را به ابزارهای دفاعی مجهز نمودهاند تا در صورت بروز یک شورش مردمی علیه بانک قادر به دفاع از خود باشند.
رابرتز با اشاره به اینکه چرا بانکداران آمریکایی نگران هستند مینویسد: شرکت گلدمنساش که هماکنون با نام “گلد ساکز ” (غارتگر طلا) شناخته میشود، یکی از مسببین اصلی بحران مالی و کلاهبرداریها از اوراق بهادار است که موجب متلاشی شدن اقتصاد جهان شده است.
بنابراین گزارش، یکی از مدیران اجرائیات گلدساکز که پیش از این کنترل خزانهداری ایالات متحده را در رژیم بوش در دست داشت، ۷۵۰ میلیارد دلار را برای از ضمانت خارج کردن بانکها و در نتیجه تامین آنها با سرمایهگذار پولی، هزینه کرد.
در همین حال، گلدساکز تنها طی ۹ ماه اول سال ۲۰۰۹، ۲۷ هزار میلیون دلار درآمد داشته و در حال ارایه سود قرضه خود است. این در حالی است که این شرکت، مالیاتدهندگان را با بدهیها و دریافت سود ورشکست کرده است.
دبیر سابق نشریه “والاستریت ژورنال ” در ادامه گزارش خود اظهار میدارد: جای شگفتی نیست که ایالت متحده قادر نیست تا از عهده خدمات بهداشتی برای کسانی که بیمه نیستند و یا بیکار هستند، برآید. این در حالی است که تامین خدمات بهداشتی بسیار مهمتر از تامین سودهای چند میلیون دلاری برای بانکداران سرمایهگذار است.
رابرتز توضیح میدهد: منظور من این است که مگر ما بدون رژیم سرمایهداری چه باید بکنیم؟ اگرچه وضعیت کنونی یک رژیم سرمایهداری واقعی نیست، بلکه یک اولیگارشی یا حکومت معدودی از اغنیا و ثروتمندان است.
سیاستمدار سابق آمریکایی با بیان این مطلب که در یک کشور شکست خورده، اولویتهای دولت بطور کامل از مردمش جدا میشود، میافزاید: ایالت متحده قادر نیست تا از عهده خدمات بهداشتی و یا از قید ضمانت آزاد کردن صاحبخانههای بیکار برآید، اما میتواند یک جنگ بیهدف و یا سودهای چند میلیون دلاری بانکدارانی که موجب فروپاشی اقتصاد شدهاند، را تامین کند.
بنابراین گزارش، میلیونها کارگر بیکار شده، سوبسیدهای بیمه درمانی خود را در اول دسامبر سال جاری میلادی یعنی روزی که رئیسجمهور اوباما لایحه ۳۰ میلیارد دلاری اصلاح اوضاع افغانستان را اعلان کرد، از دست دادند.
رابرتز با بیان بخشی از مشکلات اقتصادی جامعه آمریکا، مینویسد: در میشیگان، ۴۸ درصد از گروها، دارائیهایی هستند که از وام ارایه شده، کمارزشتر هستند. این در حالی است که میشیگان از این نظر در رتبه هفتم قرار دارد و این بدان معناست که شش ایالت دیگر وضعی بدتر از میشیگان دارند.
معاون وزیر اسبق خزانهداری آمریکا ادامه میدهد: چرا در حالی که اقتصاد آمریکا در حال فروپاشی است، رئیسجمهور اوباما فکر میکند که ایالات متحده قادر به تامین جنگ افغانستان است؟ بیکاری و بیخانمانی کلان بوده و میلیونها آمریکایی فاقد مراقبتهای بهداشتی هستند.
با این وجود ۳۰ میلیارد دلار اضافه بر ۶۵ میلیارد دلاری که برای سال جاری در نظر گرفته شده بود، نیز به هزینههای جنگ افزوده شده است. این در حالی است که چنین اختصاص بودجههایی معمولا با تخصیص بودجههای تکمیلی نیز همراه هستند و همین امر نیز موجب شده تا هزینه واقعی جنگ از سه تریلیون دلار نیز فراتر رود.
رابرتز با طرح این سوال که چه کسی میخواهد این هزینهها را پرداخت کند، میافزاید: “دیوید اوبی “، نماینده دموکرات و رئیس کمیته اختصاص بودجه مجلس نمایندگان آمریکا، پیشنهاد کرده تا مالیات بر درآمد اشخاصی که درآمد آنها بیش از ۳۰ هزار دلار است، افزایش یابد. این بدان معناست که شما از افراد ضعیف مالیات بگیرید و آن را به شرکتهای اسلحهسازی بدهید.
سیاستمدار اسبق آمریکایی ادامه میدهد: زمانی بود که روسای جمهور دموکرات آمریکا، نماینده افراد ضعیف بوده و جمهوریخواهان نیز نماینده تجار و ثروتمندان بودند. اما امروز، هر دو حزب نماینده منافع ثروتمندان هستند.
رابرتز میافزاید: سوم دسامبر، باراک اوباما در ” دیدار مشاغل ” با سران تجارت آمریکا، گفت: “ما پول عام کافی برای پر کردن حفره ناشی از وجوه خصوصی که در نتیجه بحران [مالی] بوجود آمده، نداریم. ”
به عبارت دیگر، تمامی وجوه عام آمریکا صرف هزینه بانکها و جنگها شده است.
دبیر سابق نشریه والاستریت ژورنال با اشاره به بحران داخلی حزب دموکرات آمریکا مینویسد: علارغم آنکه اکثریت مجلس نمایندگان و سنای آمریکا را دموکراتها تشکیل میدهند و علارغم آنکه اوباما به راحتی در انتخابات ریاستجمهوری به پیروزی رسید، حزب دموکرات کاملا دچار فروپاشی شده است. بطوریکه دموکراتها تمامی حوزههای انتخاباتی خود را واگذار کرده و از مردم آمریکا دست کشیدهاند.
در حقیقت دموکراتها پیرو کمکهای انتخاباتی که به آنها شد، نماینده منافع ثروتمندان در والاستریت، شرکتهای اسلحهسازی، شرکتهای بیمه، بنگاههای کشاورزی که کشاورزان مستقل را نابود کردهاند، غارتگران محیط زیست، پلیس بیمسئولیت و سازندگان مراکز بازداشت، شدهاند. البته در این میان یک استثنا نیز وجود دارد و آن “دنیس کونیچیچ ” نماینده دموکرات مجلس نمایندگان است.
سیاستمدار سابق آمریکا با بیان این مطلب که دموکراتها نیز تبدیل به گونهای از جمهوریخواهان شدهاند، تصریح میکند: مردم آمریکا، به جز یک درصد از آنها که فوق ثروتمندان کشور هستند، بطور کامل رها شدهاند. این در حالی است که اوباما در جریان تبلیغات انتخاباتیاش، پیام متفاوتی داشت. او در چهارم می ۲۰۰۸، برای همدردی با بیکاران به ” الکهارت ” رفت. همچنین وی پس از ورود به کاخ سفید و در نهم فوریه ۲۰۰۹، بار دیگر به الکهارت رفت و گفت: شما میدانید که ما تمایل داریم تا میزان بحران اقتصادی را که با آن روبرو هستیم با آمار و ارقام بیان کنیم. اما وقتی که ما میگوییم ۳.۶ میلیون شغل را از زمان شروع رکود اقتصادی از دست دادهایم و نزدیک به ۶۰۰ هزار شغل نیز تنها طی ماه گذشته از دست رفته است، وقتی که ما میگوییم این منطقه (الکهارت) مشاغل خود را سریعتر از هر جای دیگری در آمریکا از دست میدهد و نرخ بیکاری در آن بالای ۱۵ درصد است؛ وقتی که ما درباره توقف فعالیت شرکتهایی مثل “مناکو کوچ ” (Monaco Coach)، “کیاستون آروی ” (Keystone RV) و “پیلگریم اینترنشنال ” (Pilgrim International) سخن میگوییم، یعنی شرکتهایی که این جامعه را سالهاست رها کردهاند، درباره “اد نئوفلدت ” (Ed Neufeldt) و افرادی مثل او در سراسر کشور حرف میزنیم.
ما درباره مردمی صحبت میکنیم که ابزار معاش خود را از دست دادهاند و نمیدانند که چه چیزی جایگزین آن خواهد شد. والدینی که مراقبتهای بهداشتی خود را از دست دادهاند و شبها بیدار میمانند و دعا میکنند تا فرزندانشان بیمار نشوند؛ خانوادههایی که خانه خود را که در کنج رویای آمریکایی آنها بوده را از دست دادهاند؛ جوانانی که نامه قبولی در دانشگاه را درون پاکت میگذارند، زیرا قادر به پرداخت هزینههای تحصیلی خود نیستند.
این است معنای آن آمار و ارقام؛ این است شیوه درست بیان میزان بحران اقتصادی؛ اینها داستانهایی هستند که من وقتی شش ماه پیش به الکهارت آمدم، شنیدم و از آن موقع تاکنون همراه من بودهاند. من به شما قول دادم که اگر به عنوان رئیسجمهور انتخاب شدم، هرکاری را که بتوانم برای بازیابی و بهبود این جامعه انجام خواهد داد. و اکنون نیز برگشتهام تا به شما بگویم که چگونه قصد دارم به قول خودم عمل کنم.
معاون وزیر اسبق خزانهداری آمریکا در ادامه گزارش خود مینویسد: اما اوضاع الکهارت، ۹ ماه پس از آنکه اوباما قول خود را مجددا تصدیق کرد، چگونه است؟ گزارش شبکه خبری “اماسانبیسی ” در تاریخ ۲۰ نوامبر ۲۰۰۹، میگوید: “بیکاری طولانی مدت با گزینههای رو به کاهشی روبروست “.
گزارش امریکنفریپرس در تشریح اوضاع بد اقتصادی الکهارت میافزاید: “لاری کاوی ” ۵۸ ساله، دو سال پیش بیکار شده، او میگوید: “من حتی قادر به پیدا کردن شغل تمیز کردن اتاقهای یک متل محلی هم نیستم. ” این در حالی است که پسر او نیز که کارگر شیفت شب یک تولیدی محلی بوده، پس از هشت سال کار، شغل خود را از دست داده است.
از سوی دیگر مزایای بیمه بیکاری لاری و پسرش نیز به پایان رسیده و لاری مجبور شده تا با استفاده از تجربیات خود در یک مزرعه کار کند. او هماکنون مرغ پروش میدهد و قارچ جنگلی میچیند.
این گزارش میافزاید: اگرچه رئیسجمهور اوباما به لاری قول داده بود، اما به او نیز بیشتر از هزاران افغانی که به هنگام خواب شبانهشان توسط حمله هوائی آمریکا کشته میشوند، توجه نمیشود.
این در حالی است که او به رئیسجمهوری رای داده که همه پولها را در راه جنگهایی هزینه میکند که بر پایه دروغ و گلدساکز، یعنی ثروتمندترین بنیاد جهان، بنا شدهاند.
سیاستمدار اسبق آمریکا در بخش پایانی گزارش خود مینویسد: جناح چپ از رونالد ریگان به خاطر اینکه مالیات ثروتمندان را قطع کرد، متنفرند. اما اوباما فقرا را با بدهیهای بیشماری درگیر کرده که موجب تشدید تورم میشود. در مقابل این اقدامات به منزله پاداشی برای صنعت اسلحهسازی است به پاس خدمات آن به صلح جهانی و هژمونی آمریکا!