در این هیچ جای شک و تردید نیست، داکتر عبدالله یکی از بارزترین شخصیت های سیاسی افغانستان که نظیر آن به ندرت درتاریخ سیاسی سه دهه اخیر دیده شده است، میباشد. وی با استقامت تمام در پهلوی قهرمان ملی افغانستان احمد شاه مسعود(رح) چه در دوران جهاد وچه هم مقاومت ایستاده بود، دفاع و پشتبانی از وی به معنی تداوم راه مسعود بزرگ است.
داکترعبدالله در دوران جهاد مقدس و مقاومت ملی در بدترین شرایط نظامی و سیاسی سخنگوی مسعود بزرگ بوده و در دوران تصدی پست امور خارجه زبان گویای جهاد و مقاومت بوده، توانست بدنیا بفهماند که جهاد و مقاومت گران دیروز میتوانند بهتری سیاست گزران امروز نیز باشند،براستی وزارت امور خارجه از موفقترین وزارت های دوران باز سازی بوده است.
دوران هشت ساله حکومت کرزی، با شعار مبارزه با ترویزم و آوردن ا منیت و وضع بهتر اقتصادی آغاز شده بود، اما متاًسفانه یکی از تاریکترین دوره، درتاریخ سیاسی کشور است، که میتوان در زیر نتیجۀ سیاست های غلط حکومت هشت ساله وی را برشمرد.
سیاست مبارزه با تروریزم
در گفتا رو کردار کرزی در مبارزه بر ضد تروریزم ابهامات و گاه تناقضات شدید دیده میشود، بطور مثال از یکطرف شعار ضد ترویزم میدهد و از جانب دیگر پنهانی و پشت درب های بسته با تروریست ها همانند ملاعمر و گلبدین حکمتیار بنام مصالحه ملی سر گوشی دارد، این عمل وی بار ها از جانب رهبران سیاسی کشور مورد انتقاد قرار گرفته است. چنانچه داکتر عبدالله در این مورد چنین میفرماید”پروسه ی مصالحه باید ادامه یابد؛ اما با شفافیت، مردم بدانند که چه می گذرد؟ ابعاد این مساله چیست؟ تعریف مصالحه برای مردم چیست و چه می خواهیم انجام دهیم”. وی به اضافه در تآمین امنیت که متاسفانه در طول حکومت هشت ساله کرزی کوچکترین موفقیتی در این زمینه نداشته است،گفت “امروز در پایتخت هم افراد خود را مصوون و در امن احساس نمی کنند. همه ی عرصه هایی که در آن ها پیشرفت هایی صورت گرفته بود، امروز با خطر بزرگ از بین رفتن آن دست آوردها مواجه هستیم”.
سیاست اقتصادی
مردم افغانستان بسیار در وضعیت بد اقتصادی قرار دارند، سیاستهای اقتصادی کرزی هیچگاهی بصورت روشن و شفاف در اختیار مردم قرار نگرفته است، و هیچگاهی هم کرزی سعی و تلاش در بهبودی وضع اقتصادی مردم نکرده است، کرزی با نداشتن برنامه درست اقتصادی و واردات بی مایه به مشکلات بیکاری افزده و مردم را در بدترین حالت اقتصادی قرار داده است. کارخانههای انگشت شمار کشور را بسته نگهداشته است و یا هم به قیمت خیلی نازل به برادران خود واگذار کرده است، که این نیزخود باعث تعدد بیکاران شده است، و صد ها هزار شهروند کشور ناگزیرند افغانستان را برای کسبوکار و لقمه نانی ترک گفته راهی کشور های همسایه شده اند، آنان اکثراً طعمه قاچاقچیان انسان شده جان های شرین خود را از دست داده اند.
داکترعبدالله با مخاطب قرار دادن دولت کرزی در این زمینه گفت: “مشکلات حیاتی مانند بیکاری، کمبود مسکن و مواد مخدر بیش از حد به مردم فشار آورده اند و مردم تا ابد نمی توانند صبور باشند و دم نزنند.”
سیاست مبارزه با مواد مخدر و فساد ادرای
باتوجه به اینکه افغانستان به مرکزیت تولید موادمخدر تبدیل شده است، و بی گمان نفوذ مافیا در دستگاههای دولتی و نقش داشتن برادر رئیس جمهور و اطرافیانش در قاچاق موادمخدر، یک واقعیت اجتناب ناپذیراست. مواد مخدر در افغانستان با پدیده فساد اداری در دولت ارتباط مستقیم دارد همه آگهی دارند که بسیاری از مسئولان پولیس و مقامات محلی در همیاری با مسولین بلند پایه دولتی به نوعی با جنایات سازمان یافته و قاچاق مواد مخدر ارتباط دارند. چنانچه در این زمینه روزنامه نیویورک تایمز این مطلب را به نشر سپرده است. “برادر حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان در تجارت هیروئین دست دارد”. داکتر عبدالله در زمینه امنیت و فساد اداری در دولت کرزی چنین گفت، “کشور از لحاظ امنیتی، فساد اداری، بی اعتمادی و نابسامانی های مختلف دروضعیت دشوار و شکننده یی قرار دارد”.
سیاست قومی کرزی
کرزی در مرحله نخست حکومت خود ابتدا با اقوام تحت سلطه برای تحکیم سلطۀ خود ظاهراً هم پیمان شد، (چنانچه حالا هم با پیش انداختن، مارشال فهیم، محقق و جنرال دوستم میخواهد درامه وحدت ملی را بار دوم تمثیل کند). اما به مجرد حاکمیت کذائی اش، خیلی زود به دامان ایدئولوژی قبیله پرستانه خود افتید و در صدد حفظ سلطۀ تنها قبیله و کسب قدرت برتر بر آمد. کرزی با رشد برتری جوئی قبیله ای در صدد است مبارزه و جنبش های عدالتخواهی را از مسیر خود منحرف کرده و زمینه برای ایجاد و تشدید خصومت بین اقوام با هم برادر و برابر افغانستان، فراهم کند، تا به اصطلاح از آب گل آلود ماهی بگیرد. پر واضح است که ایجاد یک دولت مدرن با محتوای دموکراتیک عدم تمرکز و دادن اختیارات منطقه ای و ولایتی و ایجاد جامعه ای که در آن همه افراد یک جامعه بتوانند با تمام علایق قومی، مذهبی و فرهنگی خود زندگی کنند، فقط در گرو مبارزه جمعی و دموکراتیک میسر است. چیزئیکه داکتر عبدالله مهم ترین اهداف اش را تعقیب اهداف عمده ی جبهه ی ملی افغانستان؛ از جمله تعدیل قانون اساسی، آوردن یک نظام صدارتی، انتخابی شدن والی ها و شهرداران و انکشاف متوازن را در صدر برنامه های خود عنوان کرده است. واضحاً وی این توانمندی را دارد تا به نوعی برابری و عدالت اجتماعی را در افغانستان برقرار کند .
سیاست فرهنگی و مطبوعات
کرزی از همان ماههای اولی که زمام حکومت را به دست گرفت، روحیه آشتی ناپذیری و دشمنیش با فرهنگ ملی مردم افغانستان آشکار شد. او بنا بر ماهیت عقب مانده و تمامیت خواهی قبیله اش در پی آن است، تا فرهنگ چندین هزار ساله کشور را به رنگ دلخواه خود درآورد و فرهنگ قبیله را بر سراسر جامعه جاری کرده و فرهنگ ملی را از میان بردارد. وی با شعار فریبنده آزادی مطبوعات بطور آشکارا بر تلویزون طلوع حمله کرده و روز نامه مردمی پیمان را به بهانه ارزش های مذهبی توقیف کرد. در این راستا گزارشگران بدون مرز بخاطر دفاع از آزادی بیان و مطبوعات که در حال حاضر از طرف رژیم کرزی مورد تعدی و تهدید قرار گرفته اند، طی نامه سرگشاده حین کنفرانس بین المللی دوازدهم جون که سال گذشته در پاریس برگزار شده بود، کرزی را مخطاب قرار داده، چنین نوشته اند” گزارشگران بدون مرز شما را به اتخاذ تعهدادت روشن در دفاع از آزادی بیان و مطبوعات که در حال حاضر مورد تهدید قرار گرفته اند، فرا می خواند. هفت سال پس از سقوط طالبان افغانستان امروز دارای بیش از ٣٠٠ نشریه، ١۴ روزنامه، بیش از ده شبکه رادیو تلویزیونی و ٧ آژانس خبری است. در کشور هیچگاه به این تعداد رسانه و خبرنگار وجود نداشته است. اما به همین میزان خشونت علیه مطبوعات نیز افزایش داشته است. اینگونه از ماه جوزا ١٣٨۶ تا امروز از سوی گزارشگران بدون مرز دست کم ١٨ مورد تهاجم، ٢٣ مورد تهدید به مرگ ، ١۴ مورد دستگیری و ۴ مورد اختطاف روزنامه نگاران شمارش شده است. ده ها روزنامه نگار نیز مجبور به استعفا و یا خروج از کشور شده اند”. در آستانه کنفرانس بین المللی کشورهای کمک کننده به افغانستان در پاریس،
گزارشگران بدون مرز به اضافه بیان داشتند “امروز ما از شما انتطار داریم که در برابر افکار عمومی جهانی متعهد به حل سریع برخی از این معضلات شوید. عدم حل فوری این مشکلات دولت شما را با خطر به هدر دادن دستاوردهای به سختی بدست آمده، از دست دادن اعتماد روزنامه نگاران افغانستان، و حمایت افکار عمومی جهانی روبرو می سازد. این امر بدون شک همکاری دولت ها از جملهکشورهای اروپایی که به شکل مالی، نظامی، و سیاسی یاریگر دولت شما هستند، با مشکل روبرو خواهد کرد”.
در شرایط کنونی جنگ، نا امنی، فقر، فساد اداری و مواد مخدر کشور را در لبه پرتگاه قرار داده است. داکتر عبدالله را واداشته است، تا همانا دوره جهاد و مقاومت در مقابل این همه نابسامانی ها به ایستد و در تغیر آن همت گمارد، وی با اعلام نامزدی خود برای ریاست جمهوری چنین گفت” آنچه مرا وادار ساخت تا یک تصمیم جدی در این زمینه بگیرم؛ تقاضاهای مکرر مردم و احساس مسوولیتی بود که نخواستیم تسلیم وضع موجود و ادامه ی آن در تاریکی شویم”. وی افزود “ادامه ی اداره ی موجود، رفتن به سوی تاریکی و ضایع شدن فرصتی می باشد که برای مردم به وجود آمده است. این نامزد ریاست جمهوری با تاکید به این که، نباید این فرصت طلایی از دست مردم گرفته شود، به اضافه اذهان داشت: “مردم ما خواهان یک افغانستان آرام، نظام اسلامی معتدل و یک اداره ی سالم اند که نباید این آرزوهای مردم به ناامیدی های هرچه بیش تر تبدیل شود”.
___________________
منابع:
– سایت جبهه ملی افغانستان
– سایت خاوران
– روز نامه نیویورک تایمز
– سایت آزادگان