خبر و دیدگاه

سالروز رستگاری اسطوره جاویدان موسیقی احمد ظاهر مبارک

سالروز رستگاری اسطوره جاویدان موسیقی مبارک و اصیل جغرافیای گستردهٔ زبان و فرهنگ پارسی/ دری را گرامی می داریم.
احمد ظاهر تنها یک هنرمند نیست، او نماد فرهنگ و هویت تمدن سپهر بلند اقالیم خراسان و فلات ایرانشهر تمدنی می‌باشد.
سزاوار است اگر تمام مردمان بلاد خراسان در سالگرد غروب غم انگیز حنجرهٔ سحر آفرین و معجزه آسای این سلطان موسیقی اصیل و تمدنی ما؛ در کوخ و کاخ و کوی و برزن با شنیدن نوای موسیقی جان‌ و روح و روان‌ را تطهیر نمایند و از جاهلان و کاهنان و طاعنان و منکران تبرا بجویند.
موسیقی الهام خداوندیست و ریشه در عالم دیگر دارد. موسیقی معراج معنویت و نماد عشق و پاکیزگی است؛ لهذا برای فهم و درک این هنر باید ذهن و ضمیر و اندیشه و فکر را تطهیر کرد تا به عمق و معنی موسیقی رسید.
خداوندگار بلخ حضرت مولانا موسیقی را آن‌جهانی و بهشتی می داند و برای موسیقی چنان جایگاهی قایل است که مثنوی را با نوای نی آغاز می کند؛ و به همین سبب است که برخی ها این نردبان آسمان را نی نامه نامیده اند.
مولانا دربارهٔ سماع می گوید:
پس غذای عاشقان آمد سماع
که در او باشد خیال اجتماع
قوتی گیرد، خیالات ضمیر
بلکه صورت گردد از بانگ و نفیر
آتش عشق، از نواها گشت تیز
آن چنان که آتش آن جوز ریز
مولانا در جای دیگر راجع به موسیقی گفته است:
مومنان گویند آثار بهشت
نغز گردانید هر آواز زشت
ما همه اجزای آدم بوده ایم
در بهشت آن لحن ها بشنوده ایم
گرچه بر ما ریخت آب و گل شکی
یادمان آمد از آنها چیزکی
بانگ گردش‏های چرخ است این که خلق
مـی‏ســراینــدش بـه طنبــور و بـه حلـق
چرا احمد ظاهر هنرمند منحصر به‌فرد‌است و تجلیل از او به مثابه‌ی تبجیل از هنر و معنویت و فرهنگ و تمدن ماست؟ درست به سه دلیل:
الف:
او هرگز به دنبال اشعار مبتذل، کوچه بازاری، مستهجن، هزل، سخيف‌ و لهو و لعب نرفت.
احمدظاهر غزل های فاخر و اشعار مملو از معنويت، سرشار از عشق و حکمت و لبریز از مهر و محبت را از متن دواین شعرا به سطح و متن اجتماع آورد.
احمد ظاهر با صدای معجزه آسای خود به شعر، جان و حيات دوباره بخشيد؛ او در واقع معنی و معنویت فرهنگ عظیم یک تمدن را با نوای مهر آفرین عشق و محبت به مردم بازتعریف کرد و احیاء نمود.
آهنگ های احمد ظاهر تنها ترنم دلپذیر نوای روحبخش موسیقی نیست، بلکه دایرةالمعارف فرهنگ و قاموس شعر و ادب زبان پارسی دری‌است.
ب:
احمد ظاهر هرگز سقف معیشت بر ستون ابتذال نزد و ارزش هنر در بازار استهجان سودا نکرد؛ او قداست هنر و عظمت موسیقی را در معبد لهو و لعب قربانی نه نمود.
او براى كسب معاش و نام و شهرت به هنر روى نياورد كه هم صاحب معاش بود و هم نام داشت و هم فرزند یک صدراعظم بود.
او به موسيقى عشق مى ورزيد و صداى سحر انگيز او هديهٔ خداوند به او بود و او قدر اين نعمت الهى را به خوبی مى دانست و به همين دليل بهترين و بلندترين اشعار مشاهير شعر و ادب زبان فارسى/ دری را برگزيد.
ج:
احمد ظاهر مناعت طبع و عزت نفس را در پاى سياست قربانى نكرد و در خدمت ارباب زر و زور و تزوير قرار نه‌گرفت و سرانجام در راه مكتب و انديشه‌ی خود رستگار شد.
ايكاش همه اى هنرمندان جوان در سبک و گزنيش اشعار از او تقليد نمايند و از اشعار مبتذل و هزل و لهو و لعب و کوچه بازاری پرهيز پرهیز کنند.
احمدظاهر شاگرد صادق و متعهد مکتب ابونصر فارابی« فاریابی» بود.
احمد ظاهر در مکتب موسيقى بر صراط مستقيم استوار باقى مانده بود و از نظر غزالى و فارابى بهره هاى فراوان برده است.
جا دارد که در سالروز تجلیل از اسطورهٔ جاویدان موسیقی افغانستان، قدر حضور استاد ناشناس فرزند معنوی خداوندگار بلخ و استاد مسلم موسیقی اصیل و تمدنی خود را هم بدانیم و خاطرش را عزیز و گرامی بداریم؛ که منکران و جاهلان هنر و راستی شمشیر را علیه او از رو بسته اند.
درود و سلام ما بر روح و روان احمد ظاهر فرزند راستین و معنوی ابونصر فارابی( فاریابی) فیلسوف و موسیقی دان بزرگ خراسان باد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا