خبر و دیدگاه

دین در قفس طلائی

khawernia
احمد ذکی “موسی”

مدعیان روشنفکری در جامعه های اسلامی همواره این مقوله را بر زبان می آورند که «دین را باید از سیاست جدا کرد» وهمگان می دانند که این اندیشه از جمله اندیشه هایی است که از دنیای غرب همراه با توپ و تانک استعمارگران وارد جهان اسلام شده است.

اگر مدعیان روشنفکری به خود زحمت داده و به تعالیم اسلامی نگاهی بافگنند، خواهند دید که اسلام همه اش سیاست است … واصلا امکان ندارد که دینی مانند اسلام را از زندگی سیاسی واجتماعی پیروانش بدور نگهداشت.

وبرخی از این ها برای فریب افکار عمومی وتحمیق ساده اندیشان چنین استدلال می کنند که دین، چیز مقدسی است وسیاست سراپا آلوده ونجس، پس برای تکریم وبزرگداشت از دین باید آن را از سیاست که پر از خبث وپلیدی است حفظ کرد .

واز منظر این طیف از مدعیان روشنفکری، سزاوار دین این است که آن را در قفص طلائی نگهداریم ونگذاریم تا از آن بیرون آید… تا اینکه با گذشت ایام غبار فراموشی بر وی بنشیند واز ذهن ها وخاطره ها پاک گردد.

اما اسلام چنین منطقی را نمی پذیرد وبر زندانی بودن عصیان می کند اگر چه آن را در قفص طلائی هم نگهدارند…

اسلام برای زندانی شدن نیامده است، اسلام آمده تا بر روی زمین حکومت کند و زمین و زمینیان را بر شریعت الهی استوار نگهدارد و به سوی سعادت دنیوی و اخروی سوق دهد.

اسلام نیامده است تا در موزه های هنری نگهداری شود تا مردم در اوقات معینی به مشاهده آن بیایند وبه تماشایش بنشینند وبعد از چند لحظه ای رهایش کنند و بروند…

اگر سیاست به معنای واژگون نشان دادن حقایق، واستفاده از واژه های براق برای فریب مردم است، پس چه خوار وذلیل اند اینگونه سیاستمداران! وچه مسخره اند کسانی چنین باوری دارند!

واگر از دین، استفادۀ سیاسی صورت گیرد ومنابر ومساجد بخاطر بازی به عواطف واحساسات پاک مردم ومکاسب دنیوی مورد استفاده قرار گیرد، پس چقدر بدبخت اند اینگونه انسان ها که دین الهی را بازیچه ای برای اهداف پست خود ساخته اند، وچه خواهند گفت زمانیکه در پیشگاه رب العزت برای حساب وکتاب می ایستند؟!.

فهم غربی از سیاست وفعالیت های سیاسی به جز نیرنگ وفریب مردم چیز دیگری نیست، اما فهم امت اسلامی از سیاست فهم مترقی ومتمدنانه است؛ به همین لحاظ علمای اسلامی گفته اند: اسلام دین ودولت است وهیچگونه جدائی ای میان آن ها امکانپذیر نیست … دین ما بر سیاست ما حاکم است تا آن را رهنمائی کرده واخلاقی سازد … وسیاست ما در خدمت دین ما است تا بدان وسیله مصالح مردم را تحقق بخشد … و همین قدر برای جدایی ناپذیری دین از سیاست کافی است که حاکم – در تئوری سیاسی اسلام- شخصی است که برای رعایت دین ودنیا باهم موظف است.

امام فخرالدین رازی می گوید:” سیاست، علم رئاست است … وتاج علوم پنداشته می شود.. و نیز می گوید: تدبیر امور مردم، لشکریان و جمع آوری مالیات از سخت ترین کارها است، وهیچکسی نمی تواند در این زمینه کاری انجام دهد مگر اینکه عالم باشد وعملا چنین کارهایی را انجام داده باشد ویا از دیگران دیده ویا آموخته باشد”.

مفهوم سیاست در اندیشۀ اسلامی مفهوم محترم و با ارزشی بود پیش از اینکه با مفاهیم استعماری وارداتی خلط شود… اما با سرازیر شدن اندیشه های غربی، مفهوم سیاست بسان مفاهیم دیگر واژگون شد ومبدل به خندیدن به ریش مردم گردید!

نوشته های مشابه

‫۴ دیدگاه ها

  1. Hot single women in bartow fl uk dating agency Kaibito Couples looking for gentleman Foxburg PA Mix race dating site Winooski VT Personals sex Middleport GOODNESS ME. ineatnationrl online dating

  2. شاید خوانده باشید که در جلسه انتخاب خلیفه در هنگام رحلت محمد ص طرفداران حضرت علی علی را بحیث خلیفه پیشنهاد کردند. ولی حضرت عمر استدلال کرد که مناسب نمیباشد که خلافت که پیشبرد کار زندگی و معشیت مردم میباشد و ولایت که رهبری دینی و روحی مردم میباشد بدست یک فامیل قرار بگیرد. او گفت بهتر است رهبری حکومتی یعنی خلافت به حضرت ابابکر صدیق داده شود و رهبری دینی یعنی ولایت به حضرت علی داده شود. همین پیشنهاد قبول شد و حضرت ابابکر بحیث خلیفه مسلمین انتخاب شد. که این خود بیان میکند که دین از دولت باید جدا باشد و میتواند که جدا باشد.

  3. نویسنده محترم!
    معلوم میشود که جناب شما از عقل و علم در این مورد کار نگرفته اید. عمر دولتهای دینی بپایان رسیده است. عربستان سعودی دولت دینی دارد. ولی از لحاظ صنعت و تخنیک خیلی عقب مانده میباشد و همیش تسلیم کشور های امریکا و اروپا میباشد. دنیا به پیش میرود روزی میشود که ذخایر تیل تمام میشود و یا مواد دیگری جای تیل را میگیرد. در انصورت خوهی دید که عربستان در چه حالت قرار خواهد گرفت. در ایران هم حکومت دینی به شکل تشیع وجود دارد. مطوئن باش که او هم بزودی در گرداب بدبختی غرق خواهد شد. دولت های سیکولار در واقعیت امر اگر دقت شود به بقای دین کمک میکند. بخاطر اینکه دولت سیکولار فقط به رای مردم تکیه دارد. مردم خو لوده نمیباشند که یک ملا را در رأس کار های دولتی بیاورند. خوب بازهم اگر مردم بخواهند هیچ اشکالی ندارد. اگر دولت در دست دین باشد. مشکلات دین صد چند میشود. دست مردم و یخن دین میشود. که دین بدون شک توان حل مشکلات و تا مین نیازمندی های مردم را ندارد. در دولت زیاد فساد پیدا میشود. بنأ” مسلمانان باید بیدرنگ از نظام سیکولار حمایت نمایند. شما فکر نمائید در صورتیک در طول مدت یکهزار و چچار صد سال نتوانستید که یک حکومت عادل که عزت و کرامت انسان در ان حفظ و نیازمندی هایش تامین گردد. اعمار نمائید که مثال شده بتواند پس در عصر حاضر خو بهیچصورت ممکن نمیباشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا