گفتگو

اشرف غنی احمدزی: شانس پیروزی آقای کرزی رانمی‌بینم، آقای کرزی درانتخابات می‌تواند دزدی کند

 

سوال: در ابتدا کمی از خودتان بگویید.
جواب: در کابل تولد شدم قسمت عمده‌ی شش سال اول در قریه ها و قصبات سپری شد بهار، تابستان و خزان در لوگر و زمستان در جلال آبادبوده ام و یک درک بسیار واضح از مشکلات ده نشینی و کوچیگری دارم و چشمم که باز شده مسایل اجتماعی سه بخش عمده افغانستان را دیدم. مسایل ده، مسایل مالداری و مسایل شهری، در زمانی متولد شدم که فکر افغانی یک فکر ملی بودو به اساس قوم و قبیله در مکتب بزرگ نشدیم. تحصیلاتم در لیسه حبیبیه بود و به اساس امتحان، یک سال امریکا رفتم و صنف دوازدهم را درامریکا خواندم. تحصیلم نتیجه سرمایه گذاری ملت بود و تمام تحصیلم توسط بورس های تحصیلی صورت گرفته که به ملت افغانستان آمده بود و به اساس سهم گیری، ۵ سال در دانشگاه امریکایی بیروت و ۴ سال در دانشکده ادبیات دانشگاه کابل بودم.
بعد از آن برای گرفتن دوره ی دوکتورا به دانشگاه کولمبیا رفتم و هدفم این بود که پروسهء دولت سازی و اقتصاد و تاریخ ۴۰۰ سال اخیر افغانستان را تعریف کنم و این مسأله ۱۴ سال عمر مرا گرفت.
بعد از سقوط حکومت نجیب چند بار به افغانستان آمدم و سقوط شهر خوست را به چشم خود دیدم. و بار دیگر در هرات بود که تغییر عمده رخ داد و وضع امنیتی هرات به صورت مثبت داشت رو به بهبود می رفت، سلاح ها بسیار زود جمع شد و شرایط بازسازی آمده شد اما کسی آماده همکاری نبود در تمام هرات ۴ عراده بلدوزر نبود و اسماعیل خان نظم خوبی را آورده بود که قابل تقدیر بود.
اهداف شما از همکاری با آقای کرزی و آمدن تان به کابینه چه بود؟
یک هفته یاده روز از تشکیل دولت موقت گذشته بود که به افغانستان آمدم و پست من سرمشاور اعلای آقای ابراهیمی بود بعد از حادثه ۱۱ سپتمبر در بانک جهانی رخصت بدون معاش گرفته بودم تا بتوانم یک پلان بازسازی و نوسازی برای افغانستان مطرح کنم. و قرار درخواست آقای کوفی عنان به حیث سرمشاور آقای ابراهیمی کارکنم و ۴ماه در ملل متحد ماندم. مسایل ریشه یی افغانستان رابررسی کردم و تصمیم بسیار عاجل گرفتم تا تعدادی ازولایت های افغانستان را ببینم.
این یک جهت موضوع بود؛ بخش دیگر وقتی که موئسسات ملل متحد را از داخل امتحان کردم به این نتیجه رسیدم که اینها به نفع ما نیست، بخش سوم این بود که در دولت یک دیدگاه واضح وجود نداشت و این ها را آدم ملامت کرده نمی توانست زیرا شرایط دفعتاً ایجاد شده بود.
همکاری اول من با دولت در قسمت ترتیب نطق آقای کرزی در کنفرانس توکیو صورت گرفت. چون شناخت من با وضع اداره افغانستان بسیار کم بود و دکتر عبدالله لطف کردند وزارت خارجه را اختصاص دادند و تماماً وزارت خانه های افغانستان را از وزیر تا مدیر عمومی در دو هفته بسیار کامل بررسی کردیم. در نتیجه، نطق آقای کرزی را به کنفرانس توکیو من نوشته کردم و اهداف عمده دولت افغانستان را ارائه کردم و بعد از آن جناب آقای کرزی از من درخواست کردند به دولت افغانستان بیایم، چون تقریباً هرروز، یک بار یا دوبار مرا در ارگ می خواستند.
و جناب شان گفتند که این مسأله از نگاه مسایل ملی برای شما و من ضرورت است.
درعین زمان من از بانک جهانی و ملل متحد نیز استعفا کردم بدون هیچ نوع امتیازات آمدم به دولت افغانستان و به حیث مشارو ارشد جناب کرزی کاررا شروع کردم ،چارچوب انسجام کمک های بین المللی را گذاشتم در چارچوب لویه جرگه اضطراری اول دکتر صاحب عبدالله و دیگر برادران برای من پیشنهاد وزارت داخله کردند؛ عرض من این بود که من شناخت عمیق ندارم و وزارت داخله یک شناخت عمیق و ریشه یی کار دارد که من اکثر قوماندان صاحب را نمی شناختم و وزارت مالیه را پذیرفتم.
دلیل فاصله گرفتن شما از آقای کرزی چه بود؟
جواب: فاصله گرفتن من از آقای کرزی دلیل اصلی اش این بود که ما در بررسی اوضاع، اختلاف بنیادی داشتیم. عرض من به جناب کرزی و باقی برادران این بود که دریچه ی تغییر بسیار کوتاه است، اگر ازین استفاده بنیادی نکنیم اوضاع بدتر می شود ،همه خوشبین بودند اما من می دانستم که تغییرات نباید دولت سازی را از یاد ببرد. هنوزدولت بوجود نیامده بود و از این جهت من خواهان یک اجماع بسیار واضح بودم که اختلافات شخصی کنار گذاشته شود تا ما بتوانیم در یک چارچوب واضح و با یک برنامه واحد سر یک برنامه واحد به نتیجه برسیم و پیش برویم و نتیجه گیری من این بود ،که این شرایط امکان ندارد زود تغییر پیدا کند لذاپیشنهاد جناب کرزی و شمول در کابینه را رد کردم. چون نتیجه گیری ام این بود که موقف من بحیث یک انسان متعهد در افغانستان خدشه دار می شود. و ترجیح دادم پست ریاست پوهنتون کابل راقبول کنم و نمی خواستم که بار اشتباه حکومت سر شانه های من انداخته شود. بارها جناب کرزی و مخصوصاً در دوسال اخیر تقاضا کردند که پس به حکومت برگردم. اما شرایط و برنامه یی که در چارچوب آن کار بکنم وجود نداشت.
آیا این احتمال وجود دارد که شما باز هم با کرزی یکجا شوید؟
جواب: نه خیر تیمی که جناب کرزی ساختند تیمی نیست که بتواند مسایل افغانستان را به صورت بنیادی حل کنند، جناب شان طرح دیدگاه رهبریت و مدیریت لازمه را که برای حل بحران های فعلی افغانستان در کار است ارائه نکردند. و من از جناب شان دو صفحه ندیدم که جواب بحران های اساسی مارا درآن طرح کرده باشد ،یک دولت به صورت شفاهی اداره شده نمی تواند باید یک چارچوب داشته باشد- تا دو روز پیش از ثبت نام انتخابات افراد بسیار زیاد را روان کردند که من همراه شان ببینم اما من حاضر نشدم به ارگ بروم.، اگر جناب شان خانه ام تشریف می آورند هزار دفعه.
آیا احتمال ائتلاف شما با دکتر صاحب عبدالله وجود دارد؟
جواب: من به دکتر صاحب احترام عمیق دارم و همکار بسیار خوب بودیم، ائتلاف کلمه ی درست نیست به عقیده ی من. اجماع سر یک پروگرام پیش شرط همکاری است. تا یک پروگرام واضح مطرح نباشد ما قبل از وقت حرف می زنیم پیشنهاد اساسی من این بود که در چارچوب انتخابات ما بایدتضادهای سابقه را تکرار وزنده نسازیم پیشنهاد اجماع من اینست که همه ی ما لازم و ملزوم یکدیگر هستیم بدون مجاهدین افغانستان، قریه و سرحد افغانستان را نگاه کرده نمی توانیم، وضاحت کامل باشد که بدون علمای دین و بدون مسجد، این خاک را یقین داده نمی توانیم که هویت ما در خطر نیست. درعین حال تجربه آمر صاحب مسعود ثابت کرد وقتی می خواست اردو بسازد، مراجعه کرد به افرادی که تربیه شده ی نظامی بودند و مسعود شهید اردو را ازسرقوماندانان جهادی نساخت.
ازین جهات از سرمایه های بشری افغانستان و سرمایه های فزیکی، پولی و غیره یک چارچوب می باید درست کرد و ما و دکتر صاحب عبدالله این بحث را به صورت اساسی آغاز نکرده ایم. تا این بحث صورت نگیرد این پیش از وقت است اما احترام متقابله وجود دارد و ما با هم همکاری داشتیم.
شانس پیروزی آقای کرزی را چه قدر می بینید؟
جواب: شانس پیروزی آقای کرزی را نمی بینم آقای کرزی می توند در انتخابات دزدی کند اما بردن انتخابات دلیل اش بسیار ساده است عرض من به مردم این است که هر پولی را که دولت می دهد نوش جان شان بگیرند و یک نفر از هر قوم برایش رای بدهد تا قسم شان راست بماند.
درین اواخر برخی از چهره های اقوام به کرزی پیوسته اند درین رابطه چه نظر دارید؟
جواب: نکته عمده اینست که پیوستن یک چهره آیا مسایل مردم را که او می خواهد از آنها نمایندگی کند حل می کند یانی! جناب استاد خلیلی ۵ سال می شود که معاون رئیس جمهور افغانستان است یک کیلومتر سرک در بامیان قیر شده؟ مردم بامیان مجبور شدند سرک را کاه گل کنند.مردم ما در افغانستان مرکزی هشتاد سال است که سرک می خواهند من پول پروژه سرک میدان وردگ را آماده کردم این مشکل ترین کارهای بودکه من انجام دادم از خاطری که خارجی ها می گفتند که این بنیاد اقتصادی ندارد من می گفتم که این بنیاد سیاسی و ملی دارد و اقتصادی اش در درجه دوم است. اما از آقای خلیلی که ۵ سال است که در آنجا تشریف داره ظرفیت اش را ندارد که یک سرک که پولش تمویل شد، عملی شدن آن را ببیند. اینها به مردم مناطق مرکزی کدام نتیجه بار خواهد آورد؟ من می خواهم بین دو چیز فرق کنم که ما سه اکثریت عددی داریم درین خاک که امروز به اقلیت سیاسی و اقتصادی تبدیل شده: اول جوانان ماست، مردم ما عمرشان از سی سال پایان است اینها خود را صاحب افغانستان نمی دانند و سیاستمداران فعلی کدام پروگرام عرضه نکرده که جوانان را صاحب این خاک بسازند.
دوم: محرومین ما اکثریت مطلق را تشکیل میدهد، تنها معیوبین ما هفتصد هزار نفر هستند؛کدام کسی پشت اینها گشته است؟
سوم به خواهران ماست! راجع به خواهران ما سر حقوق اسلامی حرف میزنیم، حقوق غربی ‌مطرح نیست و من مسلمان هستم و بودم و این خاک هم مسلمان بوده است و تا ابد خواهد بود چارچوب معیار ما اسلام است…
دکتر عبدالله نسبت به کرزی چه امتیازاتی دارد؟
جواب: دکتر صاحب عبدالله شناخت عمیق تر از جامعه را دارد چون همکار بسیار نزدیک احمد شاه مسعود بود و در چارچوب آن یک شناخت بسیار عمیق از قوماندانان جهادی دارد و این شناخت او مردم را که نگران اند از آینده خود قناعت داده می تواند.
دکتر صاحب عبدالله قابلیت خاص در ایجاد ائتلاف ها و شکستاندن آن دارد.
در لویه جرگه اول نتیجه مثبت آن را دیدیم. مسایلی که حکومت موقت و انتقالی با آن دچار بود به مراتب مشکل تر از اموری بود که حکومت منتخب آقای کرزی به او پرداخت. اما قابلیت دکتر صاحب و یک عده دیگر برادران بود که توانستیم این مشکلات را حل کنیم و موجب آن شد که از یک دوره بسیار خطرناک به موفقیت بگذریم.
در لویه جرگه دوم (لویه جرگه قانون اساسی) ‌وقتی دکتر صاحب عصبی شد لویه جرگه تقریباً بن بست مواجه شد و هر دو ازین نشان میدهد که دکتر صاحب دارای یک وزن عمده در جامعه است جناب کرزی قبل از انتخاب شدن به حیث رئیس جمهور این وزن رادر جامعه نداشت فعلاً بحیث رئیس جمهور دارای یک وزن است.
دکتر صاحب عبدالله تجربه بسیار وسیع رهبران دنیا را دارد، یک چهره شناخته شده است بحیث وزیر خارجه افغانستان توانستند شرایط بسیار واضح را ببینند. در بخش پروگرام تا هنوز مشخص برنامه دکتر صاحب را به تفصیل ندیده ام که شاید در حال تهیه کردن آن باشد تا آدم بدانند که پروگرام های شان به صورت عموم به افغانستان و به نقاط خاص افغانستان کدام است؟ نظریات شان در مناطق افغانستان مرکزی چیست مشکل قندهار بزرگ را چگونه حل میکند؟ دیدگاه شان در فاریاب چیست؟ اینها مسایلی هستند که باید مطرح شود تا در چارچوب آن بتوان قضاوت کرد.
آیا خارجی ها در انتخابات مداخله خواهند کرد و به شفافیت انتخابات باورمند هستید؟
نوادگان کسانی هستیم که مداخله خارجی را هیچ وقت به آسانی قبول نکردیم و نمی دانم چرا امروز یک ذهنیت پیدا کردیم که هر چیز را به اجازه خارجی می بینیم. در روز انتخابات، پیش صندوق انتخابات کدام تفنگدار خارجی نیست که بگوید چه بکنید! عرض من این است که بدبختانه یکی از بدترین نتایج حکومت جناب کرزی یک فکر غلام منشانه است که در افغانستان خلق شده و فکر این در قراء به فضل خدا وجود ندارد اما در شهرها و به خصوص درشهر کابل بسیار حاکم شده و ما می خواهیم ازین ذهنیت بر آیم. آینده کار ماست ما صاحب این ملک هستیم و خانه مشترک که تا من ما صاحب افغانستان هستیم و خارجی ها مهمان ما هستند که زیاد می ماند یا کم بالآخره میرود. و شفافیت را باید ما وجود بیاوریم. امکان تقلب وجود دارد تقلب در انتخابات پارلمانی واضح بود و اسناد بسیار زیاد وجود دارد و همه ما می دانیم که تقلب در کدام مراحل صورت میگیرد و راه های واضح در جلوگیری ازین تقلب وجود دارد. در روز انتخابات تمام مراکز رأی دهی را مردم افغانستان نگاه کنند. و تمام آرا را پیش روی مردم واضح بشماریم یا ماشین های ثبت شمارش هندوستانی را بیاوریم.
می گویند آقای کرزی در قندهار و بعضی نقاط دیگر برای شما مشکل ایجاد کردند در رابطه چه نظر دارید؟
جواب: آقای کرزی اساساً تشنج خلق کردند و پیغام من برای شان بسیار واضح است که تشنج خلق نکن! مسؤولیت شما به حیث رئیس جمهور افغانستان اینست که ما در چارچوب قانون از پیشت اطاعت می کنیم، اگر از قانون بر آمدی رئیس جمهور ما نیستی! اطاعت ما از قانون است صلاحیت و مشروعیت رئیس جمهور از قانون است و باید قانون عملی شود. اگر قندهارجزو افغانستان نیست و کدام استقلال برای شان داده شده اعلان کنند!! جوانان افغانستان حق سهم گیری دارند. جوان افغانستان را ولچک کردن و در آتش سوزان نگاه کردن معنایش مرا ولچک کردن است و من از هر جوان افغانستان در هر نقطه افغانستان دفاع خواهم کرد و این یک مسأله اخلاقی است.
در مورد ادامه کار حامد کرزی بعد از اول جوزا چه نظر دارید؟
جواب: باید محدویت های واضح در قسمت صلاحیت های شان خلق میشد. دوام کارشان یک فلسفه اسلامی است، یک حکومت بد از هیچ حکومت نبودن بهتر است که بدبختانه ما در چنین شرایط قرار داریم.
اولویت برنامه کاری شما در صورتی که پیروز میدان انتخابات شوید چیست؟
جواب:  اولویت اول من یک برنامه صدروزه کاریست که مشخص و منظم به مردم افغانستان اعلام می شود تا در چارچوب آن اعتبار از دست رفته دولت پس احیا شود.
اساسات کاری من ۴ بخش دارد:
۱- پروسه دولت سازی با اجماع سیاسی، و این اصلاحات اساسی دولت داری را در ۵ مرحله حکومت داری در افغانستان می شود:
قریه، ولسوالی، ولایت، شاروالی و مرکز.
اگر این پنج مرحله دولت داری به صورت زنجیری با هم ارتباط نداشته و صلاحیت ها و کفایت ها واضح نشود مشکل ایجاد می کند ما هم تمرکز غیر منفی داریم هم عدم تمرکز منفی داریم، عدم تمرکز منفی اینست که یک فرد، بازور ولسوالی یا قریه را انحصار میکند. مرکزیت منفی به این معنی داریم که به خاطر خریدن یک تباشیر بایداز وزارت اجازه بگیریم که این اساس حکومت داری درست نیست بناءً به اصلاح سرتاسری ضرورت دارد.
دوم: کار و اشتغال، مشکل عمده جوانان و ملت ماست. من می خواهم شیوه کاریابی را به صورت اساسی تغییر بدهم. بدین شیوه ده پروژه عمده ملی را به حیث اهداف ملی مطرح میکنم.
دو مثال: یک ملیون واحد رهایشی و یک ملیون فرصت اشتغال صدها پروژه کوچک تا مردم افغانستان به صورت واضح ببینند که شرایط ایجاد یک نظام اقتصادی کار آمد درین جا مطرح می شود و این ضد سرمایه داری ما نیست. باالعکس اگر یک ملیون واحد رهایشی را هدف داشته باشیم پولی که امروز دربانک ها راکد مانده بکار انداخته می شود ما باید عوض کمک خارجی طرف این برویم که چطور پول را که در مملکت خود ما وجود دارد بکار بیاندازیم. اگر یک ملیون واحد رهایشی را به صورت اساسی مطرح کنیم افغانستان را ما حرکت داده میتوانیم ۷ ملیون نفر حد اقل صاحب مسکن می شود درین چارچوب ما باید قیمت خانه و کرایه را به صورت اساسی پایین بیاوریم و بدون آن در سطح منطقه رقابت کرده نمیتوانیم.
یک نظام خاص اقتصاد را که به شرایط یک مملکت محاط به خشکه و جنگ زده است مطرح می کنیم نه اینکه یک شعار اقتصاد بازار را مطرح کنیم که معنی آن یک انارشی باشد ما امروز بازار آزاد نداریم. بازار آزاد بازاری است که متعهد به حاکمیت قانون است اما امروز در بخش اقتصادی قانون، بار بار زیر پای گذاشته می شود! باید شرایطی را ایجاد کنیم که سرمایه دار ما توجه اش سر بخش اقتصادی و رقابت باشد نه اینکه هر روز از نگاه سیاسی معامله کنند که اوضاع را به نفع خود تغییر بدهند.
بخش سوم کار من ملت سازی است، قسمت اول ازین سرمایه گذاری بسیار بزرگ سر تحصیلات و مخصوصاً تحصیلات عالی ماست.
۹۰ فیصد مشاورین ملکی بین المللی را ما ضرورت نداریم. در چاه کندن و اداره مکتب ما متخصص بین المللی کار نداریم. ما سه هزار سال است چاه می کنیم ازین جهت من می خواهم تحصیلات عالی، به صورت اساسی تغییر کند تا تحصیلات عالی ما مرکز تولید انسان های فنی باشد. از نگاه ملت سازی باید یک سرمایه گذاری اساسی صورت بگیرد که نسل جوان افغانستان تمام افغانستان را بشناسد، پکتیاوال باید هر بخش بدخشان را خبر باشد و بدخشانی برعکس. و درین چارچوب ما می توانیم این خانه را خانه مشترک خود بدانیم و ارتباطات سرتاسری باید فراهم شود تا پیوند اجتماعی محکمتر شود.
از نگاه ملت سازی قومیت مطرح است در جامعه افغانستان و یکی از هویت هایی است که وجود دارد اما قومیت باید به طرف ملت سازی برود نه اینکه قومیت تداوم کند و ما به یک تجارت قومی مواجه شویم.
بخش چهارم کار: تنظیم مناسبت بین المللی ماست و این براین اساس است که ما مسؤول آینده این خاک هستیم نه جامعه بین المللی! جامعه بین المللی دو سال یا چهار سال دیدگاه داشته میتواند، حد اقل ما مسؤولیت ۵۰ سال آینده را دقیق بسنجیم. از آن جهت باید تهداب مناسبات ما همراه جامعه بین المللی به صورت اساسی طبق منافع علیای ملی کشور ما گذاشته شود یک بخش ازین البته همراه قوت های بزرگ بین المللی است اما یک بخش دیگر آن همراه با شوراهای منطقه است.

تشکر.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا