خبر و دیدگاه
استراتیژی وتعریف آن

موضوع دوم : استراتیژی وتعریف آن
استراتیژی یک کلمه یونانی است که معنی لغوی آن رهبری نظام عسکری است و در اصطلاح هدف نهایی را میگویند. استراتیژی برنامه احضار و انجام حرب است که برای یک زمان تعیینشده طرح میگردد. همچنان وحدت عمل نیروهای مسلح جهت بهدستآوردن هدف نهایی و ملی میباشد. به سخن دیگر، استعمال عناصر قدرت ملی در زمان صلح و جنگ برای تأمین منافع ملی کشور، استراتیژی نامیده میشود.
اگر بخواهیم تعریف کاملی از استراتیژی ارائه کنیم، نیاز است تا نخست مفهوم آن را روشن بسازیم. استراتیژی در گستردهترین و معمولترین معنایش، ابزاری است که افراد یا سازمان ها از طریق آن به اهداف خود میرسند. تعریفهای بسیاری در این زمینه ارایه شده است که وجه مشترک همه آن ها در زمینه استراتیژی این است که استراتیژی بر دستیابی به اهداف خاص تمرکز دارد و شامل تخصیص منابع است .
این که تصامیم درست و سنجیدهشده را نشان میدهد، نشاندهنده مسیر بهتر بهخاطر رسیدن پیروزمندانه به هدف است. برنامهریزی و پیادهکردن استراتیژی، بزرگترین کار یک نهاد میباشد که در مسیر پویاییهانمیتوان از آن چشم پوشید. به یاد داشتهباشیم به منظور دستیابی بههدفی بزرگ ما به یک استراتیژی هوشمندانه نیاز خواهیمداشت تا بتوانیم همیشه درعرصه رقابت، موفقیتهای چشمگیری به دست بیاوریم.
“مفهوم و چرایی استراتیژی در طول نیمسده گذشته گردیسی ها بسیاری کرده است. با افزایش بیثباتی وپیش بینی ناپذیر بودن محیط کسب و کار، استراتیژی ارتباط کمتری با طرحها و برنامههای دقیق گرفته است و بیشتر با دستورالعملهای مربوط به موفقیت سر و كاردارد. این موضوع با مثالهای گفتهشده در مقالات دیگرهمخوانی دارد. به نظر میرسد اگرچه افراد موفق ممكن است برنامه و راهبرد دقیقی نداشته باشند، اما آن هادرباره آنچه میخواهند و نحوه دستیابی به آن، ایدههای روشنی دارند.
این تغییر توجه از استراتیژی به عنوان برنامه و جهت، نشاندهنده بیاهمیت دانستن نقش استراتیژی نیست. هر چه محیط، متلاطمتر باشد، استراتیژی باید دارای انعطاف پذیری و پاسخگویی بیشتری باشد. اما دقیقاً در این شرایط است که استراتیژی به جایبیاهمیتشدن، اهمیت بیشتری پیدا میکند. هنگام به نگاه های با تهدیدات پیش بینینشده یی روبه رو باشند وفرصتهای تازه به طور مستمر ظاهر شود، استراتیژی به قطبنمایی تبدیل میشود که میتواند بنگاه را ازمیان دریاهای طوفانی هدایت کند.