خبر و دیدگاه

بازگشت سایه‌ها؛ تحرکات و پویش های قدرت در افغانستان

 

قطع ناگهانی و هماهنگ اینترنت و شبکه‌های مخابراتی شامگاه دوشنبه، فراتر از یک اختلال فنی ساده است و باید به‌عنوان یک اقدام از پیش طراحی‌شده و امنیتی در نظر گرفته شود. این خاموشی، همان‌طور که تجربه‌های مشابه نشان داده‌اند، می‌تواند به‌عنوان «پرده تاریکی» برای جابه‌جایی شبانهٔ نفرات، ستون‌ها و تجهیزات عمل کند و در عین حال بستر پاک‌سازی یا دست‌کاری در داده‌های حساس مانند بایومتریک و اسناد نظامی را فراهم سازد. بازگشت تدریجی و گزینشی شبکه‌ها نیز نشانه‌ای است که این روند حساب‌شده بوده و گام‌به‌گام پیش می‌رود. در چنین شرایطی، پایگاه بگرام به‌عنوان حلقه اصلی این معادله مطرح می‌شود؛ زیرا جابه‌جایی نیروها و حتی انتقال عناصر خارجی در سکوت و بدون واکنش فوری بیرونی تنها در سایه چنین خاموشی ممکن است.

همزمان، باید احتمال تغییر درونی در ساختار قدرت طالبان را جدی گرفت. قطع ارتباطات، پنجره‌ای امن برای بازداشت‌های هدفمند، جابه‌جایی محافظان و تغییر در مدیریت نهادهای کلیدی ایجاد می‌کند. در این فضا، انتشار شایعات یا اسناد غیررسمی درباره برکناری چهره‌هایی مانند سراج‌الدین حقانی بخشی از یک جنگ اطلاعاتی است که می‌تواند افکار عمومی را آمادهٔ پذیرش تغییرات کند، حتی اگر هنوز در میدان واقعیت تثبیت نشده باشد. رسانه‌ها در مواجهه با چنین اخبار باید بسیار محتاط باشند و هر ادعا را پیش از بازنشر، با منابع مستقل و متنوع راستی‌آزمایی کنند؛ زیرا انتشار زودهنگام اطلاعات دست‌کاری‌شده می‌تواند بخشی از همان سناریوی طراحی‌شده باشد.

از زاویهٔ بزرگ‌تر، این خاموشی می‌تواند ابزار چانه‌زنی طالبان با بازیگران خارجی باشد. طالبان با ایجاد یک «چتر بی‌خبری» می‌تواند واکنش آمریکا، چین، روسیه و ایران را بسنجد و مسیر گرفتن امتیازات امنیتی یا اطلاعاتی را هموار سازد. هرگونه بازگشت محدود و کنترل‌شده آمریکا به بگرام، بدون اطمینان از حذف موانع داخلی مانند حلقه قندهار و بدون تضمین امنیت میدان، منطقی نخواهد بود. اگر چنین توافقی شکل گیرد، هم منطقه با پرسش‌های تازه روبه‌رو می‌شود و هم احتمال بروز واکنش‌های تند از سوی جناح‌های افراطی طالبان وجود دارد. رسانه‌ها باید این نشانه‌ها را با دقت دنبال کنند: پروازهای غیرمعمول، تغییرات در الگوی محافظت از ساختمان‌های کلیدی، بازگشت ناقص سرویس‌های دیجیتال، یا توقف موقت عملیات ادعایی علیه داعش.

در این میان، نقش پروازهای تجاری یا چارترهای شبانه اهمیت ویژه دارد. گزارش‌هایی از پرواز شرکت آریانا پس از انتقال وزرای طالبان به قندهار نشان می‌دهد که همین پروازها می‌توانند پوشش انتقال افراد یا تجهیزات حساس باشند. رصد پروازها، گفت‌وگو با منابع محلی در فرودگاه‌ها و جمع‌آوری شواهد تصویری یا دیجیتال می‌تواند در افشای الگوهای پنهان تعیین‌کننده باشد. خبرنگاران و ناظران محلی باید هر نشانه را فوراً مستندسازی کرده، اسکرین‌شات‌ها و عکس‌ها را به‌صورت آفلاین ذخیره کنند و از نابودی احتمالی شواهد دیجیتال پیشگیری کنند.

یک متغیر نگران‌کننده دیگر، احتمال ورود چهره‌های افراطی جدید به صحنه است. اگر مذاکراتی بر سر بازگرداندن یا استفادهٔ ابزاری از یک زندانی سابق یا چهره برجسته در جریان باشد، ترکیب این تغییر با قطع ارتباطات می‌تواند بستر شکل‌گیری یک بحران امنیتی جدید را فراهم کند؛ بحرانی که هم افغانستان و هم منطقه را درگیر خواهد ساخت.

جمع‌بندی این است که قطع سراسری اینترنت در شرایط کنونی باید نشانه‌ای از یک روند امنیتی طراحی‌شده دیده شود؛ روندی که همزمان پوشش جابه‌جایی، زمینه بازآرایی قدرت، و ابزار چانه‌زنی سیاسی و امنیتی است. در چنین فضایی، مسئولیت رسانه‌ها و نهادهای ناظر سنگین‌تر می‌شود: گزارش‌گری دقیق و مسئولانه، پرهیز از بازنشر شایعات تأییدنشده، و تمرکز بر شواهد عینی میدانی. بدون چنین دقتی، نه‌تنها امکان بازسازی روایت واقعی از دست می‌رود، بلکه فرصت مسئول‌سازی و جلوگیری از سوءاستفاده‌های بعدی نیز برای همیشه از بین خواهد رفت.

ABDUL NASER NOORZAD

Writer, Translator and political activist

0034-641614129

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا