خانم ها و اقایون
از نام خود و چند تنی از همفکرانم در شورایعالی تاجیکان – بریتانیا سخن چندی حضور شما تقدیم می دارم
امروز در این ماه سنبله، در هفتهای قرار داریم که به نام هفته شهید یاد میشود. هفتهای که نه تنها یک یادآوری ساده نیست، بلکه تجدید پیمانی است میان ما و تاریخخونبار کشور مان، میان ما و خون سرخی که برای آزادی، استقلال و عدالت اجتماعیریخته شد.

در این روزها ما باید با خضوع و احترام سر تعظیم در برابر شهدا فرود آوریم؛ آنان که باخونشان تاریخ ما را نوشتند، آنان که چراغ راه نسلهای آینده شدند.
اما یک نکته را نباید فراموش کنیم که تجلیل از این روزها تنها با نصب عکس و برگزاریمراسم پر زرقوبرق معنا پیدا نمیکند. تجلیل واقعی آن است که ما درسهای خونشهدا را بیاموزیم و به نسلها منتقل کنیم. اگر از خون شهدا عبرت نگیریم و اگرآرمانهایشان را دنبال نکنیم، بزرگترین خیانت را در حق آنان مرتکب شدهایم.
شهدا را باید بهعنوان الگو نگاه کرد؛ اما هرگز نباید آنان را به مقام پرستش رساند. چراکه پرستش انسانها بدعت است. شهدا بندگان مخلص خدا بودند و با ایمان وایستادگی شهید شدند. یادشان جاویدان باد، اما ما باید آنان را انسانهایی بزرگ بدانیمنه خدایانی دستنیافتنی.
در تاریخ پر از زخم افغانستان، ما میلیونها شهید دادهایم و میلیونها زخمی و آواره داشتهایم؛ چه در برابر تجاوز شوروی، چه در جنگهای بغاوتگران داخلی، چه در برابرتروریسم منطقهای. این خونهای ریخته شده، مسئولتی سنگین بر دوش ما میگذارد.
در میان نامهای درخشان کاروان شهیدان، استاد برهانالدین ربانی و احمدشاه مسعودجایگاه ویژه دارند. استاد ربانی قربانی توطئههای داخلی شد و احمدشاه مسعود، دراوج نبرد مستقلانه علیه تروریسم منطقه به شهادت رسید.
مسعود، فردی عادی نبود. او نه سال وزیر دفاع افغانستان و همزمان رهبر مقاومتملی بود. او یک چریک نامدار جهانی بود، یک شخصیت کاریزماتیک عسکری، و یکاستراتژیست بزرگ که توانست مکتب نظامی افغانستان را متحول سازد و حتیروشهای جنگی در بسیاری از کشورها را تحت تأثیر قرار دهد.
۲۴ سال از شهادتش میگذرد، اما هنوز هم مردم در سراسر کشور و حتی بیرون ازمرزها، با گردهماییهای بزرگ یادش را گرامی میدارند. این استمرار یادمان، در تاریخافغانستان بینظیر است.
نام احمدشاه مسعود همواره در کنار رهبران بزرگ جنگهای آزادیبخش جهان چونارنستو چهگوارا و فیدل کاسترو برده میشود. نویسندگان خارجی، خبرنگاران ایرانی واندیشمندان جهانی، بارها کارنامهاش را ستودهاند. در هند جادهای به نام او نامگذاریشد و کتابهای متعددی درباره زندگی و مبارزاتش نوشته شده است.
اما یک واقعیت تلخ وجود دارد: برخی تاریخنویسان ما، گاهی در برابر سلاطینافغانستان سکوت کردهاند، اما تنها به نقد از احمدشاه مسعود افتادهاند. این نشانمیدهد که ما هنوز به بلوغ تاریخی نرسیدهایم؛ زیرا درک عدالت تاریخی، نیازمند دیدنهمه ابعاد است، نه انتخاب گزینشی.
در بیست سال جمهوریت، متأسفانه بسیاری از یاران مسعود با بلند کردن عکس او، تنهابه نام و نمادش دل بستند، اما روح او را ناآرام ساختند. آنان به جای ادامه راه جهادبزرگ، گرفتار دنیا، قدرت، زراندوزی و معامله شدند و هفته شهید را به مراسمی بیروحو بیبرنامه بدل کردند.
مسعود شهید در همان ایام زندگی و زعامت اش بسیاری از همراهانش را شناخته وگفته بود:
»کلاه کج ماندم، کلاه کج کردید، اما خیانت و زر اندوزی نکردم، شما چرا خیانت میکنید؟«
امروز ما باید صادقانه از خود بپرسیم: آیا واقعاً ادامهدهنده راه شهیدان هستیم؟ یاتنها در مراسمها نامشان را بر زبان میآوریم و در عمل، فراموششان کردهایم؟
هفته شهید فرصتی است برای تجدید عهد؛ فرصتی است برای بیداری و تعهد دوباره. بیایید به نسلهای آینده بیاموزیم که شهید شدن افتخار است، اما مهمتر از آن، ادامهدادن راه شهیدان در عمل است: راه عدالت، آزادی، عزت و استقلال.
احمدشاه مسعود، استاد ربانی، و هزاران شهید گمنام دیگر، همه برای این کشور جاندادند تا ما امروز بتوانیم با سربلندی سخن بگوییم. وظیفه ماست که یادشان را نهفقط در قاب عکس، بلکه در رفتار و کردار خود زنده نگاه داریم.
پس بیایید امروز یک بار دیگر عهد ببندیم:
که یاد شهدا را به نمایش ظاهری محدود نسازیم.
که راه آنان را در عدالتخواهی و مقاومت ادامه دهیم. خونشان را پاس بداریم و بهنسلهای آینده منتقل کنیم. چه سخن راهبردی و واقعیت های از شرایط کنونی
ما دنبال انسجام و اقتدار ایم آنچه شهید احمد شاه مسعود انجام داد و ساختار شکست
برای شکست یک ساختار خسته کن و سه قرنه هر آنچه خرابی هم صورت گرفته باشد امر طبیعی است
تاریخ افغانستان مملو از چنین حوادث است پیروزی بدون قربانی حاصل نمی شود یک گپ اش خیلی خوشم می اید
«نه مردید ، نه کشته شدید و همه زنده اید شما را چه شده است که تحرک ندارید تا اینجا نشستن چرا در ولایت نمی شنید » این را گویند حد اعلی مورال دارای و مورال دادن
ما دنبال پنجشیر و کندهار یکسان است نیستیم
ما را اینکه اولین شهدا در پنجشیر پشتون ها بودند اما فراموش نکنیم اول شهید ضد تروریسم احمد شاه مسعود بود.
چهار سال قبل جنرال عبدالودود ذره ، انجنیر بهلول و فیهیم دشتی را نیز نباید فراموش کرد .
طالبان تبار گرایان و افراطیون دینی اند .
در یک هزار ویکصد کادر رهبری شان صد تن غیر تباری شان است .
ما شعار افغانیت و اسلامیت تیپ طالبانی را تایید نمی کنیم که در آن مکتب ستیزی ، زن ستیزی و فارسی ستیزی باشد .
ما نباید دنبال معاونییت خواهی باشیم و اگر این مبارزه دو صد سال دوام هم کند.
ما افرادی را سراغ داریم که اگر هیبت الله به حیث معاون اش قبول کند از همین لندن با وی می پیوندد .
به معامله گران دیگر نباید اجازه داد تابا خون شهدا و آرمان احمد شاه مسعود شهید معامله کنند .
پولداران فراری جمهوریت جبهه مقاومت و سازمان ها و انجمن ها و قلم بدستان ضد طالبی را حمایت نمی کنند .
کشور آرام آرام در چهار سال از افراد باسواد و روشن تخلیه گردید این بزرگ ترین جفا تاریخی است .
در مدرسه های دینی تعلیمات تروریستی آموزش داده می شود .
کشور عملا توسط استخبارات پاکستان اداره می شود .
هیچ چیز در سرزمین ما ملی نیست .
احمد شاه مسعود وابسته شرق وغرب نبود ، اعتدال گرایی روش هر سیاست مدار لایق است .
غرفه های سیاسی در بیست سال برای کرسی و پول به خون شهدا معامله کردند .
احمد شاه مسعود را نامیدن احمد شاه افغان خیلی سوال بر انگیز است .
متاسفانه با امکانات زیاد دوران جمهوریت پروسه تحقیق شهادت امر صاحب و استاد شهید را دنبال نکردند چون بر کرسی ها لمیدند .
روح همه شهدا تاریخ افغانستان شاد، راهشان پر رهرو، و آرمانشان همیشه زنده باد.
با یک شعر اقبال لاهوری از کتاب «ارمغان حجاز »ص ۴۸۱ سخنان خود را خاتمه می بخشم :
دو صد تا در این محفل سخن گفت
سخن نازکتر از برگ سمن گفت
ولی با من بگو آن دیده ور کیست ؟
که خاری دید و احوال چمن گفت
با درود ها