اعلامیه کمیته رهبری نوین حزب دموکراتیک خلق افغانستان (حزب زحمتکشان افغانستان)
(پيرامون رخدادهای خونبار کشور وبويژه انتقال و جابجایی شهروندان
پاکستان در استان های شمالی ـ شمال شرقی و شمال غربی افغانستان)
مورخ: 2023 ـ 06 ـ 26
هم میهنان عزیز!
افغانستان را خطر جدی سقوط در پرتگاه نیستی تهدید می کند!
یک بازی خطرناک دیگر در راه است، که باید با هوشیاری در برابر آن ایستادگی کرد و جلو فاجعه را گرفت!
در افغانستان به مانند رویداد های شرم آور سده نوزدهم،”بازی بزرگ” خطرناک دیگری در شرف وقوع است. در این بازی ننگین استعماری (سیاسی و راهبردی) که برای رسیدن به هدف های نظامی و اقتصادی؛ تغییر جغرافیا و ریخت ملی و قومی راه اندازی شده است، افغانستان به دوزخ روی زمین مبدل خواهد شد و مردم ما گوشت دم توپ و چوب سوخت آن خواهد بود.
در سده ی نوزدهم در زمان سلطنت امیرعبدالرحمان خان (۱۸۸۰ – ۱۹۰۱) اين دست نشانده ی انگلیس، دو قدرت استعماری (بریتانیای بزرگ و روسیه ی تزاری)، افغانستان را در نقش کشور حایل در بین مستعمره های خود در آورده بودند.
امیر غضبناک بر بنیاد برنامههای دولت انگلیس دست به قتل عام ها در میان باشندگان اصلی و بومی استان های شمالی، شمال شرقی و شمال غربی کشور و هزاره استان مرکزی زد وشمار بيشتری راهمراه با سرکوبگری ها؛ وادار به کوچ اجباری نموده و در عوض آنان از نوار مرزی و استان های جنوبی و شرقی، پشتون ها را جابجا کرد؛ جایداد ها، زمین های حاصلخیز،چراگاه ها و خانه های مردم را غصب و به ناقلین تازه وارد سپرد.
درتداوم این خانمان براندازی ،انفاذ نظامنامه ناقلین در زمان شاه امان الله که از اشتباهات بزرگ و نابخشودنی وی به شمار می آید، به این فرایند رسمیت بخشید؛ نادر غدار، هاشم خان جلاد و دیگر حکومت های خاندان حکمران؛ بويژه جنايتکارترين قصاب سلاح بدست آنان، محمد گل خان مهمند سلسله ی جا به جایی ناقلین و کوچ دادن های اجباری باشندگان اصلی مناطق استان های شمالی ـ شمال شرقی و شمال غربی را بزور شمشير وبا قتل عام ساکنين بومی آن ادامه دادند تا اینکه در دهه ی نود ترسایی برنامه ی خاینانه ی” سقوی دوم ” پی ریزی شد و از ۱۹۹۶ تا به امروز تلاش های خاینانه وهدفمند جهت تطبيق آن به خرچ داده شد، که این پروسه همچنان ادامه دارد.
درحال حاضر که در افغانستان ” نظامی” سیاسی و حکومت قانونی وجود ندارد؛ تنها یک گروه دهشت افگن، آدمکش، زن ستیز، دشمن دانش، فرهنگ، هنر و پیشرفت سیاسی – اقتصادی – اجتماعی با قانون جنگل به مثابه ی لشکر نیابتی ارتجاع سياه و امپریالیسم جهانخوار بر گرده های مردم سوار کرده شده است؛ دشمنان تاریخی میهن ما می خواهند با ادامه ی این ” بازی بزرگ ” جدید! سرنوشت مردم را به سوی بربادی بکشانند.
این بار با برنامه ریزی امریکا – انگلستان و اشتراک شیخ های قطر و حکومت پاکستان درهمسویی کشور های عضو اتحادیه اروپا و پیمان تجاوزکار ناتو، ” بازی بزرگ“ به راه انداخته شده که جهت عملی نمودن آن، سازمان دوزخی آی اس آی، لشکر نیابتی خود (طالبان) را گمارده است.
دراين راستا ارتجاع جهانی و امپریالیسم بین المللی، به سردمداری واشنگتن در” بازی بزرگ ” بر بنیاد توافقنامه ی ننگین و اسارت بار دوحه، به تعویض مهره های مزدور خود پرداخته، طوریکه به جای یک دسته ی تبهکار و فاشیست، به یک گروه تبهکار خون آشام و فاشیست دیگر سند حکمرانی دادند و جنگ ابزارهای پیشرفته و ساز و برگ نظامی را نیز در اختیار آن گذاشتند تا افغانستان، بویژه استان های شمالی، شمال شرقی، شمال غربی پناه گاه امن ۲۲ گروه تروریستی ودهشت افگن باشد؛ برعلاوه افغانستان به حیث بزرگترین تولید کننده ی مواد مخدر در جهان حفظ و درنهایت مرکز فعالیت های دهشت افگنانه ی داعش وابسته به شبکه ی حقانی – گروه های بنیادگرای مذهبی آسیای میانه؛ ايغورهای چين و طالبان پاکستانی نیز همین جا باشد.
سخنگوی بی آزرم گروه وحشی طالبان در برابر خبرنگاران گفت:
مهاجران وزیرستانی به بخش های مرکزی، جنوبی و شمالی افغانستان انتقال داده خواهند شد و این برنامه به هیچ استان تهدید و تبعیض آمیز نیست؛ بلکه این تصمیم بر بنیاد منافع مشترک افغانستان و پاکستان(!) گرفته شده است.
بر بنای این تصمیم مشترک آی اس آی و گروه ی مزدور و آدمکش طالبان بود که به استان سرپل،با اعمال قساوت و خونريزی بی مانند و با کوچ دادن اجباری باشندگان بومی دهستانهای آن، طالبان پاکستانی و وزیرستانی ها انتقال داده شدند.
برنامه ی امریکا – انگلیس – پاکستان این است که در شمال افغانستان بافت قومی و زبانی شهروندان تغییر یابد؛ نفاق تباری و زبانی و هویتی؛ بنیادگرایی دینی و مذهبی؛ دهشت افگنی و هرج و مرج سیاسی و اجتماعی در افغانستان برای همیشه ریشه داشته و پيوسته ادامه يابد.
در اصل هدف انتقال دهشت افگنان پاکستانی به شمال افغانستان با این نیرنگ بسیار خطرناک، افزون بر افزایش ناآرامی ها در داخل، بردن جغرافیای جنگ از افغانستان به آسیای میانه و ترکستان شرقی است؛ تا فدراتیف روسیه و جمهور خلق چین با بحران دهشت افگنی درگیر شوند و برنامه های اقتصادی که برای آینده پی ریزی شده است به پیروزی نرسند.
پروژه کانال قوش تیپه و جا به جایی بيش از دو ملیون وزیرستانی در شمال افغانستان به هدف سرکوب تاجیک ها، ازبیک ها، هزارها، ترکمن ها و دیگر باشندگان بومی آن منطقه؛ نیز برنامه ی راهبردی امریکا – انگلستان و پاکستان است، که باید از سوی آی اس آی توسط گروه وحشی طالبان با شعار ” اسلامیت – افغانیت ” عملی شود تا دهشت افگنان به آسیای میانه، ترکستان چین و منطقه قفقاز رخنه کنند.
بنابراین، کمیته رهبری نوین ح.د.خ.ا (ح.ز.ا ) افزون براینکه همه ی این برنامه های خائنانه و استعماری دشمنان تاریخی مردم خويش را به شدت نکوهش و محکوم میکند، وظیفه خود می داند که با همه توانایی در برابر آن ایستادگی کند و یکجا با کلیه نیرو های آگاه و میهن دوست، ملی و دموکراتیک و عدالتخواه که در راه آزادی، دموکراسی، عدالت – برابری و پیشرفت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی می رزمند؛ به خاطر خنثی شدن برنامه های اسارت آور ارتجاع و امپریالیسم، گام بگذارد و همصدا شود.
بدين منظور:
ـ از همه احزاب سياسی ـ سازمانهای اجتماعی ـ نهادهای مدنی ـ استادان دانشگاها و دبيرستانها و ساير فرهنگيان رسالتمند و شخصيت های با اعتبار ملی ميهن مان، که به آزادی کشور از پنجه های خونين اشغالگران خارجی و جنايتکاران داخلی؛ به نجات مردم و ميهن مان از وضع مصيبتبار کنونی، که هست و بود وهويت و جغرافيای آن در خطر نيستی قراردارد؛ به جلوگيری انتقال شهروندان پاکستان در داخل افغانستان؛ کوچ دادن شهروندان بومی اسُتان های ذکر شده از سرزمين های اجدادی شان و به توقف نسل کشی ای که در بيست استان کشور توسط اين قبيله ی جنگ(!) بشدت جريان دارد؛ باورمند هستند؛ تقاضا می نماييم تا صرف نظر از اختلافات محدود سياسی و ايده آلوژيک؛ بنابروضعيت مصيبتبار موجود، در يک تشکل بزرگتر، گرد هم آمده، سرانجام از طريق تشکيل جبهه ی متحد ملی؛ تدابير مشترک را در زمینه ی راه اندازی تظاهرات مسالمت آميز سراسری در پنج قاره ی جهان؛ تأمين ارتباط با همی با جوانان آزادی دوست و مبارزين سلحشور داخل کشور و بلند کردن صدای مردم دربندکشيده ی افغانستان به گوش جهانيان؛ گام های استوار و عملی را تا برچيدن بساط سلطه ی ننگين اشغالگران خارجی و مزدوران جنايت پيشه ی طالبی و داعشی (پاکستانی و افغانستانی) برداريم؛
ـ همچنان از آن عده برادران استانهای جنوب ـ شمال ـ شرق و غرب کشورمان با احساس برادرانه وادای احترام تقاضا بعمل می آوريم تا از پيوستن و قرار گرفتن فرزندان تان در زير بيرق سياه جنرال های خون آشام پاکستانی و لشکر نيابتی مزدور(طالبی و داعشی) آنها جلوگيری کرده؛ نگذاريد که فرزندان شما لقمه ی گوشت دهن توپ و تفنگ جنگهای اشغالگرانه ای که از سرزمين پاکستان طی بيشتر از چهل سال بالای ميهن و مردم مان تحميل شده است؛ قرار گيرند و تابوت های خونچکان آنها را به مادران شان تحويل دهند و حوادث خونبار گذشته تکرار گردد؛
ـ از احزاب ترقيخواه معتقد به انديشه های پيشرو جهان که پرچم دفاع از حقوق و آزادی انسانهای زحمتکش را در برابر ستمگران جهان سود و سرمايه، بمثابه وظايف ورسالت انترناسيوناليستی دردست دارند، آرزومنديم تا بمنظور جلوگيری ازريختن خون شهروندان مصيبت ديده ی افغانستان درکنار ما و مردم مان قرار گرفته، با تمام امکانات و وسايل دست داشته، بالای دولت های خويش فشارهای اثربخش را وارد نمايند تا آنان از حمايت مالی و لابی گری از طالبان جنايت پيشه ويا از اختيار کردن حالت نظاره گر اوضاع خونبار افغانستان انصراف ورزيده؛ حمايت و پشتيبانی خود را از مردم آزادی دوست و عدالتخواه اين کشور ابراز و مردم ما را در زمينه برچيدن اشغال و حاکميت خونتای موجود و تشکيل دولت قانون مدار و همه شمول منتخب مردم افغانستان مساعدت همه جانبه نمايند؛
ـ از دولت های ذيدخل جنگ چهل ساله ی افغانستان؛ بويژه از ايالات متحده ی امريکا ـ انگلستان ـ فرانسه آلمان ـ ايتاليا ـ کانادا ـ جاپان ـ چين ـ فدراتيف روسيه ـ پاکستان ـ ايران ـ ترکيه ـ ازبکستان ـ ترکمنستان ـ عربستان سعودی و ساير شيخ ها و امير نشينان کشور های عربی جداً تقاضا می نماييم تا بايست از ارسال نمودن اسکناس های هفته وار دهها مليون دالر ی به طالبان خون آشام؛ ازتأمين روابط تجارتی و تمويل اقتصادی ماشين جنگی آنان؛ از لابی گری و ساير بازی های سياسی ای که در طول سه دهه با اين جنايت پيشه گان داشتيد؛ دست برداريد؛ درغير آن نه تنها در برابر هرقطره خونی که از دم تيغ اين آدمکشان مزدور درافغانستان بر زمين می ريزد؛ در تمام اعمال نسل کشی آنان و ويرانی و بربادی سرزمينی افغانستان درپيشگاه تاريخ و داوری امروز و فردای ساکنين اين سرزمين، مسؤول و جوابده خواهيد بود؛ بلکه آتش اين جنگ تحميلی امپرياليستی به کشورها و خانه خود تان، زبانه خواهد کشيد.
ـ و سرانجام، از سازمان ملل متحد وتمام نهاد های ذيصلاح حقوقی وسیاسی،عدالتخواه ودموکراتیک جهان، جداً تقاضا می نماييم تا بايست در اوضاع و احوال موجود، که استقلال سياسی؛ آزادی وتمامیت ارضی افغانستان در خطر تجاوز اشغالگران ونابودی کامل قرارگرفته است؛ ازموضع نظاره گری ویا تدویر نشست ها وگردهمآیی های بی ثمر وسمبولیگ در اینجا وآنجا گذار نموده؛اگر خواهان نجات چهل ملیون افغانستانی جنگ زده وعذاب کشیده از شر گروه جهل و وحشت طالبی استند،از حرف وتدویر نشست های حضوری ومجازی ای که تاکنون نه تنهاهیچگونه تاثر گزاری مثبتی بخاطرعقب راندن امارت سیاه طالبان ازمواضع تحجرگرایانه ی بیشتر از ۱۴۰۰ سال قبل نداشته؛ بلکه با تعامل ها وکمک پولی هفته وار بیشتر از ۴۰ ملیون دالر،آنهارامصمم تر وجسورتر ساخته تا باکار برد شیوه های دیکتاتورمنشانه ماشین کشتار بی گناهان را سرعت بیشتر دهند؛ صرف نظر نموده؛ با استفاده از صلاحیت حقوقی منشورآن سازمان و حضورداشت نمايندگان تمام کشورهای جهان دراين دستگاه وسازمان جهانی؛ آن گونه تدابير و اقداماتی را که در دهه های پيشين درمورد تعيين سرنوشت کشورهای نيکاراگوا ـ کويت ـ بوسنيا ـ چچين ـ تاجکيستان و سيرالئون وغيره اتخاذ و در جاده ی عمل پياده نمودند؛ درزمينه ی جلوگيری از جنگ و خونريزی؛ دفاع از استقلال ،آزادی وتمامیت ارضی کشورمان افغانستان؛ تا برچيدن بساط سلطه ی اشغالگران؛ تشکيل دولت مشروع و انتخابی مردم که درمتن آن همه شهروندان متعلق به همه اقوام برادر وباهم برابر اين سرزمين، حضور خود را دراداره و رهبری آن از مرکز تا روستاها درک و احساس کنند؛ مردم درخون نشسته ی افغانستان را ياری و مساعدت همه جانبه کرده؛ همين شکنجه ی جسمی و روانی ناله و فرياد بيش از چهل سال پدران قدخميده ی دردمند؛ مادران داغ ديده ی بی پسر؛ زنان مصيبت ديده ی بی شوهر؛ خواهران زجر کشيده ی بی برادر و يتيمان پا کفيده ی بی پدر را بحال شهروندان عذاب کشيده ی افغانستان کافی و بسنده دانسته؛ مسؤولیت تاریخی خود را در امر تعيين سرنوشت شهروندان آن ادانمایند.
ـ زنده باد مردم آزاديخواه، ستمدیده و زحمتکش افغانستان!
ـ مرگ بر اشغالگران و دشمنان تاریخی مردم افغانستان!
ـ برنامه های اسارت آور ارتجاع و امپریالیسم در افغانستان محکوم به شکست است!
دبيرخانه ی کمیته ی رهبری نوين
حزب دموکراتيک خلق افغانستان
( حزب زحمتکشان افغانستان)
باز باند خلق چرا گلو پاره میکنند و اعلامیه مینوسند وشعار
میدهند بی شر می هم اندازه دارد
به شعار های این باند نگاه کنید
مرگ بر اشغال گران، شما وقتی کشور را در اشغال شوروی دراوردید شهار شما: زنده باد کشور شوره ها نبود مرگ بر مردمان مظلوم این سر زمین نبود همین مظلومان دسته دسته به با مرمی کشور شوره هاو با فشار ماشه به دست های خونین شما به خاک وخون نمیافتاندند همین امروز خلق های خادیست و تنی ها با طالب پا ای سی ای و استخبارت های خارجی در جنایت و اشغال شریک و همکار نیستند حا لا که روسها دو باره سر بر اورده اند شما هم سر وکله های تان پیدا شده است برای شما ملت و کشور ارزش ندارد فقد دالر و فدرت مهم است فرق ندارد شرق باشد یا غرب همان جنایت ها تا امروز ادامه دارد