برخورد دوگانۀ طالبان سوال برانگیز است!
فعالیتهای گستردهی شبکههای تروریستی و دهشت افگنی، در دو دههی اخیر در افغانستان و پاکستان به همگان هویداست، مبارزات جنگ طلبانهی شبکههای دهشت افگنی بهنام جهاد از سالیان درازی بدین سو جان دهها انسانِ بیگناهی این سرزمینها را گرفته است. بیشترینه فعالیتها و تمرکز شبکههای تروریستی بالای مردم افغانستان اعمال میشود، و مردم این کشور قربانی این بازیهای غیر انسانی و اسلامی میشوند.
تا جای ترور و انتحار در این کشور پیشرفته است که امروز با وجود اینکه طالبان همان متولیان انفجار و انتحار دیروز، به قدرت رسیده اند؛ اما فعلاً هیچ شهروندی در این سرزمین احساس آرامی و امنیت را ندارد؛ هنوز هم عملیات های انتحاری و بازداشت و محاکمه خودسرانۀ افراد در کشور به چشم می خورد. هیچ روزی که نیست در کابل و سایر ولایات افراد به نحوی از انحا کشته نشود.
اما بازی وحشتناک استخباراتی به نام دین و مذهب، از آنجا آغاز میشود که جهاد و تطبیق شریعت اسلامی در افغانستان مجاز است و از سوی حکومت و عالمان دینی پاکستان حمایت و پشتیبانی میشود ولی در پاکستان غیر اسلامی و نا مشروع قلمداد میشود. طالبان در گذشته تمام حملات و قتلهای که از سوی آنان بر علیهی مردم افغانستان اعمال میشود، بدوش گرفته و آن را به عنوان جهاد و دست آورد بزرگ دینی و اسلامی برای خویش میپندارند.
اما آنچه که در زمینهی پایگاه و محل پرورش تروریسم و بنیادگرایی دانسته میشود، و همهگان بر سرِ آن توافق نظر دارند، همانا کشور پاکستان است، کشوری که امروز بهترین زیستگاه و یکی از مهم ترین پایگاهی تروریسم و بنیادگرایی در جهان به شمار میرود، شاید هیچ کشوری را نشود به پیمانهی پاکستان مأمن واقعی برای پرورش و تجهیز تروریسم در جهان نامید.
استخبارات نظامی پاکستان از شبکههای تروریستی به عنوان ابزار سیاسی در برابر هند و افغانستان استفاده میکند، و برای رسیدن به اهداف نا انسانی و غیر اسلامیاش در منطقه جان دهها هزار انسان این کشور را میگیرد، ولی نتیجهی این همه کار نافرهنمد خویش را بدوش اسلام میاندازد، سوگمندانه عالمان دین فروش و مزدور پاکستانی، به برنامههای غیر اسلامی استخبارات پاکستانی جامهی عمل میپوشاند.
گروه طالبان با وجود که طی بیست سال گذشته هزاران بم و موتر را انفجار دادند و جان ده ها هزار انسان بی گناه این کشور را از میان پیر و جوان، خورد و بزرگ گرفتند، اما پیوسته حمله های انتحاری و تروریستی را در پاکستان محکوم می کردند. چند سال قبل یکی از مکتبهای پاکستانی به گونهای بیرحمانه مورد حمله تروریستان قرار گرفته و جان صدها نوجوان دانشآموز را گرفت، این حمله چنان از سوی اکثریت کشورهای جهان مورد نکوهش و سرزنش شد و همه این حملهی تروریستی را محکوم کردند، حتی طالبان افغانستان هم این حمله را تقبیح کردند، آنها زمانی این حملات انتحاری را در پاکستان غیر اسلامی و شریعی خواندند که خودشان ده ها مکتب، مدرسه و مسجد را با موتر بم ها ویران و مردمان آنجا را به قتل رسانده بودند. اما طالبان نه تنها از آن همه کشتار لذت می بردند، بلکه به افتخار آن را بدوش میگرفتند.
اما پرسش اینجاست که چرا اعمال وحشتناک طالبان در برابر مردم افغانستان جهاد و یک امر دینی و اسلامی تلقی شده و در برابر مردم پاکستان بر عکس آن؟ اگر چه برخوردهای غیر انسانی و اسلامی در همه جای جهان یک پدیدهای نا انسانی و اسلامی است و در هیچجای و بالای هیچ انسانی نمیشود آن را توجیه نمود. ولی ریشه های این برخوردهای دوگانه را از سوی طالبان میشود در توطیههای پشت پردهی آنها در برابر مردم افغانستان قلمداد کرد. از روزگاری که گروه طالبان به کمک اشرف غنی احمدزی و دستگاه خایین او و حکومت پاکستان قدرت را در افغانستان بدست گرفت، شماری از گروه ها و طالبان های پاکستانی نیز با تبعیت از طالبان افغانستانی، زنگ جهاد و برقراری حکومت اسلامی را در پاکستان نواختند، بگذریم از این که واقعاً آنها خودشان چنین تصمیمی را گرفتند ویا اینکه سازمان استخباراتی پشتِ سر آن قرار دارد تا یک بار دیگر جهان را فریب دهد. اما مهمتر اینکه بیشتر از نگرانی حاکمان بر حال پاکستانی، طالبان افغانستان نگران شدند. این ها به کمک سازمانی استخباراتی پاکستان میان تحرک طالبان آنکشور و حکومت پاکستان میانجیگری کردند. این برخورد طالبان افغانستان که هم اکنون صاحب تاج و تخت افغانستان هستند، همه را حیرت زده ساخت. آخر چطور اسلام گرایی و پای بندی به شریعت است که جهاد و تطبیق شریعت را در افغانستان مجاز می دانند ولی در پاکستان نه؟ اگر پشت سر گروه طالبان دستان نظامیان پاکستانی و حکومت آن کشور نباشد، چرا این ها منانع جهاد تحرک طالبان پاکستان در برابر حکومت سکولار آن کشور می شوند.
این برخوردهای دوگانه از سوی طالبان افغانستان در برابر طالبان پاکستان میرساند که این ها چیزی نیستند، جز ابزار استخباراتی پاکستان در جهت نیل به اهداف های شوم آن کشور در افغانستان و منطقه.