نامهی سرگشاده به طالبان
طالبان محترم،
در این سه سالی که از نامهی سرگشاده شما به مردم امریکا (در ۱۴ فبروری ۲۰۱۸) و سپس پاسخ من به شما (در نامهای سرگشاده در نیویورکر در ۲۷ فبروری ۲۰۱۸) میگذرد، بسیاری از مسائل تغییر کردهاند. در ۲۹ فبروری ۲۰۲۰، تقریبا دو سال پس از نامهی من، ایالات متحده و طالبان «موافقتنامه آوردن صلح به افغانستان» را امضا کردند. در همان روز ایالات متحده اعلامیه مشترکی را با حکومت افغانستان امضا و تعهدش به صلح و ثبات در این کشور را نیز ابراز کرد. گفتوگوها بین طالبان و سایر افغانها بهشمول حکومت افغانستان، قرار بود ده روز پس از امضای موافقتنامه ایالات متحده-طالبان آغاز شود، اما تأخیر در آزادی زندانیان طالبان از زندانهای حکومت افغانستان، جدول زمانی را عقب انداخت و گفتوگوها شش ماه دیرتر از موعد برنامهریزیشده، در ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۰ آغاز شد.
در نتیجه، جدول زمانی مندرج در توافقنامه برای مذاکره بر سر نقشهی راه سیاسی و آتشبس در افغانستان مختل شد. این توافقنامه چهارده ماه را برای مذاکره قبل از خروج کامل ایالات متحده از افغانستان که مهلت آن اول ماه می تعیین شده است، پیشبینی کرده بود، اما عملا فقط هشت ماه زمان برای مذاکرات باقی مانده بود. چندین تعهد ایالات متحده که براساس جدول زمانی اصلی برای مذاکرات برنامهریزی شده بود، از جمله آزادی زندانیان بیشتر و بازنگری تحریمها، نیز در حاشیه قرار گرفتند. خشونت افزایش یافته است و مذاکرهکنندگان شما در دوحه از دیدار با مذاکرهکنندگان جمهوری اسلامی تا زمانی که دولت بایدن در مورد پایبندیاش به توافقنامه دوحه، بهویژه خروج نیروها و مهلت آن، وضاحت نداده باشد، امتناع میورزند. خشونت در افغانستان اکنون موجی از کشتارهای هدفمند روزنامهنگاران و فعالان جامعه مدنی را نیز در بر میگیرد. اکنون فقط افغانها کشته میشوند و ترس از عواقب این مذاکرات درحال افزایش است. در دوره دولت قبلی ایالات متحده، مردم اغلب شوخی میکردند که مذاکرات را «توییت داموکلس» از کاخ سفید تهدید میکند. اکنون بهنظر میرسد کل روند به تار مویی بند است.
رییسجمهور بایدن گفته است که تلاش اصلی ایالات متحده، تلاش دیپلماتیک خواهد بود. در تاریخ ۲۸ جنوری امسال، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده با اشرف غنی، رییسجمهور افغانستان تماس گرفت و به او گفت که «ایالات متحده توافقنامه فبروری ۲۰۲۰ امریکا و طالبان را بازنگری میکند» و میبیند که آیا «طالبان به تعهداتشان به قطع رابطه با گروههای تروریستی، کاهش خشونت در افغانستان و نیز انجام مذاکرات معنادار با حکومت افغانستان و سایر ذینفعان عمل میکنند یا خیر.» ایالات متحده در این توافقنامه متعهد شده که تمام نیروهایش را از افغانستان تا اول ماه می ۲۰۲۱، که برابر است با صد روز پس از تحلیف رییسجمهور بایدن، خارج خواهد کرد، اما در این توافقنامه همچنین آمده است که همهی تعهدات ذکرشده توسط وزیر بلینکن «به هم مرتبط اند.»
رییسجمهور غنی یک روز پس از صحبتش با وزیر بلینکن، از ایالات متحده خواست «موضع بسیار محکمی درباره رویکرد مبتنی بر شرایط» برای اجرای توافقنامه دوحه داشته باشد. گزارش رویترز به نقل از چهار منبع ناشناس در ناتو ادعا کرد که برخی از اعضای ناتو ممکن است حتا پس از خروج امریکا از افغانستان نیروهاشان را در این کشور نگه دارند.
ممکن است اینکه میگویم هیچ اطلاعاتی درباره این «بازنگری سیاست» ندارم شما را مأیوس کند. برخی اشخاص در دولت از من سوالاتی میپرسند، اما به سوالات من پاسخ نمیدهند. با اینحال، من درباره چگونگی چنین بحثهایی درون حکومت ایالات متحده ایدههایی دارم.
من مطمئن هستم که دولت بایدن در خصوص پایبندی به مهلت اول ماه می برای تکمیل خروج نیروهایش از افغانستان، همانطور که «گروه مطالعه افغانستان» توصیه کرده است، یکجانبه تصمیم نخواهد گرفت. تصمیم یک جانبه به معنای خروج از توافقنامه دوحه خواهد بود و خیلی شبیه خروج اداره ترمپ از برجام با ایران خواهد بود. رییسجمهور بایدن نمیخواهد سربازان امریکایی را در افغانستان نگه دارد، اما دولتش میخواهد توافقنامه دوحه را به گونهای اجرا کند که به هر چهار هدفش، همانطور که توسط وزیر بلینکن ذکر شد، دست یابد. این اهداف عبارتند از: خروج نیروها، تضمینهای ضدتروریسم، توافق سیاسی و آتشبس جامع.
وقتی دولت بایدن میگوید که این توافقنامه را «بازنگری» میکند، منظورش این نیست که دارد تصمیم میگیرد که به آن پابیند بماند یا خیر. اداره جدید نیاز دارد متن توافقنامه و همچنین ضمایم محرمانه را (که من شخصا ندیدهام) و نیز یادداشتهای دیپلماتیک از بحثهای دولت پیشین با طالبان، حکومت افغانستان، پاکستان و دیگران را مطالعه کند. گذشته از همه، همسایگان افغانستان مانند چین، روسیه، هند، پاکستان و ایران، همه کشورهایی اند که به دلایل فراوان در صدر آجندای سیاست خارجی ایالات متحده قرار دارند.
همانطور که اشاره کردم، متأسفانه توافقنامه دوحه طبق جدول زمانیاش درحال اجرا نیست. ایالات متحده در توافقنامه متعهد شد که طی ۱۰ روز پس از امضای توافقنامه، زندانیان طالبان را که در بازداشت حکومت افغانستان به سر میبرند، حکومتی که شما از دیدار با آن خودداری کردید، آزاد کند. مذاکرات بین طالبان و حامیان جمهوری اسلامی افغانستان، از جمله حکومت این کشور، قرار بود در همان زمان آغاز شود. آزادی زندانیان و شروع گفتوگوها، به دلیل نگرانیهای حکومت افغانستان، به جای ۱۰ روز شش ماه عقب افتاد و سایر مواردی که زمانبندیشان با آغاز مذاکرات مرتبط بود نیز به تأخیر افتاد. این موارد شامل آزادی زندانیان باقیمانده طالبان و ارزیابی تحریمها علیه طالبان بود.
در این توافقنامه آمده است: « چهار بخش فوق با هم مرتبط و با هم وابسته هستند و هر یک مطابق جدول زمانی توافقشده و شرایط توافقشده تطبیق خواهد شد.» این توافق نمیگوید که «شرایط توافقشده» چیست. برخی از این شرایط توافقشده ممکن است به ارتباط متقابل زمانبندی بخشهای مختلف توافقنامه مربوط باشد. سایر شرایط توافقشده ممکن است شامل تعهداتی باشد که هریک از طرفین به جانب مقابل متعهد شده و در متن عمومی توافقنامه گنجانده نشده است.
اداره بایدن ممکن است درباره ابهامات این توافقنامه وضاحت بجوید. طالبان در توافقنامه وعده دادهاند که به القاعده و سایر گروههای تروریستی اجازه ندهند از خاک افغانستان برای برنامهریزی حملات شان علیه سایر کشورها استفاده کنند. طالبان همچنین قول دادند که «پیام واضحی خواهد داشت که آنهایی که برای امنیت ایالات متحده تهدید محسوب میشوند در افغانستان جای ندارند و به اعضای امارت اسلامی -که توسط ایالات متحده بهعنوان دولت شناخته نمیشود و بهعنوان طالبان شناخته میشود- هدایت خواهد داد که با گروهها یا افرادی که امنیت ایالات متحده و متحدانش را تهدید میکنند، همکاری نکنند.» طالبان متعهد شدهاند که از چنین گروههایی «میزبانی» نکنند و جلو سربازگیری، آموزش و جمعآوری کمک مالی برای چنین گروههایی را بگیرند.
این توافقنامه طالبان را ملزم به «قطع روابط» با القاعده نمیکند، اما از آنها میخواهد که به القاعده بگویند که «در افغانستان جایی ندارند» و طالبان از آنها «میزبانی» نخواهد کرد. این موارد در کنارهم بیانگر این است که همه اعضای القاعده مناطق تحت کنترل طالبان در افغانستان را ترک خواهند کرد. گفته میشود شواهدی وجود دارد که طالبان دستکم به «میزبانی» شان از اعضای القاعده، هرچند این گروه درحال حاضر تهدید مستقیمی برای امنیت ایالات متحده از خاک افغانستان خلق نمیکند، ادامه دادهاند.
در این توافقنامه زمان اجرای اقدامات ضدتروریستی طالبان نیز نامشخص است. برداشت ایالات متحده این است که این تعهدات از زمان امضای توافقنامه اجرایی هستند. شما ادعا کردهاید که طالبان فکر میکنند که تنها زمانی ملزم به اجرای تعهداتش خواهد بود که ایالات متحده تعهدات خودش از قبیل آزادی زندانیان، نرمکردن تحریمها و خارجکردن تمام نیروهایش را انجام داده باشد. طالبان همانند ایالات متحده معتقدند که تعهد آنها به اجرای تعهداتشان طبق توافقنامه «مبتنی بر شرایط» است. برخی مذاکرات اضافی ممکن است برای بازگرداندن توالی موردنظر رویدادها و اطمینان از اینکه هردو طرف درک مشترکی از روابط متقابل تعهدات و زمانبندی اجرای آن داشته باشند، لازم باشد.
مسأله به اصطلاح «کاهش خشونت» به یک مشکل جدی تبدیل شده است. در متن علنی توافقنامه دوحه فقط گفته شده است که وقتی طالبان و جمهوری اسلامی به توافق رسیدند، آتشبس و نیز نقشه راه سیاسی آینده افغانستان اعلام خواهد شد. ظاهرا طالبان در ضمایم محرمانه توافقنامه و همچنین تعهدات شفاهی نمایندگان طالبان، وعده دادهاند که علاوه بر رعایت آتشبس با ایالات متحده، محدودیتهای خاصی را در اقدامات تهاجمیشان نیز اعمال میکنند. گفته میشود که از جمله این محدودیتها، یکی هم توقف حملات موتربمب و انتحاری در مراکز شهری کلان است. و راستش به نظر میرسد طالبان پس از آن چنین حملاتی را انجام ندادهاند و ظاهرا آنچه اتفاق افتاده است، کار داعش بوده است.
با اینحال، موجی از قتلهای هدفمند کارمندان دولت و نمایندگان گروههای جامعه مدنی و رسانهها به راه افتاده است. طالبان دستداشتن در این قتلها را رد میکنند و ممکن است در همهی آنها مسئولیت نداشته باشند. اما داعش نشان داده است که حملاتی را ترجیح میدهد که تلفات بالا در پی داشته باشد. طالبان دارای دارالافتا هستند که مرتبط به «ستره محکمه» این گروه است که سالها مسئول صدور جواز ترورهای هدفمند بوده است. اینکه طالبان دستداشتن در ترورهای هدفمند اخیر را رد میکنند، قانعکننده نیست. بلکه بهنظر میرسد که طالبان راهی را برای پخش و گسترش رعب و وحشت در میان بخشی از مردم که از نظام فعلی جمهوری اسلامی افغانستان حمایت میکنند، و نیز ابزاری را برای انجام این کار به گونهای که از نظر فنی توافقنامهشان با ایالات متحده را نقض نکند، پیدا کردهاند. دولت ایالات متحده احتمالا این موج از ترورهای هدفمند را نقض جدی تفاهمات دو طرف و مانعی برای مذاکرات تلقی خواهد کرد.
من میفهمم که هردو طرف منتظرند ببینند که اداره بایدن چه تصامیمی میگیرد، قبل از اینکه دو طرف مواضعشان را اعلام کنند. برخی از افراد در کابل ممکن است بخواهند که مذاکرات به تأخیر افتد و ایالات متحده تحت فشار قرار گیرد و نیروهایش را در افغانستان نگه دارد. یک برداشت بسیار رایج در حکومت افغانستان و ایالات متحده این است که طالبان عمدا گفتوگوها را به درازا میکشند تا پس از خروج ایالات متحده بتوانند از راه نظامی به پیروزی برسند. من همچنین درک میکنم که بدگمانی مشابهی در جانب طالبان وجود دارد مبنی براینکه حکومت افغانستان مذاکرات را به تأخیر میاندازد به این امید که دولت بایدن خروج نیروهایش را از افغانستان به تأخیر بیندازد یا کاملا خروج را لغو کند. اگر طالبان میخواهند اطمینان بیشتری پیدا کنند که دولت بایدن به تعهداتش در زمینه خروج نیروها پایبند بماند، باید پیشنهاد نقشه راه سیاسی و آتشبس را روی میز مذاکره قرار دهد.
در مقالهی اخیرم پیشنهاد کردم هر دو طرف با موافقت یکدیگر مهلت اول ماه می برای خروج نیروها را به مدت شش ماه به تعویق اندازند تا این مدت زمان به دو طرف امکان بدهد که در مورد توالی و ترتیب رویدادها از جمله آزادی زندانیان که احتمالا منوط به کاهش خشونت، برداشتهشدن تحریمها، اجرای تعهدات ضدتروریستی، خروج نیروها، توافق سیاسی و آتشبس خواهد بود، دوباره به توافق برسند. شاید اگر طالبان به آتشبس شش ماهه (یا طولانیتر) متعهد شوند، پس از آنکه همه سربازان خارج شده باشند، بتوان مهلت را آن چنان که هست حفظ کرد. اگر طالبان شرایط دیگری برای چنین آتشبسی دارند، باید آنرا بیان کنند. با اینحال و با توجه به کشتارهای هدفمند در افغانستان، گزینه آتشبس از جذابیت کمتری برخوردار است. اگر طالبان مسئولیت این کشتارها را قبول نکنند، نمیتوانند متعهد به متوقفکردن آن شوند. پایاندادن به این کشتارها هدفمند ممکن است شرط مهمی برای حل بنبست فعلی باشد.
من نمیدانم موضع دولت بایدن چه خواهد بود. من معتقدم که دولت بایدن از مذاکراتی که قرار است شما در دوحه به هدف دستیافتن به توافق با جمهوری اسلامی در مورد آتشبس و نقشه راه سیاسی آینده برای افغانستان انجام دهید، حمایت خواهد کرد. من امیدوارم که شما آماده پذیرش پیشنهادات و نظریات درباره مذاکرهی مجدد در مورد جدول زمانی باشید تا مطمئن شویم که توافقنامه دوحه همانطور که قرار بود، تطبیق شود.
____
اشاره: این نامه را بارنت روبین، مقام سابق وزارت خارجه ایالات متحده نوشته است و روزنامه اطلاعات روز به فارسی ترجمه کرده است.