سپرِ رهبرانِ غير ملي بودن
بسياري از رهبر نما هاي قومي ما سپر رهبران غير ملي بوده اند.
تاريخِ افغانستانِ پسا خراسان كه اكنون دو قرن و اندي از آن مي گذرد، نشان مي دهد كه ما يك “ملت” نبوده ايم و فرآيند هاي كه بتواند اين روند را نهادينه و تسريع ببخشد، هيچگاه شكل نگرفته اند.
نبود رهبران ملي،عدم موجوديت عدالت و قانون در سطوح مختلف جامعه و بسا موارد ديگر كه مرتبط با بحث ملت-دولت شدن و عكس آن است، مانع جدي شكل گيري اين فرآيند بوده است.
اكثريت قاطع رهبران افغانستان قومي بوده اند-تا ملي. اگر رهبري هم در اين كشور برنامه، هدف و استراتژي ملي داشته و براي متحد ساختن اقوام و تبار هاي كشور كار كرده، اين فرصت و مجال با دخالت هاي “بيگانگان” و توطئه هم ميهنان “مزدور” ش از دست رفته است.
با تاسف اين خطه همواره محل تلاقي رقابت هاي شرق و غرب بوده است، اما هیچگاه سردمداران سياسي ما نتوانسته اند، از اين فرصت ها استفاده ي بهينه كنند. آخرين موردش همين حكومت هاي آقايان كرزي و غني است كه تمام فرصت هاي دولت-ملت سازي را در چپاول، تقلب و تعصب و ايجاد شكاف هاي قومي، سمتي و زباني بر باد داده اند.
اقوام و تبار هاي مختلف اين سرزمين همواره قرباني منافع خانوادگي و گروهي حاكمان خائن و مزدور بیگانه بوده اند. بزرگاني كه از اين اقوام برخاسته اند تا در جايگاه رهبري تكيه كنند، بسياري هايشان بزودي دچار هواي نفس خود شده و براي منافع شخصي و خانوادگي خود تلاش كرده اند-تا مردم.
در انجيل جمله اي به اين مضمون آمده است:
چه سود اگر شخص همه ي دنيا را ببرد، اما نفس خود را ببازد.
در جامعه ما كم نيستند رهبر نما هايي كه اين جمله بخوبي شامل حال شان مي شود. اين اشخاص قدرت و ثروتي فراوان بدست آورده اند، اما مردم و حمايت آنها را از دست داده اند.
از همين رو، اين دسته جات همواره کوشیده اند تا براي حفظ قدرت و سرمايه هاي غارتي خود در خدمت رهبران متعصب، غير ملي و خائن قرار بگيرند و سپري شوند براي فاشيسم قومي در اين كشور.
اتكا به قدرتي كه هدفش خدمت به مردم نباشد و ثروتي كه بصورت غير مشروع بدست آمده باشد، زبوني و نوكري مي آورد.
از پيامبر اكرم حضرت محمد(ص) پرسيدند كه جهاد اكبر كدام است؟
ايشان فرمودند: خودسازي و مبارزه با هواي نفس.
بنابراين، امروزه مسئولیت مردم به ويژه جوانان ما اين است كه با چشم انداز استراتژيك به قضايا و آينده كشور نگاه كنند و با برگزيدن رهبران صادق، دورنگر و برنامه محور ثبات و ترقي را در كشور آباي شان تضمين كنند.